واژههای متروک تهران قدیم (11) – شلیلاجان
شلیلاجان
شلیلاجان از واژههای متروک عصر قجر است، که رضا حکیم خراسانی در کتاب فرهنگ واژهها معنای آن را چنین آورده:
شلیلاجان میرزاهایی که غیر از کار میرزایی و تحریر و نویسندگی به هر امری که فرمایش دهند متصدّی شود و در ضمنِ میرزایی مثلاً کورهپزی یا چارواداری یا لله گری هم محض وفور حرص یا توسعه در خلاف کاری بکنند. و غالباً از کثرت پریشانی حواس شالش شُل مشل و توی پایش بکشد و شکستِ کلاهش معکوس باشد و یک طرف جبّهاش روی زمین بکشد؛ و کفشش غالباً گاهِ راه رفتن کِشّ و کش و لِفّو لِف کند؛ و هنگام چیزنویسی زبانش را بیرون آورد و آب دماغش بچکد؛ و قلمدانش بوم قیامت باشد امّا زبانهاش را تعمیر کرده باشد؛ و هنگام لزوم هرچه آقایش آواز کند و نیاید تا وقت آن کار بگذرد. بله آقاجان؛ جواب گوید «شلیلاجان» / فرهنگ واژههای عامیانه (در دوره قاجاریه)، 1307هجری، تصحیح سید علی آلداود.