اراضی‌ چاله‌باغ در شرق نیاوران بود كه آقارضاخان، وزیر قورخانه مباركه آن اراضی‌ را از حیدر علی‌ نیاورانی‌، مالك عمده، و دیگر خرده‌مالك‌ها خریداری‌ كرد. آجودانیه یا رضاآباد، از مستحدثات آقارضاخان عكاس‌باشی‌، آجودان مخصوص ناصرالدین شاه است كه در حومه شمیران مشرف بر تجریش افتاده است. پس از این‌كه آقا رضاخان، باغی‌ در آن‌جا احداث می‌‌كند، به رضاآباد مشهور می‌‌شود و زمانی‌ كه وی‌ به آجودانی‌ مخصوص ارتقاء می‌‌یابد، آن محل به آجودانیه مشهور می‌‌گردد.

 آجودانیه كه در دامنه كوه‌های‌ مصفای‌ شمیران دامن گسترده، مأمن و وعده‌گاه آقارضاخان و فروغ‌الدوله، دختر ناصرالدین شاه بود تا این‌كه با اعتراض و شكایت ظهیرالدوله، شوهر فروغ‌الدوله، شاه از ارتباط آن دو اطلاع یافت و سرانجام آجودانیه، این میعادگاه امن، به قتلگاه بانی‌‌اش تبدیل شد.

 مهدی‌ بامداد، شرح واقعه را چنین آورده است:

 «آقا رضاخان، اقبال‌السلطنه متولد 1259ق. پسر آقا اسماعیل جدیدالاسلام و برادر میرزا علی‌‌نقی‌، حكیم‌الممالك در اواسط سال 1307ق. به مرگ ناگهانی‌ در آجودانیه باغ شخصی‌ خود فوت كرد و معروف شد كه ناصرالدین شاه او را به وسیله حاج حسینعلی‌‌خان قاجار با قهوه مسموم كرد. شایان ذكر است كه در دوران قاجاریه، یكی‌ از طرق از بین بردن مغضوبان دربار خوراندن قهوه مسموم، مشهور به «قهوه قجری‌» بود. می‌‌گویند علت مسمومیتش هم این شد كه فروغ‌الدوله، ملكه ایران و زن علی‌‌خان ظهیرالدوله اصلاً گرجی‌ و از دختران ناصرالدین شاه بوده است. اعتمادالسلطنه در یادداشت روز 10 جمادی‌‌الثانی‌ 1307ق. می‌‌نویسد: صبح، بگمز (محمدحسن عمادالاطباء) آمد خبر فوت اقبال‌السلطنه را به من داد… این شخص 48 سال داشت… خدمت شاه كه رسیدم از فوت اقبال‌السلطنه نوكری‌ متألم نبودند، بلكه خوشحال بودند و مایه یأس همو شد.

 آقا رضاخان كه به آقا رضا پیشخدمت (اقبال‌السلطنه) شهرت داشت، جزو اولین عكاسان تهران در دوره ناصری‌ است. او عكاسی‌ را از مسیو كارلیان فرانسوی‌ آموخت و در بسیاری‌ از سفرهای‌ شاه همراه وی‌ بود و عكس می‌‌گرفت و در سفر دوم ناصرالدین‌شاه به فرنگ مدتی‌ در پاریس ماند و به تكمیل فن عكاسی‌ پرداخت. او علاوه بر القاب ذكر شده به سمت «خازن صرف جیب شاه» ملقب بود. آقارضاخان اقبال‌السلطنه بعد از خریدن اراضی‌ چاله‌باغ، قنات قدیمی‌ آن را احیا كرد و آب آن را به باغ آجودانیه اختصاص داد و آن‌جا را آباد گردانید. پس از او آجودانیه به دست میرآخور، پسر عضدالملك افتاد و او هم درخت‌های‌ آن‌جا را قطع كرد. بعدها این باغ در تملك ارباب جمشید و سرلشكر فیروز قرار گرفت و هنگامی‌ كه دست به دست می‌‌گشت، مدت‌ها در اجاره عبداللَّه امینیان، چوب‌فروش دروازه قزوین، بود.

 فاضل‌الملك و علی‌ وكیلی‌، آجودانیه و جوزدرختك را با هم خریدند. آجودانیه سهم فاضل‌الملك شد و جوزدرختك به دست علی‌ وكیلی‌ افتاد.

 آجودانیه سپس به «دیمیتری‌» فروخته شد و فعلاً در دست چیت‌ساز است. (سال 1335ش.) / جغرافیای تاریخی شمیران، ج1، ص 245.

 آجودانیه در دوران سرسبزی‌ و پیش از كشته شدن اقبال‌السلطنه پذیرای‌ ناصرالدین‌شاه هم بوده است، به طوری‌ كه اعتمادالسلطنه در روز پنجشنبه 4 رجب 1292 این گونه می‌‌نویسد:

 «ناصرالدین شاه با حرمخانه سوار شدند، آجودانیه عصرانه رفته بودند و غروب باز با حرم مراجعت كردند.» / روزنامه خاطرات، ص 81.

 با مرگ آجودان‌باشی‌، ناصرالدین شاه چون همیشه چشم به تصرف آن باغ دوخت:

 «شاه سلطنت آباد تشریف بردند. من خانه ماندم. حاجی‌ میرزا حسین ممیز آمد پرچانگی‌‌ها نمود. من‌جمله گفت ‘از طرف شاه مأمورم كه آجودانیه اقبال‌السلطنه را بخرم.’ آنچه معلوم شد قیمت می‌‌كنند كه ضبط نمایند. اگر چه ورثه اقبال‌السلطنه مبلغی‌ داده‌اند. این دفعه دوم خواهد بود.» / روزنامه خاطرات، ص 702.