شازده آقا عزیز – از لوطی های مشهور تهران در ناصری و مظفری بود. عاقبت در شرارتی که در امامزاده داوود رخ داد حاکم تهران دو دست یک شاهزاده را قطع کرد البته بعد از قطع کردن، متوجه شاهزاده بودن او شد. به همین سبب ششصد تومان از مواجب او که این حکم را داده بود، گرفته به شازده لوطی دادند.
«تتمه وقایع سنه 1315 تخاقوی ئیل ترکی
روز دوشنبه 19 شهر شوال سنه 1315 تخاقوی ئیل نواب والا حسام السلطنه ابوالنصر میرزا پسر مرحوم مبرور حسام السلطنه سلطان مراد میرزا ـ طاب ثراه ـ والی لرستان و بروجرد شد و حشمة الدوله عبدالله میرزا معزول شد.
بریدن دو دست شاهزاده عزیزالله به جرم به راه انداختن دعوا در امامزاده داوود
حکایت غریب و امر بدیع تازه خیلی عجیب که در شهر ربیع الاول 1316 واقع شد، بریدن و ساطور کردن دو دست بدبخت بیچاره مادر مرده شاهزاده عزیزالله میرزا پسر مرحوم آقا سردار نوه مرحوم نصرالله میرزای معروف به شاهزاده والی ولد مرحوم مبرور شاهزاده کامکار محمدعلی میرزای معروف به دولت شاه ولد ارشد خاقان خلد آشیان فتحعلی شاه قاجار طاب ثراهم است که عزیزالله میرزا نوه دایی این بنده نگارنده است، و مشار الیه جوان پاک بی عیب بی معصیتی است. ولی قدری لوطی صفتی و به اصطلاح مشهدی است. بدبخت بیچاره فلک زده بی تقصیر می رود با جمعی از بچه های محله پامنار به امام زاده داود و در امام زاده دعوای مختصری می شود، و بعد به تحریک میرزا لطف الله روضه خوان اصفهانی و عداوت نایب حسن معروف شیشه بُر که علی التحقیق به مرض معروف! گرفتار است، به عداوت و بی مبالاتی و نخوت میرزا عبدالوهاب خان نوری که حاکم طهران بود، هر دو دست آن جوان بدبخت را صبح روز هفدهم ربیع الاول که عید سعید و ولادت با سعادت حضرت خاتم صلی الله علیه و آله و سلم است، در نظامیه خراب شده، قبل از طلوع آفتاب قطع کردند و بعد، تمام قاجاریه و شاهزاده ها به صاحبقرانیه به خاکپای جواهر آسای اقدس همایونی روحنا فداه به تظلّم و آه و گریه و زاری رفتند. قبله عالم و عالمیان روحنا فداه قسم یاد کردند که نمی دانستند عزیزالله میرزا شاهزاده و قاجار است. باری مضی ما مضی، دو دست آن بدبخت از میان رفت و مال المصالحه و حق السکوت عزل نظام الملک از طهران شد و ششصد تومان از مواجب نظام الملک به عزیزالله بیچاره، تظلم دادند. مادر عزیزالله میرزا سیّده علویّه پیرزن بیچاره کاری می کرد که دل سنگ آب و کباب می شد.» تهیه رسول جعفریان از نسخه دستنویس عبدالعلی قاجار فرزند معتمدالله از رویدادهای مهم سال 1315 و 1316.
«دستهای از لوطیها نیز به یقه چرکینان معروف بودند. شاهزاده آقا عزیز، از شاهزادگان قجری سردسته لوطیان محله پامنار و حیاط شاهی همیشه چند تن از این دستـه لـوطیها (که بـه یقـه چـرکینـی خـود میبالیدند) همراه داشت و بـا آنها میگشت و به امامزاده داوود میرفت.»/افضلالملک، غلامحسین، افضل التواریخ، ج۱، ص۲۷۹، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، ۱۳۶۱ش.