روششوار می¬نویسد: « عمده واردات ایران از خارجه اینها است، همه جور پارچه کتانی ماهوت آلمانی، پارچه های ابریشمی، لیون، بلورآلات از آلمان، چینی آلات از فرانسه و انگلیس، اشیاء مسی و آهنی از فرانسه و بلژیک، جنگ افزار گرم، ساعت و جواهر آلات و کبریت از وین، قند از فرانسه ادویه از هندوستان، قهوه...
ادامه مطلب
ژوبر می¬نویسد: « ایران از چین چای و از اروپا ماهوت و از دکن الماس و یاقوت و زبرجد و یاقوت کبود وارد میکند.» (ژوبر، 1322: 152)
ادامه مطلب
رجوع کنید به نخستین افسران آزمایش رانندگی.
ادامه مطلب
واژههای متروک تهران قدیم کلمه، واژه، لغت، اصطلاح، لفظ و … سوای تفاوتهایشان از منظر دانش و فن خاص و صرفنظر از اعتبار آنها در علوم گوناگون نظیر فلسفه و حکمت و … یا صنایع و … همه در اصطلاح دستور زبان، در یک معنا حکم واحد پیدا میکنند و آن مجموعه حروفی است، که...
ادامه مطلب
واژههای متروک تهران قدیم (10) – چارق چارقچارقت دوزم کنم شانه سرت چارق که چارغ و یا به وجه چاروق نیز مینویسند، کلمه ایست ترکی و آن پاپوش یا پای افزاری است که در گذشته به خصوص در مناطق کوهستانی و برفگیر از جمله تهران مورد استفاده بود. چارق را پاپوش دوز محلی به سادگی...
ادامه مطلب
واژههای متروک تهران قدیم (11) – شلیلاجان شلیلاجانشلیلاجان از واژههای متروک عصر قجر است، که رضا حکیم خراسانی در کتاب فرهنگ واژهها معنای آن را چنین آورده: شلیلاجان میرزاهایی که غیر از کار میرزایی و تحریر و نویسندگی به هر امری که فرمایش دهند متصدّی شود و در ضمنِ میرزایی مثلاً کورهپزی یا چارواداری یا...
ادامه مطلب
واژههای متروک تهران قدیم (12) رسم کلوخاندازان در تهران قدیم از رسومی که در تهران قدیم برگزار میشد یکی رسم «کلوخاندازان» بود. این رسم چنانی که از اشعار شعرای نامدار طی قرون و اعصار بر میآید، سراسر ایران را برمیگرفت و تنها به تهرانیها تعلق نداشت، اما از آن جایی که در دوران پایتختی این...
ادامه مطلب
واژه های متروک (13) در سلسله مطالب واژههای متروک تهران قدیم به کلمه دیگری برمیخوریم که دیگر در میان مردم کاربردی ندارد و آن دامن شلیته است. با کوچ شلیتهپوشان و شلیتهفروشان به دیار باقی نام آن هم نرمنرم دارد از حافظهها پاک میشود. گو این که امروزه «شلیته» از واژگانی است که کهنه و...
ادامه مطلب
واژه های معماری آبساب: آجرتراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد. آجر پیش بر: آجری که قبل از پخت به شکل دلخواه شکل داده می شود. آژند: ملات، خمیری است که فاصله میان مصالح را پرکرده ، قطعات مختلف را به هم می چسباند. آفتابگیر: قسمت متمایل به جنوب...
ادامه مطلب
مکنزی می¬نویسد: « مهدی قلی میرزا با ۲۰۰۰ نفر سرباز توپخانه و خمپاره به مقابله با بابیها اعزام شد و در محلی به نام واسکس که تقریباً ۳ کیلومتر با شیخ طبرسی فاصله داشت سنگر گرفت.»/ مکنزی، 1359: 103
ادامه مطلب