ابوالفتح میرزا سالارالدوله پسر سوم مظفرالدین شاه متولد 1298 ق. در سال 1315 ق. به وزارت و پیشكارى حسام الملك، حاكم كرمانشاه منصوب شد كه پس از ورود به آن‌‌جا خواست به املاك مردم دست اندازى كند. فریاد مردم بلند شد، شاه او را عزل نمود. در سال 1316 حاكم زنجان (خمسه) شد و در سال 1318 به حكومت خوزستان، لرستان، بروجرد و بختیارى منصوب گردید.

  سالارالدوله در اوایل سال 1325 ق. علیه محمدعلى شاه برادر صُلبى خویش قیام كرد و قصد داشت به تهران آمده پادشاه شود كه دستگیر شد و تحت الحفظ به پایتخت منتقل گردید. ادوارد براون در كتابِ انقلاب ایران در این باب مى‌‌نویسد: «هنگامى‌‌كه سالارالدوله برادر شاه به دعوى سالارالدوله، پس از سه روز پیكار در نهاوند، شكست خورده در شرف دستگیر شدن بود كه به قنسولگرى انگلیس در كرمانشاه پناه برد و سرانجام با حصول تأمین جانى در 22 ژوئن 1907 م. / جمادالاولى 1325 ق. / خرداد 1286 خ. به ظهیرالدوله (على خان صفا) نماینده شاه تسلیم گردید.

 بعدها دوباره در غرب كشور دست به شورش زد كه در دوم شعبان 1329 ق. قانونى براى دستگیرى و اعدام او از مجلس شوراى ملى گذشت و براى دستگیرى وى 25 هزار تومان جایزه تعیین شد. سالارالدوله در آن مدت سكه به نام خود زد: «سكه بر زر مى‌‌زند سالار دین – یاورش باشد امیرالمؤمنین» و در طرف دیگر سكه «السلطان ابوالفتح شاه قاجار«. او براى تسخیر تهران حركت كرد كه در اطراف تهران از قواى دولتى شكست خورد و به سوییس فرار كرد و در آن‌‌جا مى‌‌زیست تا این‌‌كه در پاییز سال 1303 خ. در قضایاى شیخ خزعل مجدداً به ایران بازگشت، اما با تسلیم شیخ خزعل دوباره از كشور خارج شد. به مصر رفت و سرانجام در سال 1338 خ. در اسكندریه درگذشت. سالارالدوله از شاهزادگان بى‌‌بندوبار و دیوانه قاجار بود و مدت‌‌ها آلت دست بیگانگان بوده و حتى گذرنامه انگلیسى هم داشته است. / شرح رجال ایران، ج 1، ص 50.