ورامین
پس از حمله مغول و ویرانی ری که زلزله نیز مزید برعلت شد، ورامین مرکزیت منطقه را عهده دار گردید، اما اقبال این شهر دولت مستعجل بود و در اواخر قرن هشتم ورامین افول کرد و ساکنانش، شهر را ترک و خانه های خالی را رهاکردند. از این زمان بخت با تهران یار شد و رفته رفته رونق گرفت.
پس از افول ورامین در رویدادهای اواخر سده ۸ ق که در دوره ایلخانان جای شهر ری را گرفته بود و مرکزیتِ تومان ری را داشت، تهران رونق و اعتباری دو چندان یافت،( آذری دمیرچی، علاءالدین، جغرافیای تاریخی ورامین، ج۱، 14و۱۳، تهران، ۱۳۴۸ش.) چنانکه کلاویخو، فرستاده هانری سوم پادشاه اسپانیا به دربار امیرتیمور گورکانی (که بر سر راه خود به سمرقند در ۸۰۷ق/۱۴۰۴م چنـد روزی را در تهـران به سر بـرده) آنجا را شهر خوانده است.( Clavijo، RG، Narrative of the Embassy، ج۱، ص۹۸، tr CR، Markham، New Delhi، ۲۰۰۱.) این مطلب مؤید آن است که اهالی محل هم در آن هنگام تهران را شهر میخواندهاند.( عدل، شهریار، باغ مسکونی یا تهران درگذشتههای دور از پیدایش تا عهد صفوی، ج۱، ص۲۰-۲۱، تهران پایتخت دویست ساله، به کوشش شهریار عدل و برناد اورکاد، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، تهران، ۱۳۷۵ش.)
کلاویخو تهران را شهری بزرگ، خرم و فرحزا وصف کرده که بر گرد آن دیواری نبوده و در آن همهگونه وسایل آسایش یافت میشده است. به گزارش همو تهران در آن زمان در قلمرو حکومت سلیمان میرزا، داماد تیمور گورکانی قرار داشته است. مقر این امیر تیموری شهر ورامین بوده که کلاویخو آن را شهری بزرگ، اما با خانههای اغلب خالی از سکنه و غیرمسکونی توصیف کرده است.( Clavijo، RG، Narrative of the Embassy، ج۱، 98و99و۱۸۲، tr CR، Markham، New Delhi، ۲۰۰۱.)
کلاویخو از خانههای زیرزمینی تهران یاد نکرده و نوشته است که او را در اقامتگاه موقت امیر تیمور و در واقع در بهترین خانه تهران، جای دادند. بدون تردید این بنا تنها بنای بیرونی تهران نبوده است، زیرا فردای آن روز بابا شیخ نامی که از بزرگان تهران و مأمور استقبال و پذیرایی از آنها بوده، او و همراهانش را به اتفاق سفرای سلطان مصر که در آن هنگام آنها نیز در تهران به سر میبردند، به سرای خود دعوت و در آنجا از آنها پذیرایی کرده است.(همان) احتمال دادهاند ساختمانی که کلاویخو از آن یاد کرده است، با ملحقاتش، در محل کنونی تخت مرمر و خلوت کریمخانی در کاخ گلستان قرار داشته، و از همان زمان به هنگام حضور حاکم ولایت و یا عبور پادشاه از محل، نقش مرکز اداری را ایفا میکرده است و بعدها هسته اولیه ارگ سلطنتی تهران را تشکیل داده است.( عدل، ۲۱-۲۲) بنگرید به شاه عباس در تهران