اوین از آبادىهاى حومه شمیران و در چهار كیلومترى غرب تجریش واقع بوده كه اكنون جزیى از شهر تهران شده است. توصیف روزگار گذشتهاش در فرهنگ جغرافیایى چنین است: «جمعیتش 836 تن كه در تابستان 50 خانواده اضافه مىشود.» اما در فرهنگ آبادىهاى كشور تعداد نفوس آن 1779 تن درج مىباشد، دهكده مزبور چنین توصیف شده است:
«از رودخانه دركه و چشمه مشروب مىشود. دبستان و انجمن ده و صندوق پست و دفتر پست دارد. وسعت گندمكارىاش تا چند سال قبل سى هكتار، جو دو هكتار، باغ و قلمستان ده هكتار و محصولاتش گندم، جو، سیب زمینى و انواع میوه بوده است. بیش از بیست باب مغازههاى مختلف دارد و به تدریج صورت شهر به خود مىگیرد و به تهران اتصال مىیابد. این آبادى شش دانگ وقف آستانه حضرت امام رضا(ع) و اعیانى آن به اهالى تعلق دارد. مزرعه باقر جزو این آبادى است. دانشگاه ملى در شمال شرقى اوین بنا شده است. اوین داراى دو امامزاده به نامهاى مطیب و عزیز است كه در جاى خود شرحشان آمده است.
در منابع باستانى نام اوین به صورتهاى «ایون» و «اذون» نیز جاى به جاى دیده مىشود. در صفحه 460 كتاب النقض چنین آمده: «بنابر نسخه ثالث قویاً محتمل است كه مراد از «ایون» همین (اوین) باشد پس یا در قدیم (اوین) را به صورت «ایون» مىنوشتهاند و یا در نتیجه تصحیف و تحریف كتاب و نساخ به آن صورت افتاده است… .» و اذون مذكور در معجم البلدان نیز ظاهراً همان ایون است.
یاقوت حموى در این كتاب مىگوید: «اذون دیهى از نواحى پهنه قصران خارج از نواحى رى است و ابوالعباس احمد بابا زیدى بدانجا منسوب است كه این نیز استنباط مىگردد به قرینه زیدى بودن ابوالعباس عالم اذونى توان گفت، بدان عهد مردم اذون بدین مذهب بودهاند افزون مىگردد كه همچنین اذون را دژى استوار بود.»
حسین كریمان در باب نامهاى مختلف این آبادى شرحى دارد. بدین ترتیب: «این احتمال كه اذون همان ایوان است كه فعلاً اوین خوانده مىشود به قراین چند است، بدین قرار:
الف) ظاهراً چنانكه مذكور افتاد مردم هر دو آبادى به مذهب زیدیه بودهاند.
ب) در گویش مردم قصران چنانكه هم اكنون معمول است حرف «ذ« در كلمات به «ى« بدل مىشود و در دیههاى شمالى كوهستان طهران یا قصران داخل كه به سبب دشوارى راهها پاى بیگانه بدانجا نمىرسیده و بالنسبه زبان محلى محفوظ مانده و همچون میگون و آهار حرف «ذ» را در فعل و رسم كه در فارسى فصیح اكنون «د» جاى آن را گرفته، «ى» تلفظ همانند «بكشین« به جاى كشیدن و «ببخشین» به جاى بخشیدن و… «بشوین» به جاى شدن، آیین به جاى آذین… كلمه اذون را اگر امروز نیز بخواهند در میان مردم بومى كوهستان تهران رواج دهند، بى گمان آنها بر طبق تجارت خویش خواه نا خواه آن را «ایون» تلفظ خواهند كرد.
«تاریخ بناى آبادى معلوم نیست، فقط از چنارى كه در پاچنار، نزدیك قهوهخانه سرآسیاب فعلى كه به دستور خالصى زاده آن را بریدهاند مىتوان حدس زد كه این آبادى قدمتى داشته است. این چنار تقریباً به اندازه چنار تجریش (امامزاده صالح) بود و همانند آن میان تهى كه از فضاى داخل آن به عنوان دكان استفاده مىشد. مدتى در آن پینه دوزى و در این اواخر یخفروشى مىكردند.» / جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 120.
محلههاى معروف اوین عبارت است از: پاچنار، حصار، پى لو (بروزن نو) و دیگر میدان پاچنار و كوچه دم حمام، كوچه جاده دركه، كوچه در آسیاب.
كشتزارهاى اوین: میان بازو، گل میانه، سرخك، درسوزك، باغ چاله. مالكان عمده این زمینها حاجى سید ابوطالب ماهوتچى و ورثه حاجى على محمد و ورثه سیدعلى ماهوتچى بودند. بهجز این سه تن سایر اراضى خرده مالك است.
علف چین و علفچركوههاى اوین: چشمه آب خنك، شاه نشین، هفت داغونى (هفتاخانى(، كف او. نهر جوارین (به ضم جیم) از اوین مىگذرد و به قلعه ارمنى ونك و از آنجا به شمال عباس آباد و سپس به مغرب مسگر آباد مىرسد. اوین دو قنات دارد و چند آب انبار به نامهاى آب انبار حاجى حیدر، آب انبار شیخ جعفر، آب انبار امین حضور كه آقا على امین حضور ساخته است. امامزاده عزیز بن محسن بن موسى الكاظم و امامزاده طیب بن عماد بن موسى الكاظم(ع) در آن واقع است.
باغهاى اوین عبارت بود از: 1. باغ دره (باغزه) كه اكنون زندان اوین است. 2. باغ محمدآباد در شمال سعادت آباد، 3. باغ سراستخر كه جزو اراضى باغ دره بود و رضاشاه آن را به پسرش داده بود، 4. باغ جارچى باشى، 5. باغ امین حضور، 6. باغ بالا، 7. باغ آقا شیخ حسن محرر، امام جعفر خویى، 8. باغ وقفى، 9. لش عباس كه آب زیاد دارد. / همان مرجع، ص 140 ! اذون.
در دوران جنگ جهانى دوم اراضى جنوبى اوین اردوگاه نظامى انگلیس شد، بدین ترتیب سربازان هندى آن دولت در آنجا اطراق مىكردند.