خواجه ابوالقاسم تهرانى، از رجال تهران در زمان صفویه بود و با آنكه اجدادش متمول بودند، او از مال دنیا نصیبى نداشت، بدان جهت ترك وطن كرد و به گرجستان رفت و در همانجا درگذشت. این رباعى پرسوز و گداز از اوست:
تا كى زغم جهان پریشان باشم
وز جور فلك بىسر و سامان باشم
از كجروى چرخ بد اختر تا چند
افتاده به خاك راه یكسان باشم
/ تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 112، نقل از تذكره سام میرزاى صفوى، ص 176.