ساران از محله‌‌هاى قدیمى و باستانى تهران بوده كه در كتاب تحفه سامى، صفحه 162، از محله ساران و در بیان احوال افضل سارانى طهرانى رازى ذكر شده است. او از شاعران اوایل عهد صفویه بوده ودر هجو هزل شعر مى‌‌سروده است:

 تا باغ حُسن، تازه شد از نوبهار عشق

گل‌‌ها شكفت بر رخم از لاله‌‌زار عشق

 افضل نامى تهرانى – از شاعران تهرانى اوایل دوران صفوى است. شعرش به غایت متین است. وى از شاگردان مولانا امیدى تهرانى بوده است. او در جوانى به طور ناگهانى درگذشته و عده‌‌اى را عقیده بر این است كه به وسیله پیروان نوربخشیه مسموم شده است. این مطلع از اوست:

 همیشه داغ غمم بر دل حزین بوده است

گلى كه چیده‌‌ام از عاشقى همین بوده است

 در ماده تاریخ قتل استادش مولانا امیدى تهرانى سروده است:

 نادرالعصر امیدى مظلوم

كه به ناحق شهید شد ناگاه

 شب به خواب من آمد و فرمود

كى ز حال درون من آگاه

 بهر تاریخ قتل من بنویس

آه از خون ناحق من آه

 این رباعى را نیز به همان مناسبت سروده است:

 افسوس كه تهران طرب‌‌انگیز نماند

گلزار امید رى دل آویز نماند

 از رى بگریز نامى، از رى بگریز

رى بود وهمین امیدى، آن نیز نماند

 / تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 112 به نقل از مجله ارمغان سال 1314 خ. و تذكره نصرآبادى.