صفحه نخست
درباره تهراننامه
فهرستها
آ
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
جستجو در سایت
نقشه سایت
ارتباط با مولف
Tehran Nameh
س
آ
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
س
س
ساخلو
ساخلو- در دوره قاجاریه معمول بود. کلمه ای ترکی است به معنای گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده وبه حفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. فرهنگستان پادگان را معادل آن برگزیده است .
ادامه مطلب
سرعسکر
سرعسکر- عسکر معرب لشکر و کلمه ٔ فارسی است. سر عسکر یعنی فرمانده قوا.« سپهسالار. (آنندراج ). سالار و سردار و فرمانده سپاه . (ناظم الاطباء) : سرعسکر نیز از قارص به اظهار مکابرت و مکاثرت نهضت کرده چهارفرسخی اردوی…
ادامه مطلب
سرکشیکچی باشی
سرکشیکچی باشی - رئیس گارد(پاسگان) مخصوص شاه
ادامه مطلب
سوار کشیک خانه
سوار کشیک خانه - پاسگان(گارد) مخصوص شاه که تحت ریاست کشیکچی باشی و نایبان و یوزباشیان و پنجاه باشیان و دهباشیان کشیک خانه بودند. سوار کشیک خانه را غلام کشیک خانه هم میگفتند (از مشاغل مهم درباری)
ادامه مطلب
سورسات
سورسات (سیورسات) – اصطلاحی ترکی و معمول در دوره قاجاریه است و آن ارزاق و علوفه اسب و حیوان وابستگان دولت و لشکریان و سپاهیان یا پادشاه و امرا بدون پرداخت بهایی و به زور از مردم به ویژه روستاییان…
ادامه مطلب
سیورغال
سیورغال – از اصطلاحات معمول دوره قاجاریه است. به معنای عواید زمین که به جای حقوق یا مستمری به شخصی بخشند؛ تیول و زمینی که پادشاه، جهت معیشت به ارباب استحقاق بخشد. «کلمه ای ترکی - مغولی به معنای انعام…
ادامه مطلب
go to top
استفاده از مطالب این سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.
web design by
ASAGRAPHIC