عمله خلوت

 

عمله خلوت- عمله جمعِ عامل . کارگران . رجوع به عامل شود : و او را [ دیه قردین ] قردین از برای او نام نهادند که ملک کیخسرو عمله و بنایان خود را روزی گفت گردید این . (تاریخ قم ص 81). عمله خلوت کسی که نظافت امور و سرای سلطنتی را به عهده داشته؛ کنیزان و زنان حرم

عمله ٔ طبع - کارگران چاپخانه . (فرهنگ فارسی معین ).

عمله ٔ طرب - گروه مطربان و موسیقی دانان . (فرهنگ فارسی معین ).

استفاده از مطالب این سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.