طرح جامع تهران
توسعهٔ پایدار، مدیریتی است که توسعه اقتصادی را با حفظ ارزشهای اجتماعی توامان با شرایط ایده آل محیط زیست فراهم کند. در حقیقت توسعه همهجانبه و متوازن درفرآیندی حاصل می شود که امروزه توسعهٔ پایدار می گویند. این نوع توسعه آیندهای مطلوب برای جوامع بشری را با استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن و تخریب وآلودگی، به ارمغان می آورد. طرح جامع شهری، باید چنین شرایطی را فراهم سازد.
در ۱۳۴۴ش. شهرداری تهران ویکتور گروئن را برای طرح جامع شهری استخدام کرد. مطالعات نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در ۱۳۴۹ به تصویب رسید. آن روز تهران ۱۸۰ کیلومتر مربع وسعت و 7/2 میلیون نفر جمعیت داشت. این طرح، گسترش شهر تهران را به دلیل وجود ارتفاعات در شمال و شرق و نامناسب بودن زمینهای جنوبی، در منطقهٔ غرب تعیین کرد و سطح شهر را به ده منطقه با مراکز مجهز تقسیم و شبکهای از آزادراهها و بزرگراهها را نیز پیشنهاد کرد. این طرح با دو محدوده ۵ ساله و ۲۵ ساله و با مسئولیت عبدالعزیز فرمانفرمائیان و ویکتور گروئن در پنج جلد تهیه شد.
اما شتاب توسعه و اسکان شهري به اندازهاي بود که تا ۱۳۵۱ش. محدوده ۲۵ ساله تهران نيز پر شد. براساس اين طرح تهران داراي ۲۲ منطقه شهري بود. تغيير سيماي شهر تهران در اين دوره ثمره رشد سريع بافت شهري در اراضي باير، آباديهاي حومه تهران و اراضي کشاورزي، همچنين احداث ساختمانهاي اداري و فرهنگي و مجتمعهاي سازماني در مقياس وسيع و نيز معابر شهري و بزرگراههايي بود که در طرح جامع تهران (۱۳۴۷ش/۱۹۶۸م) پيشبيني شده بود.
بزرگراههایی که در طرح کلان شهری سال ۱۳۴۷ش تعریف شده بود، شهر را از شمال و جنوب و شرق و غرب به هم میدوخت. بسیاری از مؤسسات و مراکزی که پیش از این گفته شد، دانههای شهری درشت و معتبری بودند که در محدوده بزرگراههای پارک وی، خیابان پهلوی، بزرگراه شاهنشاهی، آیزنهاور، ۴۵ متری سیدخندان، جاده قدیم شمیران، جاده مخصوص کرج و در مراحل بعدی، اتوبان نواب، امتداد ۴۵ متری سیدخندان، آزادراه تهران کرج، بزرگراههای افسریه، طرشت و بهشت زهرا قرار داشتند. این ساختار را خیابانهای مهم دیگری در نواحی مرکزی شهر تقویت میکرد که از جمله میتوان به محورهای تخت جمشید، تخت طاووس، عباسآباد، کریمخان زند، نیروی هوایی، نظامآباد و ادامه بلوار الیزابت اشاره کرد.
بافتهای شطرنجی و شبکههایی که بیشتر آنها بدون رعایت درجهبندیهای اساسی و بدون تعریف ساختار شهری منتسب برای هر محله طراحی شده بودند، به تدریج از ۱۳۵۰ش/۱۹۷۱م صاحب بلوکهای بلندمرتبه شدند. ساختمانهای اطراف میدان ونک نظیر پارک دوپرنس، ایران سکنا، اسکان، سامان، آـ اس ـ پ، شهرک غرب و مجموعههای لاله، نهد، دوما و آتیساز، اراضی شمال فرودگاه و شهرکهای اکباتان، آپادانا و شهرک لویزان از آن جملهاند.
بر اساس طرح جامع، تراكم جمعيت در تهران از حدود 150 نفر در هر هكتار به حدود 90 نفر در هكتار كاهش مي يافت و به ازاي هر نفر نيز حدود 55 متر مربع انواع خدمات ارائه مي شد. اين طرح از سال 1349 تا سال 1357 مبناي هدايت توسعه تهران بود و بر اساس آن، طرح تفصيلي بخش هايي از شهر نيز توسط شهرداري تهران تهيه شد.
این طرح محدود کردن جمعیت تهران به میزان پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۷۰ و پذیرش الگوی توسعهٔ خطی (شرقی-غربی) را پیشنهاد کرده بود که تاکنون از مهمترین مبناهای قانونی توسعهٔ شهر تهران بودهاست. همچنین تأکید بر رعایت ضوابط حریم گسلهای تهران برای ساختوساز، از دیگر موارد مطرح شده در طرح جامع تهران است که بر این اساس، زمینهای ساخته نشدهای که در محدودهٔ حریم گسل بزرگ شمالی هستند، باید به فضای سبز اختصاص یابند و ساختوساز در این گونه زمینها ممنوع شود؛ مگر ساخت بنا در ارتباط با تأسیسات و تجهیزات شهری که با رعایت اصول فنی مصوب، آزاد اعلام شد.
سازمان جدیدی برای نظارت بر گسترش شهر تهران در محدوده توسعه ۲۵ ساله ایجاد شد. ریاست این شورا با نخستوزیر بود و اعضای آن تعدادی از وزرا بودند که در توسعه مناطق پیرامون تهران دخیل بودند. وظیفه این شورا، سیاستگذاری در امور مربوط به عمران شهری و تامین تاسیسات زیربنایی و خدمات شهری بود. قانون نظارت بر گسترش شهر تهران که در سال ۱۳۵۲ به تصویب رسید، هرگونه ساخت و ساز و تامین خدمات عمومی را در فاصله بین دو محدوده تحت نظارت این شورا قرار میداد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، طرح جامع تهران تنها برای ۸ سال بهطور مستقیم مبنای کنترل و هدایت توسعهٔ پایتخت ایران بود و در دهههای گذشته، تغییرات کالبدی و توسعهٔ کلانشهر تهران بیشتر بر مبنای مجموعهای از ضوابط و بخشنامهها صورت گرفتهاست.
امروزه تهران نهاد قدرتمندی است که شانه بر شانهٔ دولت میساید و همواره در تحولات سیاسی کشور دست دارد و از وظیفه اصلی خود که اداره شهر بازمانده است. اگر در تصمیمات شورای عالی معماری و شهرسازی و وزارت مسکن و شورای شهر و شهرداری، هیچ نشانی از مشارکت و حضور مردم، نباشد و مدیریت شهری با دست خالی و بدون داشتن دانش مرتبط و فراگیر، به مدیریت پایتخت بپردازد. تنها باید سرگرم امور روزمره برای ادارهٔ شهر با هزینه گزاف و سنگین بر آیندهٔ شهر باشد. زیرا طرحها و برنامههای جامع، درازمدت و کلاننگر، متاثر از نظرخواهی و مشارکت مردمی است. رویکرد مدیریت دولتی و انتصابی محکوم به شکست است. مردم در صورت کسب آگاهی های لازم می توانند جایگاه شایسته و بایستهٔ خود را در مدیریت شهری بیابند و به ایفاء نقش بپردازند. ارتقای سطح آگاهی مردم در حقوق شهروندی از وظایف مدیریت کلان جامعه است. طرح توسعه براساس واقعیتهای عینی و نیازها و مطالبات مردمی فراهم می شود. برخوردهای مقطعی، کوتاهمدت و خام دستانه در کلان شهر تهران منتهی به شکست و تحمیل خسارات بیشمار به مردم است. توسعه پایدار از ارکان اصلی توسعه یافتگی در جوامع پیشرفته است. شیوهٔ ای که با احترام به حق مشارکت و انتخاب مردم میسر خواهد بود. رسانه تخصصی و پویا ابزار کارآمدی در مدیریت شهری است که می تواند مدیریت ناکارآمد را از آشفتگی برهاند. مدیریت شهری اگر متکی بر مشارکت پایدار، پیوسته، پویا و سازماندهی شدهٔ مردمی باشد، به یقین میتواند با تکیه بر مشارکت ساکنان شهر که صاحبان واقعی آن هستند برنامههای درازمدت و کلاننگر خود را به پیش برد. آسیبهای اجتماعی حاکم بر شهر و مشکلات مسلط بر فرهنگ شهرنشینی تهران ، تسلط جناحبندی سیاسی بر کار شوراها و شهرداری اجازه نخواهد داد تا نهاد شهرداری به وظیفهٔ اصلی خود بپردازند و شهر را از حال احتضار برهاند.