معرب اگور، از فارسی‌ یا به گفته منتهی‌‌الارب یونانی‌، خشت پخته، اگور. / لغتنامه دهخدا.

 در تهران قدیم مانند دیگر نقاط كشور آجر در اشكال گوناگون و با كاركردهای‌ مختلف به كار گرفته می‌‌شد. آجر غیر دیوار چینی‌ و نماسازی‌ در ابعاد كوچك و بزرگ و به شكل مربع یا مستطیل و گاهی‌ چند ضلعی‌ برای‌ كف‌سازی‌ حیاط، راهرو و پوشش بام و كف عمارات دیوانی‌  و بناهای‌ مسكونی‌ و در عصر متأخر در دكان‌های‌ غذاپزی‌ از قبیل كله‌پزی‌ و چلوكبابی‌ و غیره به كار می‌‌آمد.

 تعریف آجر: به طور كلی‌ می‌‌توان گفت آجر نوعی‌ مصالح مصنوعی‌ است كه از تركیب خاك و آب به روش سنتی‌ و نیز تحت ضوابط زیر به دست می‌‌آید.

 الف) خاك رُس مرغوب و  عاری‌ از هرگونه خاك‌های‌ سولفاته، شوره، آوار، نباتی‌، لجنی‌ و هموسی‌ آب گرفته می‌‌شود. در روش سنتی‌ پس از باد كردن دانه‌های‌ خاك و باز شدن ملكول‌های‌ آن، به وسیله بیل زیر و رو شده و با لگدكوبی‌ كاملاً ورزداده می‌‌شود تا به صورت خمیره‌ای‌ سفت درآمده و آماده قالب‌گیری‌ شود.

 

 

آجرکار بازار

 

 ب) ابعاد آجر: قالب‌های‌ خشتی‌، مربع در ابعاد 44 × 44 × 7 و 40 × 40 × 7 سانتیمتر برای‌ آجرهای‌ بزرگ و كوچك؛ همچنین ابعاد 35 × 35 × 6 و 30 × 30 × 6 سانتیمتر برای‌ آجرهای‌ ختایی‌ بزرگ و كوچك؛ اندازه‌های‌ 25 × 25 × 5 و 20 × 20 × 5 سانتیمتر برای‌ آجرهای‌ بزرگ و كوچك ایرانی‌ برای‌ ساختمان‌سازی‌ در هر زمان ساخته شده است. در ضمن، همزمان با آجرهای‌ ختایی‌ در ابعاد 45 × 25 × 6 سانتیمتر، آجری‌ به نام آجر «نظامی‌، نادری‌» كه بعداً كوچك‌تر از آن به نام «سالداتی‌» – كه كلمه‌ای‌ روسی‌ و معادل كلمه نظامی‌ است – به وجود آمده است. قالب همگی‌ آن‌ها چوبی‌ و به صورت تك‌تك خشتی‌ بوده است. در سال‌های‌ اخیر از قالب‌های‌ دوتایی‌ برای‌ خشت‌زنی‌ به شكل مربع ایرانی‌ و در سال‌های‌ بعد از قالب چهارتایی‌ برای‌ خشت‌زنی‌ سالداتی‌ كه ابعاد آن 20 × 10 × 5 سانتیمتر است و برای‌ خشت‌زنی‌ امروزه از قالب‌های‌ شش‌تایی‌ استفاده می‌‌شود.
/ مصالحشناسی سنتی، صص 35 و 34.

 پیدایش ساختمان‌های‌ آجری‌ در ایران را می‌‌توان از 1250 سال قبل از میلاد در بنای‌ چغازنبیل دانست… مجموعه بنای‌ طاق كسری‌ تلفیقی‌ از آجر و خشت و سنگ بوده است.

 

 

آجرکاری با سنگ

 

 در سدها و پل‌هایی‌ كه در دوران ساسانیان ساخته شده، از آجر نهایت استفاده برده شده است. / معماری ایران، اجرای ساختمان با مصالح سنتی، ص 175.

 آرتور پوپ درباره آجر می‌‌نویسد: «آجر در سراسر خاور نزدیك باستان یك مصالح ساختمانی‌ پذیرفته شده بود، چون خشت دست ساز تخت و كوژ مقارن هزاره سوم پیش از میلاد در ایران ابداع شد. در شیوه‌های‌ ساختمانی‌ بناهای‌ بزرگ هخامنشی‌ كه بیشتر از سنگ تشكیل شده‌اند، همچنین در بناهای‌ ساسانی‌، كه گاه از سنگ تراشیده‌اند، ولی‌ اغلب از لاشه سنگ‌اند، فن ساختمان‌های‌ آجری‌ به كار رفته است. برای‌ انتخاب آجر از سوی‌ ایرانیان دلایل خوبی‌ وجود دارد (صرفنظر از كمیابی‌ الوار): پایدارتر از سنگ است؛ ارزان‌تر است، سرعت ساختمان‌سازی‌ را افزایش می‌‌دهد و به خاطر نرمش بیشترش، نیروهای‌ فیزیكی‌ مؤثر در بنا را زود آشكار می‌‌سازد. این‌ها كیفیاتی‌ است كه تجربه آموزنده و كامیابی‌ نهایی‌ را تشویق كرد. برای‌ ایجاد حجم، و حل ابتكاری‌ مسائل ساختمان، یا برای‌ امكانات فطری‌ زینتی‌، آجر مزایای‌ زیادی‌ داشت كه ایرانی‌ با توجه مساعدش به ماهیت مصالح آن را كاملاً دریافت. بااین همه، هرچند آجر كاربرد عمومی‌ داشت، امكانات زینتی‌ آن تا استقرار عصر اسلامی‌ به خوبی‌ مورد بهره‌برداری‌ قرار نگرفت؛ در دوره پیش ازآن، مدت‌های‌ زیادی‌ گچ‌بری‌ كمابیش یك تزیین نمای‌ عالی‌ تلقی‌ می‌‌شد. زیبایی‌‌های‌ بالقوه آجر، از قبیل اقسام رج چینی‌، گره سازی‌‌های‌ تزیینی‌، بافت‌های‌ متضاد، طرح گود و برجسته چینی‌ تنها در سده دهم بود كه به صورت سنجیده‌ای‌ تحقق یافت.

 استفاده از آجر به نمای‌ كلی‌ هر بنایی‌ كیفیات ویژه‌ای‌ می‌‌بخشد، به گوشه‌های‌ تیز و شكل‌های‌ قالبی‌ امكان نمی‌‌دهد، قادر به ایجاد احساس سنگینی‌ و تداوم و سختی‌ نیست كه در بنای‌ سنگی‌ هویداست. در عوض برای‌ طرح‌های‌ ساده‌تر و حجم ملایم‌تر و تداوم مناسب است، كه در عین حال امكانات یكسانی‌ برای‌ یك بنای‌ تاریخی‌ پدید می‌‌آورد كه در وهله اول مسئله‌ای‌ مربوط به شكل و اندازه است. در قلعه بیست، در یك طاق‌نمای‌ غزنوی‌ مربوط به سده دهم نوعی‌ آجر چینی‌ تراز را می‌‌بینیم. در این‌جا طرح‌های‌ هندسی‌ برای‌ جبران یكنواختی‌ رج‌های‌ هم‌شكل آجرهاست و به این ترتیب سطح تراز خوشایند و جالبی‌ ایجاد شده است.

 كار با آجر از زمان سلجوقی‌ از هر دو جهت زیبایی‌ و ساختاری‌ به حد كمال رسید، چندان‌كه شاید تا به آن هنگام همتایی‌ نداشت. گنبد مسجد جامع اصفهان دارای‌ عظمتی‌ بی‌‌نظیر است و استحكام محض و زمان شكن گنبد قابوس بی‌‌همتاست. این آجر، از آجرهای‌ ساختمانی‌ معمول زمان ما نبود، بلكه قطعاتی‌ بزرگ، اندكی‌ نامنظم، چارگوش، سنگین و سخت بود. اندازه‌شان اغلب 17 × 20 و دو سانتی‌ متر و وزنشان دو ونیم تا سه كیلو بود. بهترین آجر صدای‌ فلزی‌ داشت. آن‌ها را متناسب با فضا به كار می‌‌بردند، و شكل و اندازه‌شان متفاوت بود. با فرم‌های‌ تراشیده، قالبی‌، خوابیده یا گود، كه به ویژه برای‌ ستون‌ها و جرزها در بناهای‌ سلجوقی‌ سخت مطلوب بود. چاركه‌ها، به ویژه وقتی‌ اندكی‌ رنگشان تغییر كند، تأثیری‌ شبیه به پرده دیواركوب پدید می‌‌آورند. وقتی‌ تضاد رنگ بیشتر نمایان باشد، این رج‌های‌ چهارگوش طرح‌های‌ بزرگ‌تری‌ را جلوه‌گر می‌‌سازد، طرح‌های‌ ساده هندسی‌ قدیم سرانجام به حروف عظیم كوفی‌ تبدیل شد. این آجرچینی‌ دیوار را كاملاً زنده كرد و به بنا سرزندگی‌ نمایانی‌ بخشید. در آذربایجان و مازندران در اواخر سده دوازدهم به این تكه‌ها لعاب فیروزه‌ای‌ روشن زدند، كه در برخورد با آجر قرمز ملایم منطقه، به ویژه وقتی‌ با سفید یكدست آمیخته شود، اثرش بازهم زیباتراست. / معماری ایران، ص 139.

 تاریخچه‌ای‌ كوتاه از پیدایی‌ آجر در آثار ایران: پیشینه و ساخت آجر به سال‌های‌ باستان می‌‌رسد و به موجب مدارك موجود پیدایی‌ و مصرف آجر پیش از تاریخ و هزاران سال قبل از آن بوده است.

 

 

نمایی از آجرکاری

 

 در ادوار باستان در كناره رودهای‌ دجله و فرات و پس از طغیان آن‌ها، مقدار زیادی‌ گل‌ولای‌ بر سطح زمین رسوب می‌‌كرد. این رسوبات كه چسبندگی‌ خاصی‌ داشتند، پس از این‌كه بر اثر تابش خورشید، آبِ گل و لای‌ آن‌ها تبخیر می‌‌شد، ترك‌هایی‌ در آن‌ها به وجود می‌‌آمد و گل ولای‌ خشك به صورت مكعب‌های‌ نامنظم در می‌‌آمد كه این تركیب به علت چسبندگی‌ زیاد كه از خاك و املاح آن به دست می‌‌آمد، به صورت ملات برای‌ دیوارهای‌ گِل‌چینه‌ای‌ در آن روزگار مصرف می‌‌شد.

 قابل توجه این‌كه اجاق‌های‌ چادرنشین‌هایی‌ كه در كنار رودها به كار گله‌داری‌ مشغول بوده‌اند، بر اثر نفوذ آتش سخت می‌‌شده كه در واقع این پدیده سبب پیدایش نحوه پخت و در نتیجه، به‌وجود آمدن آجر شده است.

 در سال‌های‌ بعد، همزمان در ساخت برج بابِل خشت زدن و پختن آجر به وسیله بابلی‌‌ها ابداع شد و به همین سبب نام آجركه یك واژه بابلی‌ بود در اغلب زبان‌ها به همین نام مشهور شده است. پس از این مرحله، به وسیله كلدانی‌‌ها پخت آجر به تكامل رسید و با پیدایش آجر در ساخت بناها كه تا آن روزگار خشتی‌ وگلی‌ بودند، تحولی‌ به وجود آمد. نتیجه این امر سبب آغاز پیدایش بناهای‌ مستحكم و آجری‌ شد. قابل ذكر است كه آجرهای‌ اولیه بدون قالب و نظیر بالش ساخته می‌‌شده است.

 بناهایی‌ كه درسه هزارسال قبل از میلاد ساخته شده از خشت بوده كه این مورد بر لوحه‌ای‌ آجری‌ از زمان «ساركن»، مؤسس امپراتوری‌ آكاد در 2400 سال قبل از میلاد مسیح ذكر شده است. در دوره‌های‌ 605 تا 565 قبل از میلاد، بابلی‌‌ها و آشوری‌‌ها فنِّ آجرپزی‌ را به خوبی‌ آموخته و بناهای‌ مرتفع بنا كرده‌اند؛ درصورتی‌ كه درهمان زمان، در بسیاری‌ از نقاط جهان خشت ناپخته را به همان شكل اولیه به كار می‌‌بردند.

 آثار آجری‌ هزاره دوم قبل از میلاد: بنای‌ چغازنبیل كه به ابعاد 105×105 متر و ارتفاع 62 متر در پنج طبقه «اشكوبه» بوده است، در هفت‌تپه خوزستان یادگاری‌ است از 1250 سال قبل از میلاد و به زبان سومری‌ به نام زیگورات (به معنی‌ سر به فلك كشیده) نامیده می‌‌شود. اسكلت این بنا از آجر و سنگ و خشت است. در برخی‌ از سطح آجرهای‌ به كاررفته در رج‌های‌ نما، احكام به خط ایلامی‌ حك شده است. روش كار چنین بوده است كه خط برجسته بر ضخامت خشت با تراشیدن زمینه‌ای‌ گود به وجود آمده وسپس خشت پخته شده و آجر منقوش به خط شكل گرفته است.

 به طور كلی‌ صنعت آجرپزی‌ در عهد معماری‌ پیش از هخامنشی‌ در ایران تكامل یافت تا جایی‌ كه در دوران هخامنشی‌ پخت آجرهای‌ لعابدار منقوش و برجسته بسیارمعمول شد. از این گونه آجر، برای‌ تزیین قسمت‌هایی‌ از كاخ‌ها استفاده شده است. نمونه‌ای‌ از این آجرهای‌ لعابدار را می‌‌توان در موزه برلین و همچنین موزه ملی‌ ایران به نام پیكر سرباز جاویدان و نقوش دیگر مشاهده كرد.

 

 

آجرپزی

 

 مصرف آجر در بناهای‌ بعد از اسلام: در دوران ساسانیان از تلفیق سنگ و آجر برای‌ اسكلت‌سازی‌ بناها و در مواردی‌ برای‌ نماسازی‌ استفاده می‌‌شده است.

 در اواخر قرن سوم و به سال 285ق. در بخارا مقبره سلطان اسماعیل سامانی‌ و در زمان حیات خود او و ده سال به پایان عمرش، بنای‌ چهار گوشه‌ای‌ در تركیب خاص كلاً آجری‌ و تزیین‌های‌ شگرف از آجر به نام نگین‌باف ساخته شده و به واقع یكی‌ از یادگاری‌‌های‌ هنر آجركاری‌ ایران را در آن روزگار برای‌ جهان به وجود آورده است.

 هنر آجركاری دوره سلجوقی: در دوره ارزشمند معماری‌ سلجوقی‌ از آجر به عنوان مصالح اصلی‌ برای‌ ساخت همه بناها چون كاروانسراها، آب‌انبارها، بناهای‌ شاهی‌، بناهای‌ عمومی‌، مساجد، برج‌مقبره‌ها، میل مقبره‌ها، میل‌های‌ بلند مساجد و مواردی‌ دیگر استفاده شده كه سبب اسكلت‌سازی‌ اصولی‌ آن‌ها شده است و در ضمن، برای‌ نماسازی‌ نیز از آجر به شكل آمود (پوشش جدا از اسكلت) یا پیوند و تركیب با استخوان‌بندی‌ بنا عظمتی‌ از حُسن سلیقه و خلاقیت در هنر آجركاری‌ به وجود آمده است تا جایی‌ كه در آثار پراكنده و فراوان كشور در این دوره، شاهد هنرآفرینی‌‌هایی‌ بسیار شگرف در هنر آجركاری‌ هستیم.

 آثار به‌جا مانده از این دوره، حكایت از ذوق، خلاقیت‌ها و ایمان هنری‌ همراه با شیوه تكنیك و ساخت هر رج از این برج‌ها بر سطح مقطع خود برج در ارتفاع، ارزش‌های‌ والایی‌ را برای‌ هنردوستان ایران و جهان به یادگار گذارده است.

 

 

 

 هنر آجركاری دوره ایلخانی: در دوره ایلخانی‌ پوشش‌های‌ طاقی‌ – آجری‌ وارد تحول گسترده از تكنیك و اجرا شده تا جایی‌ كه شاهد به‌وجود آمدن گنبد بسیار چشمگیر و خوش‌حالت هندسی‌ سلطانیه با قطری‌ حدود 25/40  سانتی‌‌متر و ارتفاع 50 متر از سطح زمین در اجرای‌ بسیار استثنایی‌ صندوقه‌ای‌ هستیم. ساخت این گنبد روی‌ بسیاری‌ از گنبد كلیساهای‌ اروپا، به‌خصوص گنبد كلیسای‌ سانتاماریا دلقوره در فلورانس كه حدود صد سال بعد از گنبد سلطانیه ساخته شده است، اثر مستقیم گذارده است.

 از میان آثار فراوان آجری‌ این دوره می‌‌توان به پتكانه‌سازی‌‌های‌ گلچین‌دار مسجد ورامین و مسجد كبیر یزد و همچنین كاربرد مقرنسچه‌های‌ آجری‌ در محراب صفه شاگرد در مسجد جامع اصفهان اشاره كرد.

 یكی‌ از شاهكارهای‌ هنر آجركاری‌ در دوره ایلخانی‌، بنای‌ بی‌‌همتا و بسیار خیره‌كننده منارجنبان است كه چون یكی‌ از دو منار بسیار ظریف و باریك را به حركت درآوریم، منار دیگر به جنبش درمی‌‌آید.

 به طور كلی‌ در این دوره هنر آجركاری‌ از سرپنجه بنّایان و تیشه‌دارانِ باذوق ایرانی‌ وارد مرحله‌ای‌ از خلاقیت، ذوق و ابداع هنرهای‌ گوناگون و ارزشمند آجری‌ شده است.

 هنر آجركاری دوره تیموری: عصر تیموری‌، عصر جنبش و خیزش انواع هنرها، به‌خصوص معماری‌ است. در این زمان پوشش‌های‌ گنبد آجری‌ به تحول كامل می‌‌رسد. مسیر گنبدسازی‌‌های‌ دوپوسته پیوسته به گنبدسازی‌‌های‌ دوپوش گسسته و اجراهای‌ خاص در مقابل واكنش نیروهای‌ فشاری‌ – كششی‌ – پیچشی‌ و به خصوص، رانشی‌ و به طور كلی‌ ضد زلزله، توسط خشخاشی‌‌سازی‌‌ها در بین دو پوشش گنبدها پیش می‌‌رود.

 

 

آجرکاری

 

 در این زمان انواع طاق‌های‌ آجری‌ چون تركین، گلو درهم، شمسه‌پوش و بسیاری‌ دیگر مسیر تحول خود را تا سرحدِّ مطلوب پیش می‌‌برند و انواع گلچین‌های‌ آجری‌ در آن‌ها به واقع عظمتی‌ از هنر آجركاری‌ توسط معماران نامی‌ ایران، قوام‌الدین پدر و غیاث‌الدین پسر شیرازی‌ و بسیاری‌ دیگر از بنایان هنرمند زیباترین، انواع نقوش گره آجری‌، خطهای‌ كوفی‌ – آجری‌، خطهای‌ بنایی‌ و معقلی‌ آجری‌ و زیباترین انواع گلچین‌های‌ بسیار متنوع آجری‌ با هنر كاشی‌‌كاری‌ كه تلفیقی‌ از آجر و كاشی‌ در انواع خط معلقی‌ است، در ایران به خصوص، خراسان بزرگ به یادگار گذارده‌اند كه از بین آن‌ها می‌‌توان به كارهای‌ آجری‌ بسیار زیبای‌ مسجد قائن و برج مقبره اخنجان در حومه توس مشهد یا شاهكارهایی‌ از هنر آجركاری‌ و بسیاری‌ دیگر اشاره كرد.

 هنر آجركاری دوره صفویه: عصر صفویه، عصر هنرآفرینی‌ بی‌‌نهایتِ ایران زمین است. تا جایی‌ كه این دوره، دوران بسیار شكوفا و سرشار از خلاقیت هنر در رشته‌های‌ مختلف، به‌ویژه معماری‌ بوده است. آثار معماری‌ این دوره، با فلسفه‌های‌ خاص هنری‌ و بسیار ریشه‌ای‌ از كمال مطلق معماری‌، جهان دیروز و حتی‌ دنیای‌ امروز را از هر جهت به خود جذب كرده است.

 

 

تزئینات آجرکاری

 

 در این برهه معماری‌، و كاربرد كاشی‌ دنیا را آن چنان تحت تأثیر عمیق خود داشته است كه ایران را سرزمین آثار معماری‌ با كاشی‌‌كاری‌‌های‌ بسیار ناب، دل‌انگیز و بی‌‌مانند می‌‌شناسند. از آجر در بسیاری‌ از بناها، به خصوص كاروانسراهای‌ بسیار پیشرفته زمان در شكل درون‌شهری‌ و بیرون‌شهری‌ در یك و دو طبقه با طرح‌های‌ بسیار جامع و با اسكلت‌سازی‌‌های‌ خفته و راسته كلوكبندان، حصیری‌، جناقی‌، سم‌آهویی‌، گل برگردان، گل اندرگل و بسیاری‌ دیگر، جهان را به شدت متوجه خود كرده است پوشش‌های‌ طاقی‌ و بسیار زیبا و دل‌فریب آجری‌ در حالت طاق گنبدی‌، طاق عرقچین، طاق گنبد، طاق كته‌پوش، طاق‌های‌ پاتوپا، طاق‌های‌ چهاربخشی‌، طاق‌های‌ چهارتركی‌، طاق‌های‌ شمسه‌ای‌ هندسی‌، طاق و تویزه، طاق و كجاوه، طاق تاوه و بسیاری‌ دیگر با به كارگیری‌ انواع نقوش آجری‌ و گلچین‌های‌ زیبا، عظمتی‌ از هنر در آجركاری‌ این دوره متجلی‌ شده است.

 

 

آجرکاری و آجربندی

 

 به وجود آمدن انواع قوس‌های‌ باربر تزیینی‌ و تزیینی‌ – آجری‌ و انواع برج‌های‌ كبوترخانه آجری‌ بسیار با فلسفه نماسازی‌‌های‌ مشبك آجری‌ و نقوش جذاب آجری‌ در آنها، انواع رسمی‌‌بندی‌‌ها و طاسه‌سازی‌‌های‌ آجری‌ در اشكال مختلف در بناها با عناصری‌ چون: سوسن، نیم‌سوسن، هفتی‌، سینه‌سینه‌باز، پاباریك، لچكی‌، ترنجی‌، سمبوسه و به كارگیری‌ نقوش زیبای‌ گلچین آجری‌ در بین عناصر یادشده، به خصوص در بازارها، این هنر را تكمیل كرده است.

 آثار بی‌‌همتای‌ آجری‌ ایران هنراندیشان دنیا را عمیقاً متوجه آثار آجری‌ و غیره در ایران كرده است.

 

 

آجرکاری و گره­چینی

 

 هنر آجركاری دوره افشاریه و زندیه: در دوره افشاریه ایران درگیر كشمكش‌های‌ نظامی‌ لازم زمان خود بود. از این رو، آبادانی‌ رونق چندانی‌ نداشت. اما در این زمان شاهد به وجود آمدن میل‌های‌ بسیار فراوان راهنما با نوعی‌ آجركاری‌ و به كارگیری‌ گلچین‌های‌ آجری‌ در آن‌ها در كنار جاده‌ها در تمامی‌ كشور هستیم. در دوره زندیه، آبادانی‌ رونق گرفت، به خصوص خطّه حكمرانی‌ خان زند، وكیل‌الرعایا، بناهای‌ خُرد و كلان و قابل توجهی‌ در اشكال گوناگون بنا شد. از آثار آجری‌ جالب این دوره می‌‌توان به شبستان مسجد وكیل با پوشش‌های‌ طاقی‌ كه از كاربندی‌ بر قوس‌های‌ پا – توپا كه روی‌ ستون‌های‌ سنگی‌ با حَجاری‌ پیچ و سرستون‌سازی‌‌ها با نقش حجاری‌ جقه‌ای‌ افشان حاصل شده است، اشاره كرد. پوشش‌های‌ طاقی‌ شامل كاربندی‌ و طاق گُنبه بر ستون‌های‌ پیچ سنگی‌ ابهتی‌ جالب به شبستان این مسجد داده است. دراین دوره بازار وكیل با پوشش‌های‌ بسیار جالب آجری‌ از نقوش گلچین‌های‌ متنوع و نوعی‌ كاربندی‌‌های‌ جالب با نورگیرها و هواكش‌های‌ متقارن ساخته شده است.

 

 یكی‌ از آثار آجری‌ بسیار جالب در مجموعه وكیل، وجود ارگ كریم‌خانی‌ با كاربرد آجر و نقوش آجری‌ در قسمت‌های‌ داخلی‌ و به خصوص در ناحیه خارجی‌ همراه با كنگره‌های‌ جالب «برگرد» آگرد چهار بُعد بنا كه جنبه حفاظتی‌ بنا را داشته است. همچنین، چهار برج عظیم مخروطی‌ با نقوش بسیار جالب و متنوع آجری‌ در طرح‌های‌ نیم‌خوشه انگوری‌ رفت و برگشت است. این پدیده آجری‌ در چهار برج ارگ، زیبایی‌ خاصی‌ آفریده است و به این بنا ابهت و شكوهی‌ ویژه داده است.

 موزه پارس از آثار دوره زندیه شامل نوعی‌ آجركاری‌ با بندكشی‌ برجسته بسیار یكنواخت و زیباست كه بندكشی‌ تخت از راستای‌ قطعات آجر به اندازه سه میلی‌‌متر جلوتر آمده است. این اجرا، زیبایی‌ چشمگیری‌ به آجركاری‌ و بندكشی‌ – كه حالت استثنایی‌ در تمام آثار آجری‌ ایران دارد: در محل عمارت كلاه فرنگی‌، مقبره اولیه خان زند – موزه پارس داده است.

 وجود آب انبار با استفاده از پوشش مورب دوردار تیز همراه با گلچین جناقی‌ بسیار زیبای‌ آجری‌ در مجموعه ارگ كریم‌خانی‌ نظر هر بیننده‌ای‌ را جلب می‌‌كند.

 به طور كلی‌، در این دوره نقوش زیبای‌ آجری‌ به شكل‌های‌ خاص و متنوع سبب زیبایی‌ بناهای‌ ایران، به‌خصوص در خطه فارس شده‌اند.

 هنر آجركاری‌ دوره قاجاریه: هنر آجركاری‌ دوره قاجاری‌، نه به پایه دوران شكوفای‌ آجركاری‌ دوره سلجوقی‌ و نه در مقیاس دوره هنرآفرینی‌‌های‌ آجری‌ بسیار متنوع دوره صفویه بوده است.

 اما در دوره قاجاریه كارهای‌ آجری‌ با نقوش متنوع و نو نیز رواج گرفت و از آجر و نقش‌دهی‌ در آن در نِمود نمای‌ بناها هرچند كه در متن آجركاری‌‌ها به شكل گستره یا در حالت قالب‌سازی‌ از نقش كاشی‌ و كاربرد كاشی‌‌كاری‌ یا موارد دیگر استفاده شده است، در حاشیه قاب‌ها و سر پایه و كلاف كتیبه‌های‌ كاشی‌ و چهارچوب پشت بغل‌ها و اِسپَرها از آجرتراش و پیشبر در تركیب ساده یا نقش‌دهی‌ در بناها استفاده فراوانی‌ برده شده است.

 

 

 

 

نوع دیگر از آجرکاری

 

 در دوره قاجار هنر تیشه‌داری‌ رونق فراوان داشت و بنّایان آجركار سلیقه‌های‌ بدیع از خود بروز داده و در نِمود نماهای‌ ساختمان‌های‌ مسكونی‌ و بیرونی‌ و اندرونی‌ گلچین‌های‌ زیبای‌ آجری‌، به خصوص در سرسازی‌ منازل مسكونی‌ هنرآفرینی‌‌هایی‌ از آجركاری‌ به‌وجود آورده‌اند.

 در این دوره، ساختن بازارها با انواع طاق‌پوش‌های‌ رسمی‌‌بندی‌ آجری‌، كاربندی‌ آجری‌ و كاربندی‌‌های‌ طاسه‌دار آجری‌ همراه با استفاده از انواع نقوش گلچین آجری‌ در متن عناصر آن‌ها نهایت بهره گرفته شده است و زیبایی‌‌های‌ خاص در آن‌ها به وجود آمده است كه از میان آن‌ها می‌‌توان به بازارهای‌ متعدد این دوره همچون بازار و چهارسوق بزرگ كرمان با كاربندی‌‌های‌ بسیار جالب، بازار كاشان با پوشش‌های‌ پاتوپای‌ لوزی‌ و جناقی‌ همراه با سایر گلچین‌های‌ زیبای‌ آجری‌، بازار اراك با كاربندی‌‌های‌ طاسه‌دار بسیار شگرف و چشمگیر و دیگر نمونه‌های‌ بسیار اشاره كرد.

 در این دوره تیمچه‌های‌ بسیار پرارزش از كارهای‌ آجری‌ در مایه كاربندی‌ نو و مقرنس بسیار متنوع و گسترده با چشمه‌های‌ باز چون تیمچه حاجب‌الدوله در بازار تهران و تیمچه حاج حسین بخشی‌ در كاشان با مقرنس قطارهای‌ بسیار زیبا، چشمگیر و ارزشمند در مقیاسی‌ گسترده و دهانه‌ای‌ بزرگ و عظیم به وجود آمده است.

 در دوره قاجاریه پوشش طاق آب‌انبارها با نقوش متنوع، خلاق و به تكامل رسیده آجری‌ در مسیر راه زینه (راه‌پله)، همچنین از نقوش بسیار جالب آجری‌ در سردرسازی‌، طاق نماسازی‌ و پشت بغل‌سازی‌، اِسپَرسازی‌ در آب‌انبارها، زیبایی‌ خاصی‌ به نماهای‌ محلات و شهری‌ داده است. آب‌انبار زیبای‌ سید اسماعیل تهران با قدمتی‌ از دوره سلجوقی‌ و بازسازی‌ از دوره صفویه و تعمیرات كلی‌ و بازسازی‌ گسترده در زمان قاجاریه با نقوش خفته و راسته گل‌برگردان در طاق‌پوش و بدنه راه‌پله‌های‌ آب‌انبار و بسیاری‌ دیگر یاد كرد.

 

 

 

نوع دیگر از آجرکاری

 

 در دوره قاجاریه به كارگیری‌ كاربندی‌‌های‌ آجری‌ جالب با داشتن عناصری‌ چون سینه باز، هفتی‌ جمع و پاباریك متقارن همراه با ترنجی‌‌ها تا رسیدن به سمبوسه‌ها و شمسه خورشیدی‌ نورگیر در دهانه‌های‌ قوسی‌ پاتوپا كه روی‌ ستون‌های‌ سنگی‌ ظریف مستقر شده‌اند. همچنین طاق‌نماسازی‌، طاقچه‌سازی‌ در اسپرها با به‌كارگیری‌ نقوش گلچین آجری‌ و گلچین‌های‌ معقلی‌ در رختكن حمام‌ها با داشتن حوض آب‌نما منگول و تزیینات دیگر، كارهای‌ شگرف آجری‌ روح‌نوازی‌ به‌وجود آمده است.

 در دوره قاجاریه از نقوش آجری‌ جالب در نماسازی‌ كاروانسراهای‌ بیرون شهری‌ كه اسكلت‌سازی‌ آنها در مقیاسی‌ قابل توجه در كنار شاهراه‌ها از تلفیق خشت و آجر ساخته شده‌اند، بهره كافی‌ گرفته شده است.

 به طور كلی‌، هنر آجركاری‌ در زمان قاجاریه رونق فراوان داشته است. در ضمن، از كاربرد آجر و كاشی‌ در كنار هم در نماسازی‌‌ها یا كاربرد آجر گسترده و در متن آن از گلچین‌های‌ كاشی‌ و یا طرح‌هایی‌ از نقوش معقلی‌ كاشی‌ و آجر، زیباآفرینی‌‌ها در بناهای‌ این دوره چشمگیر بوده است.

 هنر آجركاری در دوره معاصر: در اوایل دوره معاصر روند آجركاری‌ در نماسازی‌ بناهای‌ بیرونی‌ و اندرونی‌ و همچنین در طاق‌پوش‌ها به شكل‌های‌ خفته و راسته، خفته و راسته گُل‌برگردان، خفته و راسته كلوكبندان، كلوكبندان در گل‌بندان، جناقی‌، دوپاجناقی‌، حصیری‌، حصیری‌ تخمكدار، دوراسته و دوكله كلوكدار و بسیاری‌ دیگر با تیشه‌داری‌ مورد استفاده بوده است. در مواردی‌ كاربردی‌ از تلفیق آجر و كاشی‌ به شكل قاب بندی‌ معقلی‌ سازی‌ در زمینه گلچین‌های‌ آجری‌ مورد استفاده بوده است.

 در این زمان علاوه بر نقوش ذكر شده از آجرهای‌ برجسته هندسی‌ و گل و گیاه نیز به وفور در سردرسازی‌ بناها در ناحیه كوچه، شاه‌كوچه‌ها با هنرآفرینی‌‌هایی‌ استفاده فراوان شده است.

 متأسفانه در اواسط دوره معاصر روند معماری‌ ایران دستخوش غرب‌گرایی‌ شده و شكل ساختمان‌سازی‌ از كلیه جهات تغییر كرده است. در این زمان ساختمان‌های‌ چوب‌پوش سنتی‌ تبدیل به پوشش طاق ضربی‌ در بین تیرآهن بلژیكی‌ شده و نماسازی‌‌های‌ آجری‌ به شكل رج‌چینی‌ ساده در آمده است. به جای‌ قوس‌های‌ بسیار زیبای‌ چندكمانه، از قوس‌های‌ تخت یا هلالی‌ در سطح نعل درگاه‌های‌ چوب‌پوش استفاده شده است.

 به طور كلی‌، در این برهه از زمان شكل آجركاری‌ در بناها از آن همه حُسن خلق و سلیقه و خلاقیت تهی‌ شده و ساختمان‌سازی‌ و به‌خصوص نماسازی‌‌ها به سوی‌ كارهای‌ نو و بی‌‌هویت غربی‌ كشیده شده است. / معماری ایران، مصالح شناسی سنتی، صص 12-32.

 در دیگر كشورها نیز آجر از مصالح مهم است. در انگلستان در آتش‌سوزی‌ سال 1666 میلادی‌ تمام بناهایی‌ كه از چوب ساخته شده بود، سوخت و آتش همه آنها را از بین برد و سپس برای‌ نوسازی‌ آنها از آجر استفاده كردند.

 بعد از مصری‌‌ها، هندوان به كمك خاك رُس قالب‌گیری‌ خشت را فرا گرفتند و چون هند از خاك رس فراوانی‌ برخوردار است آجرسازی‌ به سرعت پیشرفت كرد و هنر ساختمان‌سازی‌ و بناهای‌ منازل و كلبه‌های‌ كوچك به وسیله خشت خام شروع شد.

 در ایران شهر شوش كه پایتخت عیلامی‌‌ها بود آبادی‌‌های‌ زیادی‌ داشت و كاوش‌هایی‌ كه در این منطقه انجام گرفته است و همچنین آثار به دست‌آمده از آن، بقایای‌ تمدن قبل از تاریخ را می‌‌رساند.

 داریوش كبیر در سال 494 ق.م. قصر شوش را بنا كرد. قصری‌ كه پادشاهان هخامنشی‌ در شوش بنا كردند گویای‌ تمدن بزرگی‌ است كه در غرب ایران پا به عرصه وجود گذاشت و چهره این سرزمین را عوض كرد. پس ملاحظه می‌‌شود كه آجر در تمام دنیا زیر بنای‌ اصلی‌ ساختمان بوده و عامل افسانه‌ای‌ هر  بنا گردید.

 معبد چغازنبیل توسط آتناش‌گال، پادشاه عیلامی‌ در سال 1250 قبل از میلاد بنا شد.

 زیگورات یا معبد هفت طبقه چغازنبیل، در كنار رودخانه بین دو شهر شوش و شوشتر بنا شده. به طور كلی‌، زیگورات معبدی‌ بود كه سومری‌‌ها برای‌ خدایان خود با آجر ساختند.

 از نوشته‌های‌ باستان‌شناسان چنین استنباط می‌‌شود كه هنر و صنعت در حدود پنج هزار سال قبل از میلاد در این مرز و بوم ریشه داشته است و می‌‌توان گفت روستاها با آثار باستانی‌ كه در خود نهفته دارند كتاب زنده‌ای‌ از تاریخ معماری‌، هنر و صنعت این مملكت هستند و با یك نگاه ساده از قلعه‌ها، كاروانسراها، معابد، امامزاده‌ها و دیگر جاها كه با داستان‌ها و افسانه‌های‌ كهن سینه به سینه آمده و در دل‌ها ریشه دوانده است، می‌‌توان صحت این مدعا را تأیید كرد.
/ اصول فنی ساختمان، صص 45تا48.

 پوپ درباره آجر كاری‌ ایرانی‌ هم نوشته است: در اوایل سده یازدهم، علاوه بر اقسام راسته چینی‌، آجر در اندازه‌های‌ مختلف و رج‌ها و بندكشی‌‌های‌ تازه‌ای‌ ابداع شد. بندكشی‌ به صورت‌های‌ مختلف انجام می‌‌گرفت: یك خط عمیقی‌ میان كله آجرها سایه‌ای‌ عمودی‌ ایجاد می‌‌كرد كه با خط نازك افقی‌ میان لبه خارجی‌ آجرها تضادی‌ چشمگیر داشت. این تركیب خطوط عمودی‌ و افقی‌ اقسام شكل‌ها و نقش‌ها را میسر می‌‌ساخت، مانند مقبره سنگ بست از اواخر سده دهم. طرح‌های‌ دیگری‌ تكوین یافت و نمای‌ دیوار با آجرچینی‌ برجسته و تو رفته غنی‌‌تر شد كه درآن رج‌ها را به صورت پیش آمده و تورفته روی‌ هم می‌‌چیدند و به این ترتیب منطقه‌های‌ پرسایه تشكیل می‌‌شد، مانند مناره دامغان یا پیر علمدار.

 نقش‌های‌ مقدماتی‌ عبارت است از مربع، مثلث، دایره، كنگره، چلیپا، مهریانه (صلیب شكسته)، دندان موشی‌، گل و بوته‌دار، مشبك، راه راه – یك معرق كاری‌ واقعی‌ با آجر، برخی‌ ازاقسام نواركشی‌ پیش ساخته وكارگذاشته شده است. كتیبه‌های‌ بزرگ كوفی‌ كه تماماً از رج‌های‌ آجردرست شده، به شكل‌های‌ مجرد زیبا قدرت و جذابیت بخشیده است. آجركاری‌ چهل دختران در اصفهان ساده است، ولی‌ باز نقش‌های‌ ماهرانه در مناره‌هایش به كار رفته، مانند مناره گرد و زیبای‌ ساوه كه طرح آن از همه آثار مشابه ابتكاری‌‌تر است.

 

 

 

 

نوعی آجرکاری

 

 میزان شایستگی‌ این آجركاران از تعداد چشمگیر آثار تاریخی‌ موجود معلوم می‌‌شود. غیر از گنبدهای‌ تك جداره مسجد جامع اصفهان، كه پس از قریب نهصد سال هنوز پابرجاست، قریب یك دوجین مناره گرد با گلدسته‌های‌ زیبا (با بیش از سی‌ متر ارتفاع) تنها در ناحیه اصفهان دیده می‌‌شود.

 تنوع در اندازه، شكل و رنگ آجر و در رج‌های‌ تزیینی‌ آنها بافت نمای‌ دیوار را چنان جذاب ساخته كه گاه معماران سلجوقی‌ از تزیینات گچ‌بری‌ صرفنظر كرده‌اند، مانند گنبد شمالی‌ مسجد جامع اصفهان.

 در شمال ایران، یعنی‌ آذربایجان بود كه آجركاری‌ به نهایت زیبایی‌ خود رسید. همچنان كه گُدار، شرودر و دیگران گفته‌اند، در گنبد سرخ شاید زیباترین نمونه شناخته شده از آجركاری‌ را داشته باشیم.

 مهم‌تر از كاركرد تزیینی‌ آجر، استفاده از آجر برای‌ نمایش جهت فشارهاست، مانند طاق‌های‌ قدیم‌تر مسجد جامع اصفهان. در این‌جا استفاده ساختاری‌ از آجر واقعاً در خور توجه است. جهت رج‌ها در پاسخ به فشارهای‌ متغیر متفاوت است، فشارهایی‌ كه آن‌ها را معرفی‌ و بارز می‌‌سازند، احساس نیروهای‌ فراوان ولی‌ دارای‌ تركیب مطمئن را تشدید می‌‌كنند. توان مسلط این طاق‌های‌ سلجوقی‌ بیشتر از نقش‌های‌ آجری‌، كه جلوه دهنده نیروهای‌ ساختاری‌ است، سرچشمه می‌‌گیرد تا از خود شكل‌های‌ بنیادی‌ ساختار.

 اقسام گوناگون طاق‌نماها و طاق‌های‌ همبر و همه شكل‌های‌ عجیبشان همه حاكی‌ از استعداد بی‌‌مانندی‌ در ساختن بناهای‌ آجری‌ است. عنصری‌ كه قرن‌ها مورد استفاده قرار گرفت یك قاب كوچك مثلثی‌ كوژ است كه از قرار معلوم بر اساس شكل گوشواره است و با تارك نوك تیزش به سوی‌ بیرون، به نظر می‌‌رسید متوجه فضاست. این عنصر حجره مانند به صورت گره‌هایی‌ قرار گرفت و نخستین مقرنس‌ها را تشكیل داد، كه آغاز آن در سردر گنبد قابوس بود و سرانجام كار پر كردن گوشواره‌ها و تورفتگی‌‌های‌ بسیاری‌ از بخش‌های‌ ساختمان را عهده‌دار شد. آن‌ها به صورت عامل سكوهای‌ مناره‌های‌ بزرگ، و مانند گوشواره‌های‌ كوچكی‌، نمایش انتقال از گوشه‌های‌ یك پایه مربع به دایره گنبد شدند. / معماری ایران، صص 134 و 145.

 آجر استاندارد – پیش از صدارت میرزا تقی‌‌خان امیركبیر، آجرهای‌ ساخت تهران – كه به جهت بنایی‌ عمارات دارالخلافه به كار می‌‌رفت – هر یك نیم من تا سه چارك وزن داشت. در صدارت امیر، در پی‌ اعتراض مردم در این باره، وزن معینی‌ برای‌ انواع آجرها تعیین شد و استاندارد مزبور به اطلاع عمومی‌ رسید. / اولینهای تهران، ص342.

 تعیین وزن آجر در كوره پزخانه‌ها: سابقاً آجر كه به جهت بنایی‌ عمارت دارالخلافه معمول بود، عددی‌ نیم من یا سه چارك بیشتر نبود و مردم از این مرحله شاكی‌ بودند. كارگزاران دولت علّیه، محض رعایت عموم خلق، وزن معینی‌ به جهت آجر قرار دادند كه به وزن از كوره بیرون آورده به مردم بفروشند و در این باب به صلاحدید عالیجاهان كلانتر و معمارباشی‌ و ملك‌التجار، از كوره پزها التزام گرفته شد از این قرار: آجر، قالب شاهی‌ تراش عدد فی‌ یك من و 20 سیر؛ تراش متعارفی‌ قدیم، عدد فی‌ یك من و 10 سیر. نظامی‌، به جهت فرش، عدد فی‌ 6 من به جهت دندانه عدد فی‌ 5 من بفروشند و تفاوت وزن را بر قیمت نیافزایند و بنایی‌ امسال كلاً از آجر جدید است.»
/ روزنامه وقایع اتفاقیه، به تاریخ پنجشنبه نوزدهم شهر شعبان المعظم، سنه 1267 ق، نمره 20.