در اوایل سده چهارم هجری ایران به سه حوزه قدرت مهم تقسیم شده بود. مشرق تابع سامانیان بود… در ناحیه جنوبی كرانه خزر قدرتی نو ظهور كرد. این قدرت تازه سلاطین آل بویه بودند كه توانستند مركز و جنوب ایران را از دست عباسیان بیرون كنند. به عراق آمدند و خود خلافت را زیر سلطه خویش گرفتند.
آل بویه از مردم دیلم ناحیه كوهستانی شمال قزوین بودند كه پیشینه شان به پیش از میلاد میرسید. بنیانگذار این سلسله عمادالدوله است. این دولت به سه بخش تقسیم شد: شیراز و ری و بغداد. دولت سنی مذهب سامانی با آل بویه كه مذهب شیعه داشتند دائم در جنگ بودند. / تاریخ ایران، ر. فرای، ص 217.
در دوران حكومت سلسله آل بویه كه از نسل بزرگان ساسانی (بهرام گور) بودند و به تجدید حیات فرهنگی ساسانیان علاقه داشتند، دیه تهران چندان معتبر نبوده، اما در این گستره شهر ری یكی از دو پایتخت این سلسله به شمار میآمده است.
«بویه» پدر عمادالدوله و ركن الدوله و معزالدوله بود. در سال 328ق. میان ركن الدوله و وشمگیر در اطراف ری جنگ در گرفت و وشمگیر پیروز شد.
/ تاریخ طبرستان، ابن اسفندیار، ج1، ص296.
دولت آل بویه به تدریج قوام گرفت و دو شهر بزرگ دنیای آن عهد یعنی ری و بغداد به تسخیر آنها درآمد و بدین ترتیب پهنه تهران در اختیار ركن الدوله قرار گرفت.
ركن الدوله مملكت خویش را میان فرزندان خود، فخرالدوله و مؤیدالدوله و عضدالدوله تقسیم كرد و ری، طبرستان، قزوین، همدان، ساوه تا ابهر و زنجان به فخرالدوله سپرده شد. ركنالدوله در 366ق. درگذشت. / زینالاخبار، ص47؛ كامل ابن اثیر، ج7، ص80؛ تاریخ گزیده، ج1، ص 417؛ تاریخ جهان آرا، ص77.
آرتور پوپ درباره تحولات فرهنگی و به خصوص معماری ایران در دوره آل بویه مینویسد:
«ایران مركزی در دوران پادشاهی آل بویه به همان ترتیب جلوه فرهنگی تا حدی متفاوتی را پدید آورد. فخرالدوله و عضدالدوله از شاهان پر قدرت دیلمی با پیروی از ظریفترین سنتهای ایرانی به كار ساختمانی وسیعی دست یازیدند، كه اینك تقریباً چیزی از آنها در دست نیست… .» / معماری ایران، ص100.
فخرالدوله و پسرش مجدالدوله تا حمله محمد غزنوی در ری و پهنه تهران حكومت كردند و از آن پس حكمفرمایی این حدود را غزنویان به عهده داشتند.
در دوران آل بویه تشیع در منطقه همزمان و هماهنگ با جنبش علویان رونق گرفت. پادشاهان این دودمان تمایل بسیاری به احیای آداب و رسوم و عادات ایرانیان باستان داشتند و به ترویج آن همت گماشتند. / كتاب صاحب عباد، ص 24.
زمان بوییان ری این بنای باستانی از نوساخته شد، چنانكه یاقوت اشاره كند. / معجمالبلدان، ج3، ص855.
در این دوره شهر ری پایتخت بوده است و بازهم در معجم البلدان آمده كه قلعه ری به دست فخرالدوله دیلمی تعمیر گردید.
در فرهنگ آنندراج چنین ذكر شده است:
«فخرالدوله دیلمی برگرد كوه ری حصاری كشیده در آن عمارت و قصور موفور قرار داده آن را فخرآباد نام نهاده… .» / فرهنگ آنندراج، ج2، ص246؛ معجمالبلدان، ج3، ص 855 .
مراد از این كوه، كوه رشكان میان كارخانه گلیسیرین و كارخانه سیمان است.
قصر سیدآباد زن فخرالدوله و مادر مجدالدوله در سال 394ق. در ری بنا گردید. / ری باستان، ج 1، ص 351.
حوزه عمل ری در نیمه دوم قرن چهارم به عهد بوییان بسیار وسیع بوده، و شهرهایی مانند ساوه، قزوین، ابهر و قم را چنانكه در «احسن التقاسیم» نقل گردیده درمیان داشته است. / ری باستان، ج 2، ص 475.
آرامگاه سلاطین آل بویه درتقی آباد شهرری در دامنه كوه طبرك واقع است و به نقاره خانه شهرت دارد.
نقاره خانه كه در جای خود از آن سخن میگوییم شامل محوطه وسیع و مدوری است با قطر36 متر.
به زمان آل بویه، ری بدین زمان نیزپایتخت بود، آثار زوراء یا نصرآباد یا دزرشكان قدیم همچنان باقی بود تا آنكه فخرالدوله دیلمی قلعه و بناهای آن را تجدید عمارت كرد و به ذخایر و اسلحه بیاراست و به فخر آباد موسوم ساخت. / معجم البلدان، ج 3، ص 855 .
یاقوت اشاره كرده كه این محل بر آبهای جاری و بستانها اشراف دارد و بسیار باصفاست. قصر فخرالدوله بر روی این كوه واقع و بسیار رفیع بود، چنانكه صاحب عباد در مدح فخرالدوله و وصف قصراو سروده (كتاب صاحب عباد، تألیف بهمنیار، ص233):
یـا بـانیـا للقصـر بل للعلا
همــك والفــرقــد سیـان
لم تبی هذا القصر بل صغته
تـا جا علی مفرق جرجان…
یعنی: ای بنا كنندهای كه كاخ بلند، بلكه نفس بلندی را بر میآوری، همت تو و ستاره فرقد در بلندی همانندند. اینجا كاخ پی نیفكندی بلكه تاجی بر تارك جرجان به قالب ریختی ) كاخ به مناسبت بلندی و زیبایی به تاجی بر فرق جرجان تشبیه شده).
این توصیفی كه صاحب عباد از بلندی كاخ فخرالدوله كرده، همانند وصفی است كه فردوسی در باب كاخ اردوان – كه به موجب همه قراین در همین بلندی بنا شده بوده – در شاهنامه (طبع بروخیم، ج7، ص 1930، س11) آورده بدین قرار:
یكـی كـاخ بود اردوان را بلند
به كاخ اندرون بردهای ارجمند
/ قصران، ص 302.
سیده در ری جز قصر سیدآباد كه ذكر آن گذشت، دیهی نیز به نام سیدآباد بساخت. / ری باستان، ج 2، ص 171.