آ

آجین کردن کوزه

آجین کردن کوزه آجیدن، آژدن، آژیدن، آجدن یعنی سوزن زدن، فرو بردن سوزن، درفش، نیشتر و مانند آن در چیزی/ فرهنگ معین. آجین کردن کوزه...

جایگاهی‌ كه در آن خوراك برای‌ چهارپایان می‌‌ریزند. به صورت آخور هم آمده و هر دو صورت صحیح است. / غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی‌.

ذكر این مكان در سلجوقنامه در احوال ابوالفتح مسعود بن محمد بن ملكشاه چنین آمده است: «سلطان مسعود بن محمد از انبِط كوچ كرد و...

آخور سالار- میرآخور؛ آنکه ریاست کارکنان اصطبل را داشته‌است.

مسئول اصطبل شاهی‌ و امیرآخورباشی‌ یعنی‌ رئیس اصطبل پادشاه.

دهی‌ جزو دهستان تار رود، بخش حومه شهرستان دماوند، در 5 كیلومتری‌ جنوب راه شوسه تهران دماوند كه نزدیك آبادی‌ مرا واقع است. در كوهستان...

مخفف «آب‌خوره» از اصطلاحات بنایی‌ است و آن عبارت از مقدار خاك و آهكی‌ بود كه وسطش را حوض مانند خالی‌ كنند تا آب در...

این آبادی‌ در رودبار قصران واقع بوده و بیش از نیم قرن است كه خراب شده و از بین رفته است. نامش در كتاب جغرافیای‌...

در تهران قدیم روشن كردن چراغ روشنایی‌ آداب و رسومی‌ داشت. وقتی‌ آن‌ها را روشن می‌‌كردند. حاضرین صلوات فرستاده و به شاه چراغ شیراز درود...

قصبه‌ای‌ جزو بخش شهریار شهرستان تهران، در 17 كیلومتری‌ جنوب علیشاه‌عوض و دو كیلومتری‌ شمال راه آهن بین ایستگاه قاسم آباد و رباط كریم است....