ویلز مینویسد: « جمعیتی برابر پانزده تا شانزده هزار نفر در داخل میدان مشاهده میشدند که هیجان زده به تماشا ایستاده منتظر حضور شاه و ادامه بقیه برنامهها بودند. تعداد زیادی سرباز با لباس های رسمی نو و چشمگیر دور تا دور میدان به صورت یک صف در جلو مردم ایستاده مواظب انتظامات و امنیت محیط بودند قسمتی از وسط میدان را جهت هنرنمایی رقصندگان، لوطی ها، معرکه گیرها، تردست و شعبده بازها، پهلوانان کشتی گیر و شمشیر بازها خالی کرده و در طرف دیگر میدان تعدادی قوچ تر و گاوهای جنگنده به همراه صاحبانشان منتظر آغاز برنامه و رسیدن زمان اجرای هنر و قدرت خودشان بودند که ناگهان تعداد زیادی کرنا، شیپور و طبل یک دفعه هم صدای با هم به صدا درآمدند و هیکل با وقار ناصرالدین شاه درمیان بالكن مرتفع مشرف بر میدان ظاهر گشت تعداد چند تیرتوپ هم به افتخار حضورش شلیک شد. در این میان چشم ما به تعدادی حدود بیست نفر یهودیان ژنده پوش مفلوک افتاد که از قرار معلوم بهمنظور انداختن به داخل آب یخزده استخر وسط میدان و فراهم آوردن تنوع خاطر ملوکانه در اینجا جمعشان کرده بودند.» (ویلز، 1368: 92)