مسیحیان ارامنه بخش عمده‌‌اى از اقلیت‌‌هاى مذهبى هستند كه پیشینه سكونتشان در تهران به دوران صفویه بازمى‌‌گردد.

 اولین ارمنى در تهران، اولین بار در زمان شاه عباس صفوى است كه ارامنه به تهران وارد مى‌‌شوند. در آن دوران دو خانواده مسیحى در تهران زندگى مى‌‌كردند كه در طول زمان به تعدادشان افزوده گشت. / تاریخ یهود ایران، ج 3، ص 525، نقل در تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 201.

 این نكته در بررسى محل سكونت ارامنه در ازمنه مختلف تاریخ قابل توجه است كه آن‌‌ها همیشه در حاشیه شهر بوده‌‌اند، درصورتى‌‌كه یهودیان كاملاً با آنان متفاوت بوده‌‌اند، یعنى سایه به سایه مسلمانان و دیگر ادیان در كنار ایشان سكنا گزیده‌‌اند.

 در بررسى و مطالعه اسناد تاریخى به نقش بارز یهودیان در نقل و انتقال پول و به تعبیر امروزى بانكدارى دست‌‌كم بیش از دو هزار سال برمى‌‌خوریم كه ایفاى این نقش، همزیستى نزدیك‌‌تر یهودى‌‌ها را با مسلمانان و دیگر ادیان به ثبوت مى‌‌رساند و همین دقت نشان مى‌‌دهد كه سكونت یهودیان در تهران هماره در محلى در كنار مسلمانان بوده است.

 اما محل سكونت ارمنیان در مقاطع مختلف زمانى همواره مناطق حاشیه‌‌اى بوده است. طورى كه وقتى محل سكونت آن‌‌ها با توسعه ساختمان‌‌سازى از منازل مسلمانان احاطه مى‌‌شد به ناحیه حاشیه‌‌اى جدیدى نقل مكان مى‌‌كردند. به طور مثال زمانى كه تهران از سمت جنوب به دروازه حضرت عبدالعظیم (همان بازار حضرتى) محدود بوده، ارامنه در كوچه‌‌اى به همین نام اطراف كلیساى طاطاوس سكنا داشته‌‌اند. این وضع شامل حال دیگر محلات ارامنه در سنگلج، محله عودلاجان، بازارچه قوام‌‌السلطنه، اطراف كلیساى انجیلى، خیابان نادر شاه، قلهك، دروس و حتى مجیدیه نیز مى‌‌شده كه هر یك از محلات مزبور به تناسب زمان، مناسب حال ایشان بوده است.

 زمانى در قلهك حدود بیست خانوار ارمنى زندگى مى‌‌كردند، همین‌‌طور گفته مى‌‌شود زمانى در محمودیه شمیران نیز شصت تن مسیحى كه به تركى، فارسى و ارمنى سخن مى‌‌گفتند سكونت داشتند. زمانى هم ساكنین دهكده خوروین در دو كیلومترى مغرب ونك ارمنیان بودند كه البته این پدیده را شاید بتوان بازتاب عقیده و رفتار مسلمانان نسبت به ارامنه دانست.

 حادثه‌‌اى در تهران قدیم از این قرار رخ داد كه، ملامحمد زنجانى از روحانیون تهران، روزى در رهگذرى به مستى برمى‌‌خورد و از پس آن حادثه‌‌اى رخ مى‌‌دهد كه منجر به تخریب خم‌‌هاى شراب و خانه‌‌هاى ارامنه مى‌‌گردد. شرح آن واقعه در صفحات آتى مى‌‌آید.

 برخى اخبار راجع به ارامنه، سال 1327 ق:

 «راپورتچى قزوین به شاه خبر داده  است كه یك نفر ارمنى مجاهد چند عدد بمب كنار پل كرج خاك كرد و چند دانه هم به تهران آورده، گوشه‌‌اى مخفى كرده و از تهران به طرف قم آمده است… .» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 2، ص 471.

 «دیشب یك نفر ارمنى یك نفر از مجاهدین را به قتل رسانید…» / همان مرجع، ص 505.

 «طایفه ارامنه، با رؤساى خود به تكیه دولت آمده اظهار سوگوارى نموده‌‌اند، امروز سفراى دول در تالار قصر ابیض به پیشگاه همایونى مشرف و تقدیم عرایض تعزیت نموده (1324 ق)…» / همان مرجع، ص 62.

 قلعه‌‌هاى ارامنه: 1. قلعه ارامنه جزو بخش حومه شمیران است كه به ونك اتصال دارد و در سوى مشرق آن افتاده است. جمعیتش در فرهنگ جغرافیایى ایران دویست تن تعیین شده است. دبستان دارد و قنات آن در بهار از رودخانه اوین دركه مشروب مى‌‌گردد و از آن‌‌جا گندم و جو و مختصر بنشن و سبزیجات به دست مى‌‌آید. شغل اهالى زراعت است و اكثر جوانان آنجا در تهران به كار مكانیكى و رانندگى مى‌‌پردازند و زنان ژاكت و شال پشمى مى‌‌بافند. / فرهنگ جغرافیایى ایران، ج 1، ص 163؛ كتاب اسامى دهات كشور، ج 1، ص 259.

 در نقشه تهران چاپ 1910 م. قلعه ارامنه در شرق ونك و نزدیك آن درج است. این قلعه میهمان‌‌خانه‌‌اى داشت كه جلوى آن یك استخر نیز ساخته شده بود. باشگاه ورزشى آرارات در اراضى همین قلعه ساخته شده است.

 2. قلعه دیگر ارامنه جزو دهستان سولقان از بخش كن شهرستان تهران و جمعیتش سى نفر بوده است. محصولاتش انجیر و سیب و داراى پنج هكتار باغ و گلستان بوده است. / فرهنگ آبادى‌‌هاى كشور، ج 13، ص 5.

 3. در شمال كوه بى‌‌بى شهربانو نیز قلعه‌‌اى با این نام بوده است كه هم اكنون آثارى از آن باقى نیست.

 سرشمارى ارامنه ساكن تهران، سال 1301 ق:

 شیرخوار: ذكور 43 / اناث 53 نفر.

 مجرد: ذكور 919 / اناث 831 نفر.

 متأهل: ذكور 521 / اناث 584 نفر.

 مستخدمین شبانه روزى:

 ذكور 150 / اناث 146 نفر.

 جمع ذكور: 1633 نفر.

 جمع اناث: 1614 نفر.

 جمع كل: 3247 نفر.

 در این سال تعداد محصل پسر و دختر ارمنى در تهران به ترتیب 320 و 289 نفر و جمع آن‌‌ها 609 نفر بوده است.

 ارامنه در جشن مشروطیت، «… تمام طبقات در جلوى مجلس صاحب طاق‌‌نماى مخصوص مى‌‌باشند، حتى ارامنه، یهودیان و زردشتى‌‌ها، هر طبقه در همین خیابان جلوى مجلس محلى براى خود معین كرده مشغول چوب‌‌بندى و ساختن طاق‌‌نما هستند.» / خاطرات وحید، ص 976.

 نخستین جشن فراگیر كه توانست  تمامى اقلیت‌‌هاى مذهبى تهران را در كنار مردم مسلمان این شهر گرد آورد جشن مشروطیت بود كه در میدان بهارستان برگزار شد كه البته در نوع خود، واقعه مهم و كم نظیرى بود.

 قتل ارامنه، ارامنه در زمان سلطان‌‌عبدالحمید پادشاه عثمانى طرف سوءظن دولت واقع شدند. سلطان عبدالحمید حكم به طرد و نفى و قتل آن‌‌ها داد. هر یك كه توانستند خود را به گوشه‌‌اى انداختند، عده‌‌اى هم به ایران آمدند… موسى بیك گرد برادر بحرى پاشا حاكم اسكندریه… كارهاى زشت و فضیح از قبیل قتل و نهب و بى‌‌ناموسى و غیرها را درباره ارامنه‌‌اى كه در اسكندریه متوطن و مشغول زراعت و فلاحت و تجارت بودند مى‌‌كرد…» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 1، ص 421.

 نماینده ارمنى در مجلس شوراى ملى: «…طایفه یهود و ارامنه و زردشتى‌‌ها اصرار دارند كه وكیلى از خود انتخاب كنند و این مطلب باعث ایراد علماى نجف و اصفهان خواهد شد… لذا اجزاى انجمن رأى دادند كه حضرات را دیده آن‌‌ها را از انتخاب وكیل از نوع خودشان منصرف كنیم. پس از زحمات بسیار طایفه ارامنه با نهایت نجابت و معقولیت حق خود را در انتخاب اول منتقل نمودند به جناب آقاى طباطبایى…» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 1، ص 583.

 مدرسه ارامنه،  در ابتداى ضلع شمالى خیابان دروازه قزوین مطابق نقشه نجم‌‌الدوله (1309 ق) جایى كه امروز كلیسایى واقع است (ابتداى خیابان شهید بشیرى)، بالاتر از میدان وحدت اسلامى مدرسه ارامنه قرار داشت.

 استقبال از مهاجرین دوره مشروطه، «آقایان مهاجرین از قم حركت كردند… امروز حضرات آقایان و علماى مهاجرین ظهر بود وارد كهریزك شدند… طایفه ارامنه به قدر صد نفر در كهریزك چادر زده بودند… (روز چهارشنبه 24 جمادى الاخرى 1324)… . امروز جمیع بازارها و سراها بسته شد، همه مردم و كسبه از مسلمانان و ارامنه و یهود و گبرها براى استقبال ورود آقایان رفتند… .» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 1، ص 572.

 خانه‌‌هاى ارامنه، 1. مطابق نقشه نجم‌‌الدوله (1309 ق) در غرب خیابان باغ جنت (ولى‌‌عصر) بالاتر از میدان امیربهادر در زمینى كه جنوبش كوچه بى‌‌نام (شهید ژیان پناه كنونى) و شرقش باغ فتح الله خان شیبانى و شمالش كوچه بى‌‌نام (امیرتومان فعلى) بود، خانه‌‌هاى ارامنه قرار داشت.

 2. براساس همان نقشه در اراضى وسیع‌‌تر از محل بالا در شمال خیابان ارامنه (كوچه فروزش فعلى) و غرب خانه قوام‌‌الدوله جایى كه كوچه‌‌هاى مهدى خانى و مطیع‌‌الدوله امروز احداث شده است خانه‌‌هاى ارامنه قرار داشت.

 3. مكان دیگرى كه در این نقشه به خانه‌‌هاى ارامنه اختصاص داشته اراضى زمینى است محدود به خیابان باغ جنت (ولى‌‌عصر(، خیابان دروازه قزوین (خیابان قزوین(، باغچه قوام‌‌الدوله (كوچه تفرش) و كوچه بى‌‌نام (شهید مقربى فعلى).

 ارامنه (خیابان): از خیابان ولى‌‌عصر كمى پایین‌‌تر از تقاطع خیابان قزوین (پل امیربهادر) به سمت شرق، خیابان نسبتاً عریضى منشعب مى‌‌شود كه در اواسط آن دو شاخه مى‌‌گردد، به شاخه شمالى در گذشته خیابان ارامنه مى‌‌گفتند. خیابان‌‌هاى دیگرى نیز به نام ارامنه شهرت داشته و دارد كه در عنوان خیابان‌‌هاى تهران آن‌‌ها را معرفى مى‌‌كنیم.

 قتل صنیع‌‌الدوله به دست دو نفر ارمنى: «قاتل صنیع‌‌الدوله دو نفر ارمنى بودند… صنیع‌‌الدوله در این موقع وزیر مالیه بود…» / خاطرات و خطرات، ص 222  صنیع‌‌الدوله.

 حمله به محله ارامنه، یكى از حوادثى كه در دوره فتحعلى شاه در تهران اتفاق افتاد، حمله گروهى از مردم به محله ارامنه واقع در محله بازار و تخریب كلیساى آن‌‌ها بود. جریان واقعه از این قرار بود كه در یكى از روزهاى سال 1230 ق. ملامحمد زنجانى كه از علماى متوقف در تهران بود در راه به مستى برخورده و با عصا چند ضربه به سر مست مى‌‌زند. مست نیز شروع به عربده‌‌كشى كرده با ملامحمد گلاویز شده و او را مجروح مى‌‌كند. مردم جمع شده به جاى این‌‌كه شخص مست را ادب كنند، چون عامل فساد را كه شراب باشد در محله ارامنه مى‌‌دانستند، بنابراین به آن محله حمله كردند و كلیساى ارامنه را تخریب و خانه‌‌ها را غارت كردند و خم‌‌هاى شراب را شكستند… . ارامنه نزد شاهزاده حسن على میرزا شكایت كردند و او نیز به حكم فتحعلى شاه ملامحمد را از تهران اخراج و غرامت اموال ارامنه را از مرتكبین اخذ كرد و به آن‌‌ها پرداخت… .» / تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 343.

 ناگفته نماند در نقشه ناسكوف روس در اوایل سلطنت فتحعلى شاه به میخانه‌‌هاى ارمنى در تهران اشاره شده است.

 كوچه ارامنه: كوچه‌‌اى كه از گذر لوطى صالح، در جنوب بازار، شمال گود زنبوركخانه را به سمت دروازه حضرت عبدالعظیم (بازار حضرتى) وصل مى‌‌كرد به كوچه ارامنه شهرت داشت. در این كوچه كلیساى طاطاوس قرار داشت. این محله به نام ارامنه مشهور بود.

 كوچه دیگرى نیز در محله سنگلج به نام كوچه ارامنه بود كه در آمار دارالخلافه تهران سال 1269 ق. صورت اسامى صاحبان 42 باب خانه در آن كوچه كه همگى ارمنى بوده‌‌اند درج است. / آمار دارالخلافه تهران، ص 245.

 در ضلع شرقى خیابان ناصریه (ناصرخسرو) بالاتر از شمس العماره كوچه‌‌اى قرار دارد كه امروز به نام حاجى نایب شهرت دارد، این كوچه در اواسط دوره ناصرى با نام ارمنى‌‌ها در نقشه نجم‌‌الدوله ثبت شده است.

 گورستان ارامنه، بر اساس موازین شرعى، ارامنه از قدیم داراى گورستان‌‌هاى مستقل بودند كه مشهورترین آن‌‌ها در سلیمانیه در شرق تهران بود. گورستان دیگرى نیز در ونك قرار داشت كه به باشگاه آرارات فعلى متصل بود.

 گاهى هم در محوطه كلیساها اشخاص مشهور دفن شده‌‌اند. یكى دیگر از گورستان‌‌هاى ارامنه محل احداث بناى كلیساى گئورك در محله سنگلج بوده است: «… این‌‌طور معلوم مى‌‌شود كه این محل قبل از این‌‌كه كلیسا بشود قبرستان ارامنه بوده است. در آن گوشه جنوب غربى تهران قدیم، در اوایل سلطنت محمدشاه قاجار آمده‌‌اند در آن گورستان این بناى خیلى زیبا را ساخته‌‌اند…» / هنر معمارى در ایران، نقل از تهران به روایت تاریخ، ج 5، ص 507.

 كاروانسراى ارمنى‌‌ها، جعفر شهرى محل این كاروانسرا را بازار دوخته فروش‌‌ها قید مى‌‌كند. / تاریخ اجتماعى تهران، ج 5، ص 542.

 رامشگر ارمنى، «شب عید شاه است، تدارك مفصلى دیده شده… چون مجلس بى‌‌مجلس آرایى نتیجه مطلوب را نمى‌‌داد، دسته رامشگر ارمنى آرامش به افكار دادند. صاحب منصبان نشاطى كردند و پذیرایى هر چه بهتر از ایشان شد…» / خاطرات و خطرات، ص 211.

 سرمایه‌‌داران ارمنى، «سید ضیاء طباطبایى بر اثر موفقیت‌‌هاى شخصى پى در پى آن‌‌چنان مغرور شده بود كه دو سه هفته پس از كودتا خود را مجبور به رعایت هیچ مقام و اصولى نمى‌‌دید. بند و بست‌‌هاى مالى پنهانى با سرمایه‌‌داران ارمنى كه از دو سال پیش سید با كمك آن‌‌ها مدارج ترقى را پیموده بود و بى‌‌اعتنایى به احمدشاه كه بر اثر استقامت در برابر فشارهاى سلطه جویان انگلستان از اعتبار و آبرویى بیش از اسلاف خود، در نظر مردم و هم سیاست‌‌هاى خارجى، برخوردار بود، سید را از نظرها انداخت.» / از سیدضیاء تا بختیار، ص 24.

 ترس از عثمانى، در دوران جنگ جهانى اول «خبر تصرف كرمانشاه به دست عساكر عثمانى موجب نگرانى وزراء شد…»

 «پنج‌‌شنبه 17 شوال 1334 ق. / 17 اوت 1916 م. تا امروز عده كثیرى از ارامنه مخصوصاً زن و بچه از ترس نزدیك شدن عساكر عثمانى از طهران خارج شده و از راه قزوین به طرف اروپا و بعضى از راه امامزاده داوود به طرف شمالى كوه فرارى و متوارى گشته‌‌اند.» به همین سبب هیئت نمایندگان ارامنه تهران از دولت و شاه ایران در مقابل آسیب احتمالى عثمانى كمك خواستند و دولت پاسخ داده كه ارامنه رعایاى دولت علیه در حمایت مخصوص شخص مقدس همایون است: «مراتب را به عموم ملت ارامنه طهران اطلاع داده آن‌‌ها را از توحش و نگرانى خارج و آسوده خاطر دارید. اسد، وثوق‌‌الدوله، رئیس الوزراء، پنج‌‌شنبه 17 شوال 1334 / هفدهم اوت 1916» / ایران در جنگ بزرگ، ص 373.

ارباب– معروف به ارباب مهدى یزدى از بازرگانان و مالكان عمده ایران. در تجارت پیشرفت زیادى نمود و در زمره‌‌ چند بازرگان درجه‌‌ اول ایران قرار گرفت. از صرافى ثروت زیادى به دست آورد و در محافل سیاسى ایران رفت و آمد داشت. در انتخابات دوره‌‌ پانزدهم كه قوام‌‌السلطنه برگزار كرد، پول نقش حساسى بازى مى‌‌كرد و مخصوصاً براى هزینه‌‌هاى حزب دموكرات ایران نیاز به پول بود. عده‌‌اى از تجار پول كلانى دادند و وكیل شدند، از جمله ارباب مهدىاز بندر عباس انتخاب شد. در آن دوره حاج مهدى باتمانقلیچ، بهاءالدین كهبد، محمد هراتى و چند تاجر ثروتمند به مجلس راه یافتند. ارباب در دوره‌‌ شانزدهم از بلوچستان وكیل شد و در ادوار هیجدهم و نوزدهم از بندرعباس نماینده شد. وی چهار دوره نمایندگى مجلس را داشت.

پس از دوره‌‌ نوزدهم وضع مالى‌‌اش خراب شد و در آستانه‌‌ ورشكستگى قرار گرفت، ولى سقوط نكرد، دور و بر خود را جمع نمود، كار سیاست و تجارت را رها نمود و در باغ زیبایى كه در شرق تهران خریده و به نام جوادیه معروف بود، زندگى بى‌‌سر و صدایى را شروع كرد. شب‌‌ها با شعرا و نویسندگان و هنرمندان مجالس بزم و سرور برپا مى‌‌کرد. پیشه‌‌ورى و همراهانش را كه در 1325 براى مذاكره به تهران آمده بودند درباغ جوادیه سكنى دادند و تمام مخارج پذیرائى را ارباب مهدى پرداخت. ارباب در سن 70 سالگىدرگذشت و وراث باغ زیباى او را به شهردارى فروختند. شهردارى آنجا را باشگاه كارمندان خود كرد./ رجال سیاسی و نظامی معاص