درباره اراضى موات در كتاب شار تا شهر چنین مى‌‌خوانیم:

 «… با استفاده از قانون ثبت اسناد و املاك بسیارى از زمین‌‌هاى اطراف شهر در مقیاس و وسعتى غیر قابل تصور به مالكیت فرادستان و زورمدارانى درمى‌‌آید كه نخستین پایه‌‌گذاران سوداگرى بر روى زمین و سپس ساختمان هستند. شدت این امر چنان است كه در سال 1331 ش. (1952 م) «لایحه قانونى ثبت اراضى موات تهران« از تصویب گذرانیده مى‌‌شود. به موجب این لایحه قسمتى از اراضى موات اطراف تهران جهت گسترش‌‌هاى آتى شهر در اختیار دولت قرار مى‌‌گیرد. این اراضى بعدها در سال 1334ش. (1955 م) جزو سرمایه اصلى بانك ساختمان وقت درمى‌‌آید. تأسیس بانك ساختمان  از دیگر اقداماتى است كه در این دوران صورت مى‌‌گیرد. بى‌‌هیچ برنامه ریزى فضایى – كالبدى مشخص و بى‌‌هیچ برنامه‌‌ریزى اقتصادى – اجتماعى روشن، این بانك مأمور مى‌‌گردد تا براى گسترش مسكن تهران، اقدام به طرح و اجراى مناطق مسكونى كند.

 حضور فرهنگ قدرتمند سبك بین‌‌الملل در معمارى و به خصوص در ایجاد مجموعه‌‌هاى مسكونى، در مدرسه‌‌هاى معمارى و فنى كشور سبب مى‌‌گردد تا طرح‌‌هایى كه توسط دانش‌‌آموختگان این مدارس در دل بانك ساختمان تهیه مى‌‌گردد و به اجرا در مى‌‌آید، به سرعت و به عنوان الگوى نوین توسعه شهرى بازتابى وسیع در كشور یابد. (نمونه‌‌هاى بارز این طراحى‌‌ها را مى‌‌توان در یوسف آباد تهران، نارمك، منظریه، نازى آباد و… جستجو كرد. تأثیر این تفكر چنان است كه در مواردى كه بخش خصوصى – در معناى سوداگرانه آن – اقدام به ایجاد مجموعه‌‌هاى مسكونى مى‌‌كند، تركیبى بس مشابه را به دست مى‌‌دهد. مجموعه تهران پارس، نمونه‌‌اى روشن از این تركیب است.» / از شار تا شهر، ص 190.