عمارت آپامه كه دردوران سلوكیان دراطراف تهران بنا شده است، نام خود را از «آپامه» دختر اسپی تامن[1] سردار ایرانی گرفته است. سلوكوس نیكاتر یكی ازسرداران مورد اعتماد اسكندر به دستور او در سغد، با آپامه ازدواج كرد. این زن بعدها شهبانو و مادر ولیعهد دولت سلوكی شد. سلوكوس به اسم زن ایرانی خود نُه شهر بنا كرد. / ایران درعهد باستان، صص 304 و 305.
از قول استرابن، مورخ شهیر یونانی مذكور است كه پیش از میلاد زلزلهای سخت عظیم ری را ویران كرد وسلوكوس نیكاتر (312 – 280 پ.م). آنجا رادوباره ساخت و این شهر را به نام موطن خویش اورپس[2] نامید، و در همین هنگام سلوكوس نیكاتردرحوالی ری قلعهای استوار به نام «آپامه « ساخت وآنجا را معسكر خویش گردانید. / دررالتیجان، ص3.
اعتمادالسطنه در كتاب دررالتیجان در شرح حال سلوكوس نیكاتر مینویسد:
«وی در دوران پادشاهی خود در ایران سه شهر ساخت… و سیمی را تقریباً در یك فرسخی شهر طهران در طرف شمال [بناكرد] كه آن را نیز به اسم مادر[!] خود آپامی موسوم ساخت.» و اضافه میكند گویا آپامه تهران با سلوقان فعلی قابل انطباق است.
اما دكتر فوریه، طبیب ناصرالدین شاه، راجع به محل آپامه نظر دیگری دارد:
«امروز [15 اكتبر 1891 برابر 11 ربیع الاول 1309] شكاركنان به تماشای محلی رفتیم كه به تصور اعتمادالسطنه باید محل عمارت آپامه باشد كه گوبینو در تاریخ ایران خود محل آنها را در سرخه حصار معین میكند. به عقیده من سرخه حصار كه دره تنگی است، هیچ تناسبی برای یك عده ساختمانهایی كه خالی از اهمیت نیز نباشد، ندارد… در آن طرف جلگه دوشان تپه درسمت چپ، در مقابل عمارت اندرون و راههای مازندران و خراسان، زمین وسیعی است كه كوه دایرهوار همه طرف دور آن را گرفته، مگر طرف شمال غربی آن، كه باز است. مدخل این زمین را بستر رودخانه خشكی كه ازشمال شرقی به جنوب غربی سرازیر میشده، بسته است.
در ساحل راست این بستر چیز قابل اعتنایی دیده نمیشود… اما در ساحل چپ بر خلاف، سرزمینی است كه به تدریج ارتفاع آن به شكل غیر منظمی كه طبیعی به نظر نمیرسد، افزایش مییابد و در جنوب آن، در طرف راست آثار تختگاهی است به ارتفاع چند متر كه حدود آن را هنوز به خوبی میتوان تشخیص داد.
… من از دامنه پر از سنگ تپهها بالا رفتم تا از قله آنها بهتر بتوانم آثار دیوار حصارها را زیر نظر بیاورم. وقتی كه به انتهای شمالی این محل رسیدم به پِی محكم برجی مربع شكل برخوردم كه از دو تا سه متر ارتفاع داشت. بالای این برج فرو ریخته و درِ آن مسدود و دورادور آن از سنگ و خاك پر شده و به همین علت داخل شدن در آن ممكن نیست.
با این ملاحظات به نظر من تردیدی نیست كه محل عمارت آپامه كه گوبینو به آن اشاره كرده، در اینجا بوده، نه در سرخه حصار . / سه سال در دربار ایران، ص 217.
سلوكوس دو زن داشت، یكی از آن دو اپاما[3] ایرانی بود. و نیز همین سلوكوس بنا به مندرجات كتاب دررالتیجان در حوالی ری قلعهای استوار پی افكند و آن را آپامه[4] نام داد و معسكر وی در آن حدود بود. و نیز به نقل مؤلف دررالتیجان،كنت دوگوبینو، وزیر مختار فرانسه،مقیم دربار ناصرالدین شاه،محل آپامه را در حدود سرخ حصار تهران گمان میبرده، لكن وی آن نظر را مردود ومحل قلعه را با نقطهای در شمال دوشان تپه كه عامه گنج آباد و سنگر افراسیاب میگفتند منطبق میدانسته. / دررالتیجان، ج1، ص194.
و در اثبات این دعوی شرحی مبسوط بیان كرده است كه این مقام ذكر آن را بر نمیتابد؛ و این هر دو محل جزو قصران است. هرچند قول خودِ وی نیز در تعیین محل این قلعه كه هیچ گونه سند یا قرینه و شاهدی قانع كننده در آن باب به دست نیست، از تحكمی خالی نمینماید، لكن مجموع اخبار در این باب توجه سلوكوس را بدین حدود دلیلی تواند بود.
سلوكیان به نقل منابع، در پهنه ری و آبادیهای دیگری نظیر آپامه كه درآن حدود به وجود آورده بودند، جمعی از مردم مقدونی را به منظور ترویج یونانیگری مقیم گردانیدند. / دائرةالمعارف اسلامی، به زبان فرانسوی، ج3، ص1183، به انگلیسی ج3، ص1106؛ ایران باستان، ج3، ص2117 – 2116؛ ایران قدیم، ص119، س 17؛ دررالتیجان، ج1، ص 193.
مرحوم كریمان در این باره مینویسد:
به فرض صحت این روایت، توان دانست كه پهنه طهران نیز بدین هنگام میدان فعالیت یونانیان و جایگاه جنب و جوش آنان بوده است، چه از سویی این پهنه در تجدید بنای ری به ری اتصال داشته است و ازسوی دیگر ظاهراً «اپامه» را نیز در این پهنه ساخته بودهاند. نگارنده، در كتاب قصران در ذیل «دیه مهران» احتمال داده است كه گویا «آپامه» در طهران با «سلوقان» فعلی قابل انطباق است، كه مردم بعدها نام خود سلوكوس را به جای نام مادر وی برآن نهاده اند، چه سلوقان معرب سلوكان است و الف و نون آن برای نسبت است، و سلوك همان سلوكوس تواند بود، و واو و سین در این نام الحاقی است چنانكه در سلوكیه نیز چنین است و سلوكیه را یاقوت به تعریب سلوقیه ذكر كرده.» /تهران در گذشته و حال،ص50.
كریمان در ری باستان نیز در صفحات 477 و 478 و 102 از آپامه یاد كرده است.