امامزاده صالح در بازار تجریش از پسران امام موسی کاظم و برادران امام هشتم شیعیان علی پسر موسی (رضا) است. بنای امامزاده از سال ۱۳۵۱ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته و با شماره ۹۰۹ ثبت شده‌است. بر اساس آخرین برآورد تعداد زائران امامزاده ۳۰ هزار نفر است. به استناد کتیبه سردر صحن و بر اساس کتب بحرالانساب و کنز الانساب، نسب امامزاده صالح بدین شرح ‌است: «امامزاده صالح فرزند امام موسی کاظم است؛ که به شهرری آمده و در تجریش ایشان را به قتل رسانده‌اند.» زیارت‌نامه منصوبه ایشان نیز آن را تصریح و تایید می کند.

 در بحرالانساب معروف، نام امامزاده صالح آمده است و برخى او را حسن ملقب به صالح مى‌‌دانند. این شخص از نوادگان امام موسى كاظم (ع) است. قصه قتل امامزاده صالح چنین آمده: «حسن نامى بهبهانى از پل كرخ (كَ‌‌رَ) كه امروز به كرج مشهور است، در تعقیب امامزاده صالح بود تا بالاخره در باغ جنت گلشن زیر چنار بزرگ چشمه‌‌سارى او را گرفتار كرد و با بیل كشت. چشمه‌‌سارى كه در قصه قتل امامزاده یاد شد، ظاهراً قناتى است كه در زیر چنار معروف آفتابى مى‌‌شد كه بعدها خشك شد. / جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 259.

بنای بقعه

این بقعه بناى چهارگوش بزرگ و محكمى است كه تصور مى‌‌رود با وجود چنار بسیار قدیمى و سنگ‌‌هاى قبر عهد مغول یقیناً بناى اصلى مربوط به قرن هفتم یا هشتم هجرى باشد. در كنار این امامزاده درخت چنار كهنسالى قرار داشت كه متأسفانه از میان رفته است. چنار مزبور با محیطى برابر پانزده متر خود از آثار تاریخى تهران به شمار مى‌‌رفت.

 

امامزاده صالح شمیران

 

 هلاكومیرزا فرزند فتحعلى شاه قاجار در سال 1210ه .ق. بانى تعمیر و تزیینات آن شده و نقاشى‌‌ها و اصلاحات داخلى حرم و احداث گنبد و كاشى‌‌كارى آن را انجام داده است. طبق كتیبه‌‌هاى موجود در بنا، مدفن صالح، برادر امام هشتم (ع) و از پسران امام موسى بن جعفر (ع) مى‌‌باشد. / آثار تاریخى تهران، ص 233.

 در سال 1323 خ. مرحوم حسن فداكار بانى تعمیر و كاشى‌‌كارى مجدد گنبد گردید.

 داخل حرم با نقاشى‌‌هاى زیبایى از دوران قاجاریه مزین است. فضاى درونى آن قریب شش متر و نیم در شش متر ونیم وسعت دارد. در وسط حرم مزبور ضریحى از نقره و چوب كه بنا به گفته‌‌هاى ابوالقاسم امامى متولى بقعه به وسیله میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجه، تهیه شده است، نصب مى‌‌باشد. داخل ضریح مزبور ضریح دیگرى از چوب به سبك خانه‌‌بندى مربع خراطى قرار دارد و در میان ضریح دوم، صندوقى كه اهمیت تاریخى ندارد، كمى مورب قرار گرفته است.

ایوان ورودى و رواق، در سمت شمال حرم واقع شده، بالاى دَرِ حرم، در رواق لوحه مستطیل خشت كاشى شامل «بسم الله الرحمن الرحیم« و سنه 1210 بر دیوار نصب است و كمى پایین این كتیبه را به خط نستعلیق گچ‌‌برى نموده‌‌اند:

 

 

امامزاده صالح قدیم

 

 هوالمعز

 بسم الله الرحمن الرحیم

 سنه 1210

 ادخلوها بسلام آمنین

 ایران كه نظیر روضه رضوان شد

از فتحعلى شاه، شه دوران شد

 هرجا ز ملك‌‌زاده‌‌اى آمد آباد

این روضه چو جنت از هلاكوخان شد

 بر بالاى سر در شمالى صحن دو بیت شعر زیر به خط نستعلیق سفیدرنگ بر خشت كاشى لاجوردى خوانده مى‌‌شود:

 شاهى كه خاك درگهش از عرش برتر است

با حضرت رضا شه هشتم برابر است

 نام نكوش حضرت صالح كه در نسب

گلدسته‌‌اى ز گلشن موسى بن جعفر است

 بناى آن از نظر تناسب طاق‌‌هاى داخل حرم و شكل ساختمان در شمار آثار ممتاز عهد قاجاریه و قرن سیزدهم است. در محوطه داراى مقابر خانوادگى بود كه البته بعد از انقلاب كلیه مقابر تخریب و به محوطه و فضاى باز تبدیل شده است. / آثار تاریخى تهران، ص 233.

 مساحت بقعه و بارگاه امامزاده و صحن آن سه‌‌هزار متر مربع است به پلاك 2640 و در شمال صحن مسجدى است به مساحت یكصد متر مربع كه تماماً وقف است.

نامداران دفن شده:

آستان امامزاده صالح در دورهٔ قاجار مانند اغلب امامزاده های تهران قدیم و روستاهای اطراف گورستان بود. براین اساس بسیاری از چهره های برجسته بر حسب علاقه  و ارادت وصیت می کردند که پیکرشان در کجا دفن شود. منوچهر ستوده فهرست برخی از سرشناسان مدفون شده را اعلام کرده و تعدادی نیز در این سالها به آن فهرست افزوده شده است:

 مدفونین در جوار امامزاده صالح: 1. حاجیه شاهزاده صاحب خانم دختر ولیعهد عباس‌‌میرزا نایب‌‌السلطنه قاجار كه در سال 1310 ق. درگذشته؛ 2. میرزا نصرالله‌‌خان نایینى كه ابتدا ملقب به مشیرالملك بود و سپس لقب مشیرالدوله به او اعطا شد. در سال 1324 ق. فرمان مشروطیت به وسیله وى به ملت ابلاغ شد. در دوم صفر 1325 ق. از صدارت استعفا داد و در جمعه چهارم شعبان 1325 ق. درگذشت.

 3 و 4. زوجه میرزا نصرالله‌‌خان به نام قدس‌‌الدوله دختر حاج میرزا تقى‌‌خان، و زیبا خانم (مادر و دختر(؛ 5 و 6. مؤیدالسلطنه میرزا عبدالحسین‌‌خان برادر قدس‌‌الدوله، و میرزا تقى خان فرزند مؤیدالسلطان؛ 7. میرزا حسن‌‌خان مشیرالدوله پیرنیا فرزند میرزا نصرالله‌‌خان مذكور كه به سن 63 سالگى، 29 آبان 1314 خ. درگذشت؛ 8. میرزا حسین‌‌خان مؤتمن‌‌الملك پیرنیا فرزند میرزا نصرالله‌‌خان در 9 شهریور 1326 خ. دفن شد؛ 9. محمدولى‌‌خان سپهسالار تنكابنى كه براى ندادن مالیات و نپرداختن قروض سیاسى خودكشى كرد.

 گروه دیگرى از مدفونین امامزاده: 1. میرزا ابوالقاسم‌‌خان آهى؛ 2. میرزا مجیدخان آهى؛ 3. دختر نایب‌‌السلطنه امیركبیر؛ 4. اژدرالممالك وكیل مجلس؛ 5. مساوات؛ 6. مدحت‌‌السلطنه؛ 7. دبیرالملك حاكم تهران؛ 8. پسر ساعدالدوله؛ 9. مؤیدالدوله اصلانى؛ 10. حكیم اعظم؛ 11. شمرانى وكیل مجلس؛ 12. مشارالسلطنه؛ 13. چایچى؛ 14. امیر منتخب؛ 15. امیر شوكت‌‌الملك خواجه نورى؛ 16. حاج صدرالسلطنه نورى؛ 17. حاج محمدجواد گنجه‌‌اى.

 البته در سال‌‌هاى اخیر همه سنگ‌‌هاى قبور را  كنده و مقبره اشخاص را نیز از میان برده‌‌اند. جاى تأسف است كه یك دوره تاریخ این سرزمین را زیر سیمان و سنگ مرمر بروجرد دفن كرده‌‌اند. صورت مفصلى از مدفونین امامزاده در صفحه 270 كتاب «جغرافیاى تاریخى شمیران« درج است.

در سال های اخیر چهره هایی به آن افزوده شده است:

چنار امامزاده

 راجع به چنار امامزاده، مادام دیولافوا  كه در دوره ناصرالدین شاه به ایران آمده، چنین شرحى دارد: «چنار عجیب و غریبى است كه كمتر نظیر آن در دنیا پیدا مى‌‌شود. قطر فوق‌‌العاده آن را نمى‌‌توان دقیقاً با رقم معین كرد، تقریباً محیط آن به پانزده متر مى‌‌رسد. هر یك از شاخه‌‌هاى آن مانند تنه درخت كهنسالى در بالاى بناى مسجد و سایر اطراف سر به آسمان كشیده است. این درخت عده  كثیرى را در سایه خود پناه مى‌‌دهد. مؤمنین در زیر سایه آن نماز مى‌‌خوانند. مكتب‌‌دار، اطفال را در آن‌‌جا جمع كرده ودرس مى‌‌دهد، قهوه‌‌چى سماور و استكان و لوازم خود را درون آن قرار داده است. سقا هم كوزه‌‌هاى پرآب خود را در گوشه‌‌اى از تنه آن گذارده است.» / سفرنامه دیولافوا ایران، كلده و شوش، ص 160.

 ماركوپولو هم در سفرنامه خود در حدود هفتصد سال پیش، از این چنار یاد كرده است. پولاك نیز در صفحه 75 سفرنامه‌‌اش مى‌‌گوید: «چنار فوق‌‌العاده كهنى در قریه تجریش از مهم‌‌ترین نمونه‌‌هاى این درخت در جهان شمرده مى‌‌شود.»

 پیرمردان تجریش اعتقاد افسانه‌‌وارى درباره تاریخ تجریش دارند: «… هم‌‌زمان با پیداشدن امامزاده صالح در اراضى اطراف این باغ‌‌ها، گرگ فراوان پیدا شد و اسباب زحمت اهالى گردید. اهالى این اراضى را رها كرده به حوالى امامزاده روى آوردند و ساختمان كردند و تجریش فعلى را به وجود آوردند.» / جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 200.

 اولیویه فرانسوى در عصر آغامحمدخان به تهران آمده از امامزاده صالح چنین مى‌‌نویسد: هنگامى كه صاحب منصب و ملازمان ما مشغول تحصیل و جستجوى منزل براى ما بودند، ما فرصت را مغتنم شمرده، خواستار دیدار از داخل مسجد شدیم و به آسانى رخصت یافتیم. بعد از آن، اندازه و مقیاس و بزرگى و حجم چنارى را  كه در سایه آن نشسته بودیم، معلوم كردیم. داخل مسجد چیزى كه سزاوار ذكر باشد، نداشت، الاّ این‌‌كه مضجع شخصى بود كه ایرانیان بسیار محترم داشته، به زیارت قبر وى مى‌‌آمدند و «امامزاده صالح» مى‌‌نامیدند.

 اما چنار در اسفل ساقه، شكل مخروطى داشته و چنان معلوم بود كه موجب استحكام و دوام شده و اندازه كلفتى آن در جوار زمین، هفتاد قدم به شمار مى‌‌آمد. هر قدم دوازده اصبع است و بیست و سه قدم و چند اصبع قطر دایره آن مى‌‌شود. ساقه و شاخه‌‌هاى آن بى‌‌عیب و سالم بودند. چوب‌‌هاى شاخه‌‌هاى اصلى آن به نظر بهتر و سخت و نسج الیافش بیشتر از ساقه آن بود. آنچه در عمارات دولتى اصفهان از نوع این چوب‌‌ها، به صورت اسباب ساخته بودند، ملاحظه كردیم. بسى بهتر و اعلاتر از چوب گردو مشاهده افتاد. / سفرنامه، ص 76.

 

 در بحرالانساب نیز از چنار یاد شده: «حسن نامى بهبهانى از پل كرخ (كَ‌‌رَ) كه امروز به كرج مشهور است، در تعقیب امامزاده صالح بود تا بالاخره در باغ جنت گلشن زیر چنار بزرگ چشمه‌‌سارى او را گرفتار كرد و با بیل كشت. چشمه‌‌سارى كه در قصه قتل امامزاده یاد شد، ظاهراً قناتى است كه در زیر چنار معروف آفتابى مى‌‌شد كه بعدها خشك شد. / جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 259.

قنات امامزاده

 دو قنات امامزاده كه اكنون خشك شده‌‌اند قبلاً مظهر آن‌‌ها در امامزاده صالح بود و آب آن را خانه‌‌هاى جنوبى امامزاده مصرف مى‌‌كردند.