عدالت خانه – مدتی بعد از شروع نهضت مشروطه در شهر تهران درخواست تأسیس عدالتخانه نخستینبار از سوی مردم در ۱۶ شوال ۱۳۲۳ق./۱۵ دسامبر ۱۹۰۵م.، همزمان با هجرت علما به آستانه حضرت عبدالعظیم و تحصن در آنجا در اعتراض به استبداد علاءالدوله حاکم تهران مطرح شد. این نخستینبار بود که از مجلس رسیدگی به عرایض متظلمین و از عدالتخانه به عنوان یک نهاد سیاسی مشخص سخن گفته شد و تشکیل آن همچون یک خواست همگانی صریحاً اعلام گردید. این تحصن سرانجام در ۱۶ ذیقعده ۱۳۲۳ق./۱۳ ژانویه ۱۹۰۶م.، پس از یک ماه با وعده مظفرالدین شاه برای تدوین و اجرای قانون به پایان رسید.( ملکزاده مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۱، ص۳۰۸-۳۱۰، تهران، ۱۳۷۱ش.
) علما آنگاه در باغ گلستان و تخت مرمر با شاه ملاقات کردند؛ اما استبداد عینالدوله حاکم تهران همچنان ادامه یافت. این فشار سرانجام در ۱۸ جمادیالاول ۱۳۲۴ق. /۱۱ ژوئیه ۱۹۰۶م.، با درگیری قزاقان با طلاب مدرسه و مسجد حاج ابوالحسن، و زخمی شدن ادیبالذاکرین و کشته شدن سیدعبدالحمید نهضت را وارد مرحله دوم کرد. به دستور صدرالعلما پیکر عبدالحمید از بالای امامزاده یحیی تا مسجد جامع تشییع گردید. بازار بسته شد و مردم در مسجد جامع برای تأسیس عدالتخانه تحصن کردند.
در روز جمعه ۲۰ جمادیالاول ۱۳۲۴ق/۱۳ ژوئیه ۱۹۰۶م که تمام صحن مسجد و اتاقها و شبستانها و حتی پشتبامها و گوشه و کنار مملو از جمعیت بود، در برابر مسجد آقاموسی، نرسیده به چهارسوق بزرگ بازار، درگیری خونینی میان متحصنان و نظامیان رخ داد. علما تصمیم به هجرت به عتبات گرفتند و تجار تهران در سفارتخانه انگلیس، در خیابان علاءالدوله متحص شدند.( ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۱، ص۴۰۸-۴۱۴، تهران، ۱۳۶۳ش.) در یک ماه پس از آن، کار تحصن تا بدانجا بالا گرفت که از پناهنده شدن ۹ نفر تاجر برای گرفتن تأمین جان و مال به گرد آمدن هزاران نفر برای درخواست مشروطیت انجامید و سخنرانی درباره نظامهای مشروطه اروپایی و بیان مطالبی که پیشتر اظهارش در ایران بسیار خطرناک بود، سفارت را به مدرسه علوم سیاسی بزرگی در فضای آزاد بدل کرد.(همان،274)