(به كسر الف و كاف و فتح تاء) از علف چرهاى سولقان. ! رجوع کنید به سولقان.
ادامه مطلب
(به كسر الف وكاف و تشدید سین و كسر آن) از اراضى دره آبشار پس قلعه. رجوع کنید به پس قلعه.
ادامه مطلب
هر طبقه یا سقف از ساختمان و بنا را گویند. آشكوب نیز به كار رفته است.
ادامه مطلب
(به ضم الف) هنگام پیدایش نام تهران یعنى سال 261 ق این آبادى آباد بوده است. ابوالحسین اشنانى، قاضى بغداد، در سال 316 ق. بعد از قضاوت احمد بن اسحاق بن بهلول در آن منسوب به این قریه مىباشد. / تاریخ تهران، ص 15.
ادامه مطلب
جزو دهستان تار رود از شهرستان دماوند استان تهران است.
ادامه مطلب
اصطبلِ توپخانه. «اگر نایب و جلودار و عمله اصطبل براى خود مداخلى كرده و علیق اسب را نرسانده باشند…» (قانون نظام، 1277ق: ص 2 . محلِ نگهدارى چهارپایان. «طویله بزرگى براى اصطبل سربازخانه و اسب صاحبمنصبان فوج ساختم.» (نظامالسلطنه، ج 1323 – 1318 1ق: ص 153).
ادامه مطلب
محل نگهدارى چهارپایان (طویله) است. از آنجا كه چهارپایان تنها وسیله حمل و نقل نفر و كالا بود، اصطبل از ملزومات كاخهاى سلطنتى و ساختمانهاى حكومتى و اشخاص متمول بوده است. در آن روزگار گو اینكه نیاز به چهارپایان آنقدر بود كه خانوادههاى ضعیفتر هم اگر توان نگهدارى اسب نداشتند، دست كم الاغى داشتند؛ بنابراین...
ادامه مطلب
در درون ارگ در دوره ناصرى در شمال اصطبل مباركه و توپخانه در جنوب تكیه دولت قدیم در جایى كه تقریباً كاخ دادگسترى امروز واقع است، قرار داشت.
ادامه مطلب
اصطبل خاصّه. «اصطبل پادشاه: میرآخورش در رتبه و احترام با كشیك چى باشى برابر بود.» (نظامالسلطنه، ج 1318-1323 1ق: ص 348). اصطبلِ توپخانه واحد نگهدارى و رسیدگى به چهارپایان مورد نیاز توپخانه؛ راصطبل. «ریاست اصطبل توپخانه كلیه به عهده یك نفر آدم كافى كاردان مرجوع خواهد بود.» (قانون نظام، 1277ق.؛ 69). «یكشنبه دهم به صاین...
ادامه مطلب
در ارگ سلطنتى در ضلع غربى اصطبل مباركه قرار داشت. / نقشه تهران،موسیو کرشش، طبع 1275 ق. «… یكى از ادارات توپخانه مباركه اصطبلى بود كه میرآخورى و ریاست آن را محمدحسینخان، پیشخدمت مخصوص حضور همایون، بر عهده داشت. با بیطار باشى، نعلبند باشى و دفترچى از جمله شاغلامان اداره اصطبل مباركه بودند… .» /...
ادامه مطلب