جیمز بیلی فریزر که در اواخر زمان فتحعلی‌شاه کاخ‌های سلطنتی را دیده، از باغی سخن می‌گوید که به سبک خارجی آرایش شده بوده است. این نوع گرایش‌ها بدون شک اولین نشانه‌های التقاط سبک‌ها در معماری و باغ‌سازی به شمار می‌روند. [۱۶۹]
لطافت طبع همراه با روحیه آسایش‌طلبی در پرداخت معمارانه خانه‌های آن دوران نیز حاکم بود. گاسپار دروویل در سفرنامه خویش درباره خانه‌های اعیانی زمان فتحعلی‌شاه آورده است که در شهرها خانه‌ها با دیوارهای بالنسبه بلندی محصور شده‌اند، چنان‌که نمای آن‌ها کاملاً مخفی می‌ماند. ساختمان‌ها همیشه دور از کوچه‌ها و در انتهای حیاط‌های بزرگی بنا می‌شوند. خانه‌ها به اسلوب زیبایی ساخته شده‌اند و تقسیم‌بندی قسمت‌های مختلف آن تا اندازه‌ای منظم است. خانه‌ها دارای اتاق‌های متعدد است و در تالار وسیعی که به دیوان‌خانه معروف است، صاحب خانه هر روز مراجعان را می‌پذیرد. دیوان‌خانه میان یک حیاط و یک باغ و غالباً میان دو باغ قرار دارد. در هر دو سمت پنجره‌های بزرگی که بلندی آن به سقف می‌رسد، وجود دارد که هنرمندانه از قطعات کوچک چوب به اشکال تزیینی ساخته شده است. نجبا و ثروتمندان این پنجره‌ها را با شیشه‌های الوان تزیین می‌کنند، اما مردمان عادی معمولاً از کاغذ روغنی (که از نفوذ هوای سرد جلوگیری می‌کند) استفاده می‌نمایند. ایرانی‌ها به آب علاقه بسیاری دارند و از این‌رو کمتر خانه‌ای می‌توان یافت که جلو پنجره‌هایش حوض بزرگی از مرمر سفید یا سنگ رخام نباشد. در وسط این حوض‌ها فواره‌های بسیار زیبایی وجود دارد. خانه‌ها شامل قسمت‌های دیگری نیز هست و آن اتاق‌هایی است که با سقف‌های کم و بیش بلند به صورت منظمی در طبقه بالا بنا شده و نام آن بالاخانه است. در این خانه‌ها زیرزمین‌هایی با سقف‌هایی به شکل طاق وجود دارد که اتاق‌های بالا را از آسیب رطوبت محفوظ می‌دارد و در آن‌جا هیزم و وسایل ییلاقی را نگاهداری می‌نمایند. در حیاط چندین بنای جنبی نیز به چشم می‌خورد. در یک طرف اتاق‌هایی برای غریبه‌های متوسط الحال و درویشان در نظر گرفته شده، و در سمت دیگر طویله و انبارهای کاه و جو و لانه برای سگ‌های شکاری ساخته شده است. ساختمان حرم‌سراها معمولاً شبیه دیوان‌خانه، منت‌ها با وسعت بیش‌تر و اتاق‌های بیشتری است. در این قسمت نیز چندین بنای کوچک وجود دارد که از ساختمان اصلی مجزا ست. آشپزخانه‌ها، حمام‌ها و جز این‌ها در این قسمت واقع‌اند. تالار بزرگ حرم‌سراها اختصاص به رئیس خانواده دارد و در آن غذا می‌خورد و غالباً می‌خـوابد و ضمناً محـل تجمع همه زن‌هایـش نیـز هست. [۱۷۰]
۱۶۹. ↑ فریزر، ج. ب، سفرنامه، ج۱، ص۱۴۰، ترجمه منوچهر امیری، تهران، ۱۳۶۴ش.
۱۷۰. ↑ دروویل، گاسپار، سفر در ایران، ج۱، ص۷۲-۷۴، ترجمه منوچهراعتمادمقدم، تهران، ۱۳۶۷ش.