یراق به معنای ابزار جنگی یک سپاهی است که با آن در جبهه جنگ با سرباز دشمن می جنگد. وجهه نظر امیرکبیر در بین اصلاحات گوناگون دوره صدارت خود ارتقای کیفیت کالای ایرانی و دانش افزایی اهالی حرف تولیدکننده بود. ابزار جنگی یکی از آن میان بود. به همین دلیل مجمع الصنایع دوره نخست اغلب توجه به اسلحه سازی و ابزار جنگی و تعمیر آنها داشتند و در دوره بعد تولیدات این مرکز به جنبه های دیگر معطوف شد.
«یراق . [ ی َ ] (ترکی ، اِ) سلاح . (یادداشت مؤلف ) (ناظم الاطباء). اسلحه ٔ سپاه مثل شمشیر و سپر و تیر و کمان و غیره . (غیاث ) (آنندراج ) :در مجلس عام در صف قورچیان یراق … ایستاده می شد. (تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 26). جای او [ دواتدار ] که می ایستد آن است که در صف قورچیان یراق ، درپهلوی قورچی صدق ایستاده می شد. (تذکرةالملوک ص 27)… حاضریراق ؛ سلاح پوشیده و مسلح و آماده و آراسته . (ناظم الاطباء). یراق چین کردن ؛ تمام خلع سلاح کردن (یادداشت مؤلف ).یراق شدن ؛ مجهز شدن . مسلح شدن .» (لغتنامه دهخدا)
از نظر نوع توليدات بين مجمع الصنايع سال 1269 و سال 1299ق.تفاوت هايي وجود داشت: در اولين دورة، بيشتر توليدات نظامي مورد نظر بود(زين پوش، يراق،وانواع سلاح)، اما در دورة دوم، سمت و سوي آن به توليد وسايل تزييني جهت گيرى داشت. مصنوعات وتوليدات اين مركزبخشى از نيازهاى درباريان، نيروهاى نظامى، خدمة دربار و اشياى مورد نياز در تشريفات دربار را بر طرف مى كرد. در گزارش هاى رسمى تأكيد مى شود اين مركز شامل حرفه هايى بود كه براى تهية لباس و لوازم نظامى براى نظاميان فعال بودند (اعتمادالسلطنه، 1363 ، ج1، 93 .) هدف بنيان گذاران مجمع الصنايع، در گام اول توليد دانش فنى و ايجاد ساختارهاى آموزشى متناسب با آن(نظير دارالفنون) نبود. عنوان «مدرسه» (روزنامةايران،2 رجب 1299ق.) شمار توزيع استادان و شاگردان در رشته هاى مختلف به اين شرح بود: 7 استاد و 22 شاگرد، در رشتة تعمير طپانچه و قمه و قداره و تفنگ كالسكه چيان و دلق شاطران و آتشكاري و آبگيري و چخماق و قنداق سازي؛1 استاد و 2 شاگرد در رشتة تركش دوزى و قبل طبانچه هاي زين خانه؛ 1 استاد و 3 شاگرد در رشتة بافت زنجيرة شلوار نظام بنيچه و كمر به جهت بند قمه شاه(اقبال، 1327، 67-70.)حجرة مشهدي جبار و مشهدي رضا در بازار تهران با چهار شاگرد مشغول ساخت و دوخت «تكلتو و زين پوش» بود. بيشترين شاگردان نيز در رشته هاى اسلحه سازى، نقاشى، زردوزى قبا و شلوار پيشخدمتان و كالسكه سازى مشغول بودند. «…متعلقه به تربيت لشكر و سوق عسگر در بازار صندوق دار..» داير شده است(اعتمادالسلطنه، 1363 ،1 ،93 .) در سال 1299 (ناصرالدين شاه به كامران ميرزا) نايب السلطنه، وزير جنگ و حكمران تهران)، دستور داد«مدرسة مجمع الصنايع» را بار ديگر راه اندازى كند(ايران، 1299ق، ش487، 1 .) اين دستور در مدت زمانى كوتاه اجرا و در رجب همان سال مدرسه آماده بازديد شاه شد. انواع حَرف مجمع الصنایع: قنداق تفنگ بسيار اعلي؛ حجرة آقا سيد علي؛قدارة قزاقي[احتمالا شمشير سنگين و تيغه پهن و اندك خميده] طرح ايراني و روسي و اطريشي؛ قدارة نظامي آهني به طرح هاي مختلف؛ قمه قزاقي غلاف برنج منبت؛ قمة جوهري؛ ركاب و دهنة طرز فرنگي؛ ركاب و دهنة طلاكوب ايراني؛ كارد جوهري». حجرة ميرزا نصراالله؛ برتپه قداره، بند قداره نظامي؛ اشارب گلابتون قزاقي؛ اشارب ابريشمي مال صاحب منصبان؛ يراق شلوار و قبا طرح اطريشي؛ يراق طرح اطريشي بجهت سردست و يقة لباس نظام؛ يراق هاي پهن و باريك به جهت لباس زنانه؛ ريشة ابريشمي ّ بجهت پرده و بند پردة ابريشمي؛قاپ طپانچه چرمي.(مولف)