بخشی از چهارچوب در كه در پایین چهارچوب قرار دارد، آستانه نامیده میشود. آستانه برخی از درها را اندكی بلند میساختند تا تمایز بین دو فضا به بهترین شكل صورت پذیرد و افراد در هنگام انتقال از فضایی به فضای دیگر با تأنی رفتار نمایند. در برخی از دورهها آستانه معدودی از بناها از چنان اهمیتی برخوردار میشد كه افراد هنگام ورود سعی میكردند پای خود را روی آن نگذارند، مثلاً آستانه در ورودی كاخ عالیقاپو در اصفهان در دوره صفویه چنان اهمیت یافته بود كه برخی از مردم آن را میبوسیدند و كسی حق نداشت پای خود را روی آن بگذارد و اگر شخصی مرتكب این كار میشد او را به شدت تنبیه میكردند. كمپفر[1] درباره آستانه عالی قاپو، چنین گفته است: «عالی قاپو دارای آستانهای است از مرمر كه در تكریم و اجلال پادشاه سهم عمدهای دارد. عابرینی كه میخواهند بدون شرفیابی به خدمت شاه برسند و به وی عرض ادب و احترام كنند در اینجا به زمین میافتند و این آستانه را میبوسند. به این دلیل تمام واردین دقت تمام مبذول میدارند كه سهواً با كف كفش خود این آستانه را ملوث نكنند و در غیر این صورت از نگهبانان كتك جانانهای میخورند.»
/ سفرنامه كمپفر، ص202 نقل در فضاهای ورودی در معماری سنتی ایران، ص 93.
درباره بناهای دینی و مقدس آداب ورود و خروج وجه آیینی – مذهبی داشت كه از گذشتههای دور تا امروز اعمال میشود، به طوری كه در و زمین آستانه را میبوسند.
در سخن از كاخهای سلطنتی نیز چنانكه اشاره رفت آداب خاصی مورد توجه پادشاهان بوده و در دوران برخی پادشاهان آن آداب بسیار شدیدتر اعمال میشده است. در عصر سلاطین صفوی بیش از دیگر دورهها این آداب رعایت میشد. تا جایی كه به عنوان مثال گذشتن از در كاخ عالی قاپوی اصفهان به قدری محترم بود كه عبور سلاطین هرگز سواره اتفاق نمیافتاد.
یادآور میشود در كاخهای عثمانی و چین و امپراتوریهای آسیایی نیز چنین رفتارهایی را البته با تعابیر دیگر میتوان یافت.