ویلز مینویسد: « نمدهای ایرانی را اغلب به عنوان کناره یا پر کردن دور و حاشیه خالی اطاق به دور قالیها میگسترند اما کناره های فرشی دست باف انواع فرشهای کم عرض و طویل مورد مصرف در اطراف حاشیه خالی قالی ها به عنوان سرانداز و یا روی پله با راهروها قرار میگیرند جنس آنها...
ادامه مطلب
نمره تلفن – بنگرید به شماره تلفن.
ادامه مطلب
دلاواله مینویسد: « ایرانیان نمک خوراکی خود را از کوههای نمک استخراج میکنند.»/ دلاواله،۱۳70: 149
ادامه مطلب
رایس (1952-1866م.) می¬نویسد: « وی به نهضت هایی از زنان اشاره میکند که در خلال انقلاب 1910 و 1911 با محاصره درب ورودی مجلس وارد آن شدند و با پاره کردن روبندههای خود خواهان آزادی و شکوه ایران شدند.»/ رایس،1366: 197.
ادامه مطلب
گروته (1954-1869م.) مینویسد: « درواقع هر چه به تهران نزدیک میشدم مردم نسبت به مجلس و مسائل مربوط به آن کنجکاوی و توجه بیشتری نشان میدادند. یکی از ویژگیهای این نهضت این است که محرومترین و استثمارشدهترین اقشار مردم، یعنی دهقانان در آن شرکت نداشتند. نخست عدهای روشنفکر که اکثرشان نیز از تحصیلات اروپایی برخوردار...
ادامه مطلب
نوّاب – جمع نایب، معاونین؛از القاب شاهزادگان (مرد و زن)؛ نوّاب اشرف در مورد شاه؛ نوّاب اشرف والا در مورد شاهزادگان استفاده میشدهاست.«نایب . وکیل ها و گماشتگان : من از این حشم و خدمتکاران و عمال ونواب خویش سیر آمدم . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 89). و هرگز در خاندان او هیچ از...
ادامه مطلب
نوّاب (جمع نایب)– معاونین؛ از القاب شاهزادگان (مرد و زن)؛ نوّاب اشرف، در مورد شاه؛ نوّاب اشرف والا، در مورد شاهزادگان استفاده میشدهاست.
ادامه مطلب
نواب والا- عنوانی که درمورد شاهزادگان والامقام استعمال می شده . || عنوانی که در هندوستان به امیران و راجه ها اطلاق می گردیده . (از فرهنگ فارسی معین ). || پاسبان سپاهیان (؟). (ناظم الاطباء)
ادامه مطلب
ویلز مینویسد: « تعدادی از مردم خیر و مومن تشکیل جمعیتی به نام نجات و حمایت از مستمندان را دادند و به کمک هم شروع به جمع آوری اعانه از ثروتمندان با ایمان نمودند. قبل از هرکار چندین منزل بزرگ را اجاره کردند و کلیه کودکان و نوجوانان شهری و روستائی قحطی زده را در...
ادامه مطلب
نوحه سرایی- نوحه سرایی کردن ؛ نوحه خوانی کردن . نوحه گری کردن . نوحه خواندن.(لغت نامه دهخدا) – نوحه کردن به آواز بلند زاری کردن . (ناظم الاطباء). – نوحه خوان آنکه نوحه خواند. که نوحه گری کند. نوحه گر. – نوحه خوانی عمل نوحه خوان . – «و من الفاظ الرسول(ص): النیاحة من...
ادامه مطلب