الهیار خان پسر بزرگ ركن الدوله میرزا محمد خان بیگلربیگی‌ دولوی‌ قاجار مشهور به تاج بخش می‌‌باشد. آصف الدوله برادر زن عباس میرزا و دایی‌ محمد شاه و مدتی‌ خوانسالار فتحعلی‌ شاه و همچنین داماد او بود. از 1340 تا 1343ق. صدر اعظمی‌ ایران را به عهده داشت. آصف الدوله به طمع سلطنت خراسان و افغانستان با انگلیسی‌‌ها پنهانی‌ سازش داشته و در جنگ‌های‌ اول و دوم ایران و روسیه در تضعیف ایران به تحریك انگلیسی‌ ها دست داشته است. سرانجام پس از شورشی‌ كه در خراسان به اتفاق پسرش سالار پدید آورد او با پسر و برادرش اعدام شدند.

 او در جنگ با روس‌ها یكی‌ از سركردگان و فرماندهان سپاه بود و هنگام جنگ، نخستین كسی‌ بود كه از مقابل روس‌ها گریخت. قائم مقام فراهانی‌ در این باره قصیده‌ای‌ دارد:

 «بگریزبه هنگام كه هنگام گریز است

 رو درپی‌‌جان باش كه جان سخت عزیز است

 ای‌ خائن نان و نمك شاه و ولیعهد

    حق نمك شاه و ولیعهد گریز است؟«

 آصف‌الدوله در جریان قتل گریبایدوف روسی‌ نیز دست داشت و به تحریك و اغوای‌ او میرزا مسیح استرآبادی‌ حكم به استرداد زنان مسلمه داد. او پس از خاتمه جنگ دوباره به شغل سابق خود «سالاربار» (خوانسالار) منصوب گردید. وزیر مختار انگلستان در تهران، سر یوستن شیل[1]، راجع به او به لندن چنین گزارش داده است:

 «آصف‌الدوله خود و تمام افراد خانواده اش همیشه كاملاً در اختیار دولت انگلستان بوده‌اند، منتظر فرصتم كه در یك ملاقات خصوصی‌ شاه را وادار كنم به او مقام وزارت (صدراعظمی‌) اعطاء نماید.» / شرح رجال ایران، ج1، ص 158.

 در جنگ دوم ایران و روس پیش از آن‌كه عملاً جنگ آغاز شود، فرار همین آصف الدوله یك عامل تضعیف مقاومت سپاه ایران گردید كه پیرو همین فرار، فتحعلی‌ شاه در تهران آصف الدوله را به چوب بست و از صدرات برداشت. / ایران در برخورد با استعمارگران، ص204.

 آصف‌الدوله كه از ایل قاجار، طایفه دوانلوها و داماد فتحعلی‌ شاه بود، در دوران محمد شاه به حكومت خراسان و پسرش حسن خان سالار به نیابت حكومت آن ایالت منصوب شد. او پس از مدتی‌ با همكاری‌ پسرش از اطاعت دولت سرپیچید و مدت‌ها گرفتاری‌‌هایی‌ را برای‌ محمد شاه ایجاد كرد تا این‌كه در زمان ناصرالدین شاه با درایت امیركبیر آن غائله خاتمه یافت.

 پالمرستون انگلیسی‌ او و امیر كبیر را مقایسه می‌‌كند و راجع به آن دو به انگلستان چنین گزارش می‌‌دهد:

 «به نظر می‌‌رسد امیرنظام مختصركفایتی‌ داشته باشد اما نه به اندازه‌ای‌ كه بر دشواری‌‌ها فائق آید… جهت سیاسی‌ او مخالف روسیه است اما نه این‌كه دوستدار انگلستان باشد و نیز تصور نمی‌‌كند كه انگلستان خیرخواه ایران است… و تصمیم دارد به اندرزهای‌ من و دولت انگلیس گوش ندهد… پیشنهاد من این است كه شاه آصف‌الدوله را ببخشد و به ایران فرا خواند، چه بازگشت او مایه نیكبختی‌ ایران است … آصف الدوله كه تمایلات انگلیسی‌ مآبانه دارد… چون متعلق به گروه مخالفین و كهنه پرست است هیچ گامی‌ در راه ترقی‌ ایران بر نخواهد داشت.»


1. SirYustin Sheil