نادر در تهران

نادر شاه پس از تصرف تهران، تهماسب میرزا را همراه ۶ هزار تن سپاهی در آن‌جا باقی گذاشت(Hanway، J، The Revolutions of Persia، ج۲، ۳۰، London، ۱۷۵۳.) تا به نوشته استرابادی «به تنظیم نظام و تنسیق مهمات ملکی» بپردازد.( استرابادی، محمدمهدی، تاریخ نادری، ج۱، ۳۷، چ سنگی، تبریز، ۱۲۶۶ق.) پس از آن‌که نادر اصفهان را نیز تصرف کرد، طهماسب روانه آن ولایت شد.( Lockhart، L، The Fall of the afavd Dynasty and the Afghan Occupation of Persia، ج۱، ۳۳۴، Cambridge، ۱۹۵۸.) نادرشاه در دوران سلطنتش، به سبب آن‌که همواره در جنگ و ستیز و کشورگشایی بود، پایتخت ثابت نداشت، ولی مشهد و ولایت خـراسان قلب قلمـرو او به شمار مـی‌رفت.(مقتدر، محمدرضا، تهران درون حصار از صفویه تا آغاز پهلوی، ج۱، ص۳۶، تهران پایتخت دویست ساله، به کوشش شهریار عدل و برنار اورکاد، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، تهران، ۱۳۷۵ش.) با این همه، تهران به سبب اهمیت نظامی‌اش مورد توجه او بود و نادر بارهـا این شهر را اردوگاه خـود قرار داد و به آن‌جا آمد و شد داشت./ استرابادی، ۱۳۶و185؛ Hanway، ۲۱۵-۲۱۶.

نادرشاه که می‌کوشید مردم را از اختلافات دینی باز دارد و موجبات کشمکش‌ها و جنگ‌های مذهبی را از میان بردارد، دستور داده بود تا کتاب‌های مقدس تورات و انجیل و قرآن را برای آشنایی بیش‌تر او با آن متون به فارسی ترجمه کنند. پس در ۱۱۵۴ق/۱۷۴۱م در تهران مجلسی برپا کرد و در آن مجلس روحانیان یهودی، مسیحی و مسلمان ترجمه‌هایی از آن کتاب‌های مقدس را بر او عرضه داشتند.( Hanway، ۲۱۸-۲۱۹) در همان سال، پس از سوءقصدی ناموفق به جان نادرشاه در جنگل‌های مازندران، او نسبت به رضاقلی میرزا، فرزند ارشد خود، ظنین شد و دستور داد که او به تهران رود و همان‌جا بماند. نیز مقرر داشت مالیات تهران صرف هزینه‌های اقامت اجباری او در آن‌جا گردد.(استرابادی، ۳۶۶-۳۶۷) پس از قتل نادرشاه در ۱۱ جمادی‌الآخر ۱۱۶۰(استرابادی، ۴۲۵-۴۲۶) بار دیگر سراسر ایران دستخوش آشوب و هرج و مرج شد. پس در جنگی که میان عادلشاه و ابراهیم‌خان افشار در محلی میان سلطانیه و زنجان درگرفت، عادلشاه شکست خورد و همراه تنی چند از یارانش به تهران گریخت. ابراهیم‌خان سوارانی در پی او به تهران فرستاد و آن‌ها عادلشاه را دستگیر کردند.(گلستانه، ابوالحسن، مجمل التواریخ، ج۱، ۲۰-۲۸، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۵۶ش) چون شاهرخ در خراسان، و ابراهیم‌خان در تبریز هر یک خود را شاه خواندند (۱۱۶۱ق/۱۷۴۸م) و نابسامانی و کشمکش‌ها بالا گرفت، کریم‌خان زند به مدد علیمردان‌خان بختیاری، اصفهان را تسخیر کرد و خود برای تصرف تهران، قزوین، همدان و نواحی غربی ایران از اصفهان بیرون رفت و بر آن نواحی استیلا یافت.(گلستانه،۳۰و۱۷۵)

 

برچسب‌ها: