محمد باقر، پسر عبدالعلى ادیبالملك و نوه حاجى علىخان اعتمادالسلطنه (قاتل میرزا تقىخان امیركبیر) است. محمد باقر پس از مرگ پدر به ادیبالملك ملقب گردید و پس از مرگ عمویش محمدحسنخان اعتمادالسلطنه از سال 1313ق. به لقب اعتمادالسلطنه ملقب و به وزارت انطباعات منصوب شد. مظفرالدین شاه هم او را در این سمت ابقا كرد. حكم او به صدراعظم چنین است:
«جناب اشرف صدراعظم – وزارت انطباعات و دارالترجمه دولتى و طبع روزنامه مصور شرف… بر عهده فدوى دولتخواه، محمدباقرخان اعتمادالسلطنه محول و مرجوع بود… پدر بر پدر هم متصدى خدمات عمده دولتى بودهاند… به عهده اعتمادالسلطنه محول و موكول فرمودیم…» / روزنامه ایران، ش 889، یازدهم صفر 1314.
در سال 1314 به جاى شرف روزنامه ماهانه شرافت را منتشر كرد.
وى پس از درگذشت محمدحسنخان صنیعالدوله، سرپرست روزنامه شرافت بود كه این روزنامه در سال اول جلوس مظفرالدین شاه منتشر گردید. / لغتنامه دهخدا.
گل كهریز، درهاى است از اراضى سوهانك كه محمدباقر آنجا را خرید و آباد كرد و محل تابستانى و تفریحىاش بود. پس از فوت او میان اولادش تقسیم شد. هنوز هم قسمتهایى از آن در دست نوادگان اوست. محمدباقرخان اعتمادالسلطنه، پدر سرتیپ اعتماد مقدم و حسینخان اعتمادالسلطنه، وامیر اعتماد است و امیر اعتماد پدر دكتر محمد مقدم است. / جغرافیاى تاریخى شمیران، ج 1، ص 4.
محمدباقرخان دایى خانملك ساسانى است. خانملك ساسانى از او چنین یاد مىكند: «… اطلاعات من در آن وقت عبارت بود از گزارشهاى چهار تن از خالوهایم كه از بچگى در اندرون و سپس در دربار ناصرالدین شاه بزرگ شده بودند… اول محمدباقرخان ادیبالملك، سپس اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات… .»
محمدباقرخان ادیبالملك در خاطراتش مىنویسد: «در بهار سال 1308 ق. شاه به اقدسیه رفته بود. از بیمارى امینه اقدس سخت ملول بود و چشمش به فاطمه دختر محمدحسین باغبانش افتاد، خوشش آمد. امر كرد صیغهاش كنند. اسمش را باغبانباشى گذاشت، بعداً كلمه باغبان حذف شد فقط او را خانم باشى خطاب مىكردند. در ذیحجه 1310 از شاه پسر ششماهه سقط كرد.» / سیاستگران دوره قاجار، ج 2، ص 300.
محمدباقرخان اعتمادالسلطنه تا بیست و نهم شعبان 1320 ق. قریب هفت سال در سمت وزیر انطباعات و دارالترجمه خاصه انجام وظیفه كرد؛ اما از اول رمضان همین سال میرزامحمد ندیمالسلطان به دستور اتابك اعظم، صدراعظم مظفرالدین شاه، منصوب گردید. / حیات یحیى، ج 1، صص 205 – 204.