شین جوء می‌نویسد: « شمار یهودیان را در ایران ۵۵,۰۰۰ نفر قلم داده‌اند؛ اما عده واقعی آنها کم‌تر از این و میان ۳۵ تا ۴۰ هزار نفر است در تهران و اصفهان و چند شهر بزرگ دیگر مدرسه خود را دارند که در آنجا به زبان عبری تدریس می‌شود. معمولاً يهودی‌ها دانش آموخته نیستند و از اراذل ناس‌اند و با کارهایی مانند طوافی زندگی را بافلاس می‌گذرانند. اهالی ادیان دیگر همیشه آنها را خفیف می‌شمارند. مسلمانان به آنها اجازه نمی‌دهند که مانند مردان ایرانی کلاه به سر بگذارند و مجاز نیستند که در کوی و گذر سوار بر مرکوب بروند. آنها فقط زیر انواع ظلم و فشار جانی می‌کنند نه این‌که زندگی کنند.» (شین جوء، 1393: 121)