در سیاستنامه مذكور است: «در شهر رى به روزگار فخرالدوله كه صاحب عباد وزیر بود گبرى بود توانگر كه او را بزرجومید گفتندى و بر كوه طبرك ستودانى كرد. از جهت خویش و امروز برجاى است و اكنون آن را «دیده سپاه سالاران« خوانند، بر بالاى گنبد فخرالدوله نهاده است، و بسیار رنج و زر هزینه كرد بزرجومید، تا آن ستودان به دو پوشش بر سر آن كوه تمام كرد؛ و مردى بود كه محتسبى كردى، او را با خراسان گفتندى؛ آن روز كه آن ستودان تمام شد به بهانه بر آنجا شد و بانگ نماز بكردند، ستودان باطل گشت. بعد از آن ستودان را «دیده سپاه سالاران« نام كردند… / سیاستنامه، ص 169.
نشانىاى كه در داستان بالا در باب محل این ستودان ذكر گردیده، آن را با برج كوچكى كه هم اكنون بر بالاى كوه نقارهخانه مشهود است منطبق مىسازد؛ چه كوه نقارهخانه (= كوه طبرك كه شرح آن بیاید) در جنوب شرقى محل گنبد فخرالدوله واقع است و گنبد در جایى قرار داشته كه این برج در بالاى آن افتاده و بر آن اشراف داشته است و شرح این معنى در بیان این گنبد گذشت. مصطفوى در توصیف این برج چنین نوشته است:
«برج كوچكى نیز در همان محل (نقارهخانه) بالاى دامنه كوه قرار دارد كه از سنگ و گچ و آجر ساخته شده كه تصور مىرود مربوط به عهد سلجوقیان باشد و مانعى نیست اینطور بیاندیشیم كه قبرى از عهد دیلمیان در كوه بود و بناى برج را اعقاب متوفى بعداً ساخته یا تزیین كرده باشند. كف برج را هم طورى حفر كرده بودند كه چیزى به انهدام این بناى كهن نمانده بود و ضمن ترمیم آثار نقارهخانه برج نامبرده نیز به نحو اساسى تعمیر و گودال درون آن با سنگ و آهك انباشته شد. طبق اطلاعى كه شخص مطلعى به اینجانب داد تزییناتى از كاشىهاى معروف به طلایى در حاشیه بالاى این برج وجود داشت كه سى و چند سال پیش كنده بودند.» / گزارشهاى باستانشناسى، مقاله بقعه بىبى شهربانو، ص 22.
اینكه در مقاله محمدتقی مصطفوى آمده «تزییناتى از كاشىهاى معروف به طلایى در حاشیه بالاى برج وجود داشت« مؤید گفته نظام الملك است كه «بسیار رنج و زر هرینه كرد بزرجومید تا آن ستودان به دو پوشش بر سر آن كوه تمام كرد…» / رى باستان، ج 1، ص 477.