گستره تهران بر خلاف سن و سال كم پایتختی‌‌اش دارای‌ قدمتی‌ بسیار كهن و باستانی‌ است. آثاری‌ كه توسط باستان‌شناسان ایرانی‌ و خارجی‌ از دَروس، سلطنت آباد، زرگنده، قلهك، قیطریه، تهرانپارس، خوروین، چندار، پشند، عباس آباد، ایوانكی‌، كهریزك، اسماعیل آباد ساوجبلاغ كشف گردیده است و نیز آثار سفالینه‌های‌ منقوش شش هزار ساله چشمه علی‌ ری‌ و غیره، همه و همه، برادعای‌ به حق فرهنگ چندهزار ساله گستره تهران پای‌ می‌‌فشارند. در حقیقت محدوده باستانی‌ تهران و ری‌ و میدان‌های‌ استقرار اقوام كهن در این سرزمین نشان می‌‌دهد دامنه فرهنگ و تمدن بسیار كهنسال و گسترده است.

به جهت اهمیت این مبحث و درج نكات تحقیقی‌ بسیار ارزشمند باستان‌شناسان، به خصوص كارشناسان ارزنده كشورمان تلخیصی‌ از كتاب تهران سه هزار و دویست ساله، تألیف سیف‌الله كامبخش فرد را در این باره می‌‌آوریم:

 در یكی‌ از ماه‌های‌ سال 1318 ش. هنگامی‌ كه چند نفر مقنی‌ و كارگر ساختمانی‌ در گوشه باغ مهدیقلی‌ خان (مخبرالسلطنه) واقع در دَروس مشغول گودبرداری‌ و حفرچاه بودند، بیل و كلنگشان قسمتی‌ از یك گورستان باستانی‌ ساكنان سه هزارسال پیش منطقه را درهم كوفت واسكلت مردگان را به هم ریخت. كنجكاوی‌ كارگران و توسعه كندوكاو باعث گردید كه تعدادی‌ ظروف سالم و شكسته ازبطن زمین بیرون آورده شوند.

 ساعتی‌ از این كشف اتفاقی‌ نگذشته بود كه درتهران آن روزگار، از گنج و مارهای‌ خفته در اطراف باغ حاج مخبرالسلطنه داستان‌های‌ متعدد و شیرینی‌ روایت شد.

 وقتی‌ خبر كشف دفینه وگنج به گوش مسئولان موزه ایران باستان كه از عمر تأسیس آن هنوز دو سالی‌ بیش نمی‌‌گذشت رسید محل را مورد بازدید ومعاینه قراردادند و تصمیم گرفتند نیمی‌ ازظروف مكشوفه را به صاحب باغ واگذارند و نیم دیگر را به موزه منتقل كنند…

 تحقیقات زبانشناسی‌ از منظر ریشه، شباهت‌هایی‌ بین لغات اروپایی‌ و ایرانی‌ و سانسكریت یافته است. زیرا پس از جدایی‌ به شعبه‌های‌ هندی‌، ایرانی‌، سكایی‌، اروپایی‌ و غیره تقسیم شده‌اند، حدس زده شده است كه درحدود اواخر هزاره سوم قبل ازمیلاد، با آریایی‌‌ها یكی‌ بوده و در حوالی‌ رود جیحون و سیحون می‌‌زیسته‌اند. «دونالد ویلبر» در كتاب «ایران در گذشته و حال» می‌‌نویسد:

 «حدود یك هزار و پانصد سال پیش از میلاد، اقوام هند و اروپایی‌ از حوالی‌ ماوراءالنهر به سوی‌ جنوب و مغرب فلات ایران روانه شده‌اند. «جمیز هانری‌ بریستد»[1] در كتاب «روزگار باستانی‌» می‌‌نویسد:

 «حدود یك هزار و هشتصد سال قبل از میلاد آریایی‌‌ها به دوگروه عمده قسمت شدند، دسته‌ای‌ به سوی‌ شرق رفتند و تا هند رسیدند و عده‌ای‌ با نام آریایی‌ یا «ایریانه» به سوی‌ مغرب رهسپار شدند و تا سرزمین هلال اخضر راندند.»

 «ریچارد فرای‌»[2] نیز در كتاب «میراث باستانی‌ ایران» آورده:

 آریایی‌ كه تقریباً به معنی‌ «اشرف و سالار» است، گویا نامی‌ بوده كه به هر مردمی‌ كه به لهجه‌ها یا زبان‌های‌ شرقی‌ هند و اروپایی‌ سخن می‌‌گفته‌اند، اطلاق می‌‌شده است.

 پیدایش آثاراین تمدن از شش هزارو دویست سال پیش مشهود بوده وآن ارائه سفالینه‌های‌ قرمزآجری‌ وشتری‌ رنگی‌ است كه درچشمه علی‌ ری‌ بدون چرخ سفالگری‌ ساخته شده كه غالباً به شكل كاسه و بشقاب دیده می‌‌شود. از اختصاصات این سفال‌ها، نقش اندازی‌‌های‌ پُر از حیوانات هستند كه بدنه آنها را پوشانیده‌اند. این تمدن درچشمه علی‌ ری‌ متولد شد و رشد كرد و خود را به نقاط دیگر رساند. پدید آمدن سفال خاكستری‌ – سیاه درفلات ایران مصادف است با ورود مردمانی‌ كه بیشتر دانشمندان آنها را از اصل آریایی‌ دانسته‌اند. پیدایی‌ تعدادی‌ ازظروف كاملاً بدیع با مبادی‌ شناخته شده در گورستان‌های‌ قیطریه، دَروس، سلطنت آباد و خط و ربط این ظروف با دیگر مناطق، نگارنده را بر آن داشته است كه معتقد شود… تاریخی‌ كه برای‌ این نوع سفالینه‌ها در قیطریه (كاوش‌های‌ 1348 – 1349 ش.) پیشنهاد شده در حدود 1200 سال پیش از میلاد است. زمانی‌ كه دراین تپه‌ها هنوز آهن وارد نشده بود و ابزار و وسایل عموماً ازبرنزساخته می‌‌شدند.

 گورستان باستانی‌ پیشوا مربوط به زمانی‌ از نیمه هزاره دوم پیش از میلاد است. اشیاء مفرغی‌ عمدتاً ابزار رزم و به طور پراكنده ادوات شكار و آشپزخانه و لوازم زینتی‌‌اند.

 در تپه‌های‌ كهریزك و در كاوش سال 1264ش. سفال‌های‌ سیاه – خاكستری‌ و به ندرت قرمز از درون كوره‌های‌ سفال‌پزی‌ متعدد همان مردمی‌ كشف شده است كه از 3200 سال پیش در تپه كهریزك به حرفه كوزه‌گری‌ مشغول بوده‌اند.

 در سیاه تپه خوروین به همراه چندار، ظروف خاكستری‌ فراوانی‌ را در گورستان باستانی‌ خود از اواخر هزاره دوم پیش از میلاد حفظ كرده‌اند. تپه اسماعیل آباد موشه لان، قوری‌‌های‌ سفالین قیطریه از نظر شكل دارای‌ سوابق كهنی‌ در ایران هستند و باید گفته شود كه هنرسفال سازی‌ (زنبیلی‌ شكل) خاص ایرانیان بومی‌ بوده است كه در ساوجبلاغ كرج درشش هزار سال قبل ساخته شده‌اند. اخیراً در مشرق تهران در منطقه خجیر تهرانپارس نیز آثارباستانی‌ كشف گردیده است.

 در سال 1989 م. به مناسبت بزرگداشت شصت و پنجمین سالگرد تولد آقای‌ پروفسور لویی‌ واندنبرگ باستان‌شناس بلژیكی‌ كه قبل از انقلاب اسلامی‌ سابقه طولانی‌ در كاوش و بررسی‌‌های‌ باستان‌شناسی‌ ایران داشته است، یادنامه‌ای‌ توسط دبیرسوم سفارت انگلیس در اروپا منتشر شد كه به همراه تصاویری‌ چند، خبر از كشف ظروف سیاه – خاكستری‌ درمقایسه با سفالینه‌های‌ قیطریه وخوروین در باغ ییلاقی‌ سفارت انگلیس واقع در زرگنده قلهك به سال 1900 م. می‌‌دهد وبدین وسیله اسراری‌ فاش می‌‌گردد كه به مدت تقریبا ً90 سال مكتوم نگهداشته شده بود. متأسفانه اشیای‌ مكشوفه به سرقت برده شده هنوز در موزه لندن مانده و به ایران برگردانده نشده است.

 در اواخر پائیز سال1337ش. پس از آنكه به طور مستمر و چندین هفته پیاپی‌ تیغه‌های‌ لودر بساز و بفروش‌ها میراث یك گورستان عظیم سه هزار و دویست ساله را در تپه‌های‌ قیطریه شیار كرده و به هم می‌‌ریختند، موضوع پیگیری‌ شد. آلات برنزی‌ كشف شده عبارتند: از قمه، سرتیر (پیكان) كارد آشپزخانه، گزن برش چرم، تیغه گلیم بافی‌، سوزن سنجاق مو و موی‌ بند و زیورآلات از قبیل: گوشواره، انگشتر، دستبند، آینه، دكمه لباس. كثرت و فراوانی‌ میراث سه هزار ساله شهر مردگان قیطریه تاكنون در هیچ تپه باستانی‌ سابقه نداشته است.

 محل گورستان در جنب پارك قیطریه (باغ شاهزاده اصغرمیرزا صارم‌الدوله) در محوطه مقابل دیوار شرقی‌ پارك در محلی‌ قرار دارد كه شهرداری‌ آن را انبار زباله كرده است.

 برنز و موارد استعمال آن در قیطریه:

 1. ابزار و اسباب زینت و آرایش و جمال.

 2. ابزار و ادوات ساخت و تولید صنایع دستی‌ و بومی‌.

 3. اجزای‌ برنزی‌ و استخوانی‌ مربوط به لباس.

 4. لوازم زندگی‌ و آشپزخانه.

 5. اسلحه‌های‌ شكار و آلات قتاله.

 6. فلز كاری‌ و ذوب مفرغ.

 7. ذوب و تولید وسایل مفرغی‌ در قیطریه.

 در خیابان پاسداران، بوستان پنجم در زمین‌های‌ اوقاف، هنگام ساخت و ساز آنجا تعدادی‌ گور باستانی‌ مشاهده شد كه با كمال تأسف از بین رفت. فقط توسط یكی‌ از مستاجران و در سال 1364ش. تعدادی‌ ازآن آثار به دست كارشناسان آثار باستانی‌ رسید.

 علاوه بر مكان‌هایی‌ كه در آنجا آثار باستانی‌ كشف شده، باید از فشاپویه، حصارك شمیران، پل رومی‌، اوین (زمین‌های‌ دانشگاه شهید بهشتی‌)، واوان (فرودگاه امام خمینی‌) نیز در این راستا نام برده شود.
/ روزنامه همشهری، 22/10/79.

 با كشف اخیر بقایای‌ معماری‌ سه قلعه عظیم در محوطه اُزبكی‌ و یك بنای‌ عمومی‌ متعلق به آریایی‌‌های‌ اولیه درحدود2500 تا3500 سال پیش هویدا شد، و نیز پی‌ سوز، خمره سنگ ساب و ابزار استخوانی‌ نظیرسردوك قاشق و درفش از یافته‌های‌ دوشان تپه است. وسعت این محوطه باستانی‌ هفت هزار متر مربع است كه تنها 250 متر آن مورد كاوش قرار گرفته است. این تپه باستانی‌ درسیصد متری‌ غرب تپه ازبكی‌ و در73 كیلومتری‌ غرب تهران واقع است. / روزنامه آفتاب یزد، 4/10/79.

 دیه‌های‌ نزدیك ری‌ چنانكه از داستان‌های‌ اساطیر باستانی‌ برمی‌ آید، كهنه وقدیمی‌ هستند.

 فردوسی‌ بنای‌ صد دیه گرد ری‌ را به كیقباد منسوب دانسته است. / شاهنامه، ج 2، ص 314.

 بسـی‌ شهـر خـرم بنا  كرد كی‌

چو صد ده بنا كرد بر گرد ری‌

 در صفحه 55 ترجمه تاریخ طبری‌ عكسی‌ مربوط به قدمت ری‌ چاپ شده است.

 آتشگاهی‌ بود، كه از آن قدیمی‌‌تر نبود…

 ری‌ خود به تنهایی‌ گنجینه‌ای‌ عظیم از آثار باستانی‌ در گستره تهران است:

 ایزیدور خاركسی‌ یونانی‌ در قرن نخستین میلادی‌ ری‌ را از تمامی‌ شهرهای‌ ماد بزرگ‌تر دانسته است.
/ ایران باستان، ج 3، ص 2645.

  … ری‌ شهری‌ است عظیم و آبادان…
/ حدودالعالم، ص 142.

 ری‌ شهری‌ است معظم نعمت‌ها آید ازآنجا نیكو… / جهاننامه، ص 39.

 كرپرتر، سیاح انگلیسی‌، می‌‌نویسد:

  … شهرری‌ در مقام شهرت و عظمت دارای‌ پایه رفیعی‌ بوده كه اكنون به صورت ویرانه‌ای‌ درآمده است. / سفرنامه كرپرتر، ج 1، ص 358.

 در بسیاری‌ از كتب قدیمی‌ نظیر مختصر البلدان، احسن التقاسیم، جهان نامه، معجم البلدان، هفت اقلیم، مجالس المؤمنین و… ازری‌ به عنوان عروس دنیا یاد شده است.

 در سخن از پیشینه ری‌ باید گفت كه در تورات و بسیاری‌ دیگر از كتاب‌های‌ قدیم نام این شهر درج شده است.

 گیرشمن در تاریخ ایران می‌‌نویسد:

  … آشوریان جمعی‌ از یهودیان را درری‌ نزدیك تهران مسكن دادند…

 شهر ری‌ را  پیش ازاسلام مركز دینی‌ و پایگاه بزرگ مغان و زرتشتیان دانسته‌اند… / آناهیتا، ص 223.

 زرتشت در ری‌ زاییده شد… / آینه آیین مزدیسنی،ص5.

 ری‌ پس ازاسلام نیزازاهمیت فروانی‌ برخوردار بود. تا اینكه پس از حمله مغول به ویرانه‌ای‌ تبدیل شد و گو اینكه دوسه قرن پس ازاین هجوم هم حیات نیمه جان خود را ادامه داد، اما دیگر از صورت شهر خارج شد و به دیهی‌ خُرد تنزل كرد.

 سرزمین كهنسال ایران كه هزاران سال بستر تمدن‌ها، فرهنگ‌ها و اندیشه‌ها بوده است، در طول تاریخ به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی‌ و ویژگی‌‌های‌ متنوع طبیعی‌، همواره در مسیر تكامل تفكر و اندیشه و معرفت جهانی‌ بوده است.

 نام ایران، تمدن و دانشمندان برجسته آن در صفحات تاریخ جهان، پیوسته نظر محققان را به خود جلب كرده است.

 آرتور پوپ معتقد است: در جهان متمدن یك نفر نیست كه زندگانی‌‌اش تا اندازه‌ای‌ از پیشرفت ایرانیان بهره نبرده باشد.

 در چند قرن اخیر، آثار باستانی‌ و اشیای‌ عتیقه كوچك و بزرگ گرانبهایی‌ در گوشه و كنار ایران پیدا شد كه این امر موجب گردید، عده‌ای‌ برای‌ به دست آوردن این‌گونه اشیاء به كاوش بپردازند و آثاری‌ را از دل خاك بیرون آورند كه بعضی‌ از آنها به خارج از كشور برده شد و برخی‌ نیز در منازل نگهداری‌ گردید.

 وجود این آثار و مشاهده آنها، دانشمندان، باستان شناسان و علمای‌ علم تاریخ را متوجه اهمیت تاریخ گذشته ایران كرد و به ویژه باستان‌شناسان را برای‌ تحقیق و اكتشافات در ایران تشویق و ترغیب نمود، در نتیجه در قرن 19 میلادی‌ هیئت‌های‌ علمی‌ كشورهای‌ مختلف اروپا و آمریكا، برای‌ بررسی‌ آثار باستانی‌ به ایران مسافرت كردند.

 دوره «قاجاریه» (به ویژه از زمان سلطنت ناصرالدین شاه) را می‌‌توان دوره نفوذ ملل غرب در مشرق زمین، و اعمال سیاست‌های‌ استعماری‌ آنها دانست.

 میراث فرهنگی‌ و ملی‌ به جای‌ مانده از قرون گذشته، یكی‌ دیگر از عوامل جذب خارجیان به این خطه بود.

 هیئت‌های‌ سیاسی‌ نیز در مأموریت‌های‌ خود به ایران، اطلاعاتی‌ از آثار باستانی‌ جمع‌آوری‌ كردند در مراحل اولیه بیش‌تر بناهای‌ تاریخی‌ مانند آثار تاریخی‌ اصفهان و بقایای‌ كاخ‌های‌ تخت جمشید، مدنظر آنها بود. در 1809م. / 1225ق. یك هیئت انگلیسی‌ در سر راه خود به بغداد، از شوش و تپه بزرگ آن دیدن كرد.

 اولین بار، بررسی‌ و كاوش‌های‌ باستان­شناسی‌ در سال‌های‌ 1849 تا 1853م. / 1265 تا 1270ق. توسط دانشمندی‌ انگلیسی‌ به نام «لوفتوس» در شوش انجام گرفت.

 نفوذ كشور انگلستان در ایران در زمان «ناصرالدین شاه» قاجار به اوج خود رسید و در این راستا بود كه باب مراودات سیاسی‌،فرهنگی‌ و نظامی‌ گسترش یافت و هیئت‌های‌ باستان‌شناسی‌ و دانشمندان دیگر فرانسوی‌ روانه ایران شدند و باپی‌ بردن به غنای‌ تاریخی‌ شوش و دیگر مناطق ایران، با عقد قراردادی‌ با «ناصرالدین شاه « در سال 1885م. / 1302ق. و تجدید آن در سال 1895 م. توانستند «امتیاز انحصار اكتشاف آثار قدیمه در تمام نقاط ایران» را كسب و به حفاری‌ و اكتشاف دراز اقدام كنند. هیئت علمی‌ فرانسه نیز در طول سال‌ها حفاری‌ و كاوش در شوش و سایر نقاط ایران، آثار گرانبهای‌ زیادی‌ را از دل خاك بیرون آورد و به پاریس فرستاد كه در حال حاضر در موزه «لوور» نگهداری‌ می‌‌شود. / مجله بررسی‌‌های تاریخی، سال یازدهم، ش 3 نقل از تاراج میراث ملی، ج 1، ص بیست و دو مقدمه.

 فن معماری‌ ایرانی‌ نه فقط از نقطه نظركمك به فن معماری‌ اروپا اهمیت دارد، بلكه از حیث زیبایی‌ و دقت صنعتی‌ نیز حائز اهمیت است.

 آرتور پوپ در «اخبار مصور لندن»، پس از مقدمه‌ای‌، ایران را سرآغازتمدن دنیا معرفی‌ نموده و اعتقاد دارد كه تمدن یونان و اروپا از بابل است و بابل تمدن خود را از سومری‌‌ها كه پیش از آنها در بین النهرین دارای‌ حكومت و تمدن بودند، اقتباس نموده است بر اساس اكتشافاتی‌ كه در ویرانه‌های‌ شهرهای‌ خیلی‌ قدیمی‌ سومری‌‌ها به عمل آمده است، معلوم می‌‌شود كه آنها تمدن خود را از ایران گرفته، و یا اینكه ایران واسطه انتقال تمدن سومری‌‌ها بوده و در نتیجه، احتمال داده می‌‌شود كه ایران مركز اصلی‌ و منشأ تمدن دنیا باشد.

 این ادله نشان می‌‌دهد كه ایران از ممالكی‌ بوده كه منشأ تمدن جدید دنیا بوده است.

 در سال 1590م./ 998ق. «بارنابه بریسون» كتابی‌ در مورد «ایران قدیم» با عنوان لاتین  De Regiopersarum Principatu در پاریس به چاپ رساند.

 دانشمندان فرانسوی‌ در مورد ایران باستان و زبان‌های‌ «سانسكریت» و «پهلوی‌» نیز مطالعات فراوانی‌ انجام دادند كه نتیجه آن ترجمه، چاپ و انتشار كتاب‌های‌ مذهبی‌ ایران قدیم در 1771م. / 1184ق. است. در 1830م./ 1245ق. كار روی‌ زبان‌های‌ «سانسكریت» و«پهلوی‌» توسط دانشمندی‌ به نام «بورنوف» پیگیری‌ شد. مطالعات مربوط به مشرق زمین چنان پیشرفت كرده بود كه رموز خطوط كتیبه‌های‌ زمان ساسانی‌ كشف و قابل خواندن شد. در 1836م./ 1252ق. «بورنوف» الفبای‌ خطوط میخی‌ و طرز ترجمه این زبان را تدوین كرد.

 سال‌های‌ 1884 تا 1894م. (1301 تا 1312) كتاب «هنر باستان ایران» و كتاب «اكروپل شوش» توسط باستان شناس فرانسوی‌ «دیولافوا» انتشار یافت.

 در سال‌های‌ 1892 و 1893م. / 1310 و 1311ق. ترجمه و انتشار دوره «زند اوستا» توسط «بارون دارمستتر» انجام شد؛ سال 1896م./ 1314ق. انتشار كتاب «ژاك دو مرگان» به نام «مأموریت علمی‌ در ایران» درباره نخستین حفریات فرانسوی‌‌ها در شوش توسط عده‌ای‌ از ایران شناسان اروپا و آسیا منتشر شد. همچنین انتشار یك دوره ترجمه از آثار ادبی‌ عرفانی‌ توسط «هانری‌ كُربن» بین سال‌های‌ 1950 و 1960م./ 1369و 1380 ق. صورت گرفت.

 همچنین در سال 1882م./ 1299ق. «مدرسه لوور» در پاریس تأسیس شد كه یكی‌ از شعبات آن به مطالعات فرهنگ ایران و تحقیقات در هنر و تمدن هخامنشی‌ اختصاص داشت. زیرا كه آنها در طول سال‌ها حفاری‌ و اكتشافات، آثار عتیقه بسیار زیادی‌ را از ایران خارج كردند.

 اولین هیئت باستان شناس فرانسوی‌ در سال 1883م./ 1301ق. در زمان سلطنت «ناصرالدین شاه» به ریاست «مارسل دیولافوا» به ایران آمد… كه موجب موافقت شاه با امور باستان شناسی‌ در شوش شد. شاه طی‌ فرمانی‌ برای‌ «ظلّ‌الّسطان» مسعودمیرزا، پسر خود كه حاكم نواحی‌ جنوب ایران بود، اجازه حفاری‌ را صادر نمود.

 در طول اقامت «ناصرالدین شاه» در پاریس، فرانسوی‌‌ها برای‌ ایجاد زمینه برای‌ عقد قراردادی‌ در خصوص باستان شناسی‌ و گرفتن امتیاز حفاری‌ بین دولت ایران و فرانسه، اقدامات زیادی‌ به عمل آورده و نهایت تلاش خود را در این مورد به كار بستند.

 با امضای‌ این سند، «امتیاز انحصار اكتشاف آثار قدیمه در تمام مناطق ایران» به فرانسه واگذار گردید. این قرارداد موجب یكه تازی‌ فرانسویان در امور اكتشافات در ایران شد.

 فرانسه نیز به منظور حق شناسی‌ از «ناصرالدین شاه» در قبال واگذاری‌ این امتیاز به فرانسویان، مبلغ ده هزار تومان به وی‌ اهدا نمود.

 بعضی‌ از نكات مهم قراردادعبارت بودند از:

 1. شاه ایران «امتیاز انحصار اكتشاف آثار عتیقه در تمام خاك ایران» را به فرانسه اعطا نمود.

 2. تعیین یك نفر دانای‌ قابل از سوی‌ دولت ایران جهت تسهیل در امر فعالیت باستان شناسان فرانسه و اهتمام در احترامات لازمه نسبت به آنها.

 3. اشیای‌ نفیس از قبیل طلا و نقره و یا جواهرات پیدا شده متعلق به دولت ایران است.

 4. تقسیم اشیای‌ مكشوفه به نسبت مساوی‌ بین دولت ایران و فرانسه.

 ژاك دو مرگان مأمور شد كه به این كشور بیاید و در شوش حفاری‌ و اكتشاف كند. بدین ترتیب «دو مرگان» (كه در نزد فرنگی‌‌ها به «كمپانی‌ سرقت فرانسه» معروف شده بود.)… به علت آشنایی‌ با موقعیت منطقه، جهت مقابله با رقیبان و هجوم قبایل و عشایر، به احداث قلعه‌ای‌ بسیار محكم با آجر وسنگ برای‌ اسكان اعضای‌ گروه خود اقدام نمود. مرگان از ابتدای‌ كار، هدفش تصاحب هر چه بیشتر آثار مكشوفه بود. / تاریخ روابط ایران و فرانسه از ترور ناصرالدین شاه تا جنگ جهانی اول، ص 108.

 امین‌الدوله كه از ارزش واقعی‌ آثارباستانی‌ بی‌ اطلاع بود، در پاسخ به نامه فوق در تاریخ 4 جمادی‌‌الثانی‌ 1315ق. موافقت خود را با پیشنهاد وی‌ اعلام و اضافه نمود: «مبلغی‌ كه بایستی‌ برای‌ خرید اشیایی‌ كه مطابق قرعه سهم شما می‌‌شود، به دولت بپردازید.»

 اشیای‌ مكشوفه در شوش مرگان را كاملاً خرسند كرد و او شروع به ارسال آنها به فرانسه نمود.

 ارزش و مقدار واقعی‌ اشیای‌ به دست آمده هیچ‌وقت آشكار نشد. تنها دستاورد حفریات سال‌های‌ 1897 -1899م. هیئت «مرگان» كه برای‌ نمایش در نمایشگاه جهانی‌ «گراندپاله» در سال 1900 به پاریس رسید،183 صندوق محتوی‌ 5 هزار قطعه بود. همراه این صندوق‌ها، 57 صندوق دیگر نیز بود كه در نمایشگاه از آنها استفاده نشد. «سوهادت» سفیر وقت فرانسه در تهران برای‌ بی‌ ارزش نشان دادن اشیای‌ ارسالی‌ به فرانسه، كوشش كرد تا دولت ایران را متقاعد سازد كه فروش این « سنگ‌های‌ كهنه» به سود فرانسه نبود، به ویژه با وضع خراب جاده‌های‌ ایران كه حمل و نقل آنها تا تهران را با مشكلات زیادی‌ همراه كرده بود.

 این گونه تلقینات سرانجام در «مظفرالدین شاه» كه مرد علیل و بیماری‌ بود مؤثر افتاد و سهم ایران از اشیای‌ عتیقه را به فرانسه واگذار كرد.

 در تاریخ 14 محرم 1317 ق. به وزارت خارجه گزارش داده می‌‌شود كه در شوش دو مجسمه فلزی‌ كشف شده است كه عتیقه شناسان قیمت هر یك از آن را دو كرور تومان (هر كرور = پانصد هزار تومان) اعلام كرده‌اند، كه با این بی‌‌پولی‌ دولت، نمی‌‌توان از آن مبلغ گزاف صرف نظر كرد و می‌‌توان با این مقدارپول دو فروند كشتی‌ جنگی‌ كه در شط العرب مورد لزوم است خریداری‌ نمود.

 مرگان در سال 1905 -1904م. / محرم 1322ق. این مجسمه را كه از جنس مفرغ با روكش برنزی‌ بود و نزدیك به دو هزار كیلو وزن داشت و متعلق به «ملكه ناپیراسو» همسر «اونتاش گال» یكی‌ از بانیان سلسله پادشاهی‌ ایلام در حدود هزاره سوم قبل از میلاد بوده، همراه با 75 صندوق از اشیای‌ عتیقه از ایران خارج كرد.

 در ادامه قرارداد دیگری‌ به امضای‌ «مظفرالدین شاه» و «دلكاسه» وزیر امور خارجه فرانسه می‌‌رسد. با امضای‌ این قرارداد امتیاز نامه‌ای‌ ازسوی‌ دولت ایران به دولت فرانسه داده می‌‌شود كه به موجب آن اجازه هر نوع كار و بهره برداری‌ عملیاتی‌ را درسرتا سر خاك ایران به طور انحصاری‌ به فرانسویان می‌‌دهد.

 در نهم اوت 1900م / 14 جمادی‌ الاول 1318ق. «دومرگان» در این باره به «كژیه» نوشت: «من گمان می‌‌كنم كه به نتیجه رضایت­بخشی‌ می‌‌رسیم».

 پس از امضای‌ قراردادفوق تا سال 1902م./ 1320ق. كارهای‌ مربوط به حفریات شوش به سرپرستی‌ «كژیه» ادامه داشت. در 1901م. / 1318ق. نامبرده درغیاب»مرگان» موفق به كشف سنگ یادبود قوانین «حمورابی‌» ششمین پادشاه سلسله اول بابل (كه دوران سلطنت وی‌ را در كتب تاریخی‌ بین 2025 – 67 قبل از میلاد و 1955-13 ق.م.ذكر كرده‌اند.) شد.

 قوانین «حمورابی‌» یكی‌ از قدیمی‌ ترین قانون نامه‌های‌ مدوّن جهان است. به عقیده «شیل» خط شناس هیئت باستان شناسی‌، این سنگ نمایانگر زندگی‌ اجتماعی‌ مردم ایلام در حدود چهارهزار سال قبل می‌‌باشد. سنگ یادبودی‌ كه این قوانین بر آن حك شده است از جنس «دیوریت» و به وزن یك الی‌ یك ونیم تن است.

 مرگان با مشاهده كتیبه «حمورابی‌» كه اكنون در موزه « لوور» پاریس است از خوشحالی‌ فریاد برآورد و گفت: «این یكی‌ از مهمترین دستاوردهای‌ باستان شناسی‌ نه تنها در زمینه تاریخ ایلام بلكه در تاریخ جهان است.» / تاراج میراث ملی، ج 1، مقدمه، صفحات مختلف.

 از آنجا كه شوش، از نظر سوق ا لجیشی‌ دارای‌ اهمیت ویژه‌ای‌ بوده و در مركز دشت حاصلخیز خوزستان قرار گرفته و محل ارتباط ملل مختلف از جمله «بابل» بوده است، آثار و شواهد به دست آمده از یك قرن باستان شناسی‌ در این منطقه، حاكی‌ از آن است كه دشت مزبور از هشت هزار سال قبل از میلاد محل سكونت كشاورزان بوده و از شش هزار سال قبل، پایتخت تمدن‌های‌ گوناگون بوده و تا اوایل قرن چهارم هجری‌ از اهمّیت و رونق زیادی‌ برخوردار بوده است. آثار بسیار شگفت انگیزی‌ از آنها در حفاری‌‌های‌ هیئت‌های‌ علمی‌ به دست آمده است كه اكنون زینت بخش موزه‌های‌ بزرگ دنیاست.

 در دشت شوش اولین مركز كشاورزی‌ جهان بنیان گذاشته شد.

 ژان ژاك دو مرگان نیز پس از بررسی‌‌های‌ خود، آثار باستانی‌ تپه شوش را – كه روی‌ یكدیگر قرار داشتند و نشانگر تمدن‌های‌ گوناگون بودند – به نُه دوره مختلف زیر تقسیم كرده است:

 1. خاك یا تپه‌های‌ طبیعی‌ و دست نخورده.

 2. آثار و بقایای‌ اولین شهر و قبرستان آن و نوع سفال منقوش.

 3. لایه مهرهای‌ عتیق و سفال منقوش.

 4. دوره همزمان با «نارام‌سین«، سفال منقوش و اولین نمونه مُهر استوانه‌ای‌ و سفال با نقوش كنده كاری‌ شده.

 5. قسمت بالاتر از طبقه همزمان با دوره «نارام سین» گنجینه شوش.

 6. دوران همزمانی‌ با «حمورابی‌» در هزاره دوم در بین‌النهرین.

 7. دوران «آنزان» یا «آنشان«.

 8. دوران هخامنشی‌،سلوكی‌، اشكانی‌ و ساسانی‌.

 9. دوران اسلامی‌.

 شهر تاریخی‌ «شوش» دارای‌ چهار تپه عظیم است كه توسط هیئت اولیه حفاری‌ فرانسه یعنی‌ «دمرگان»  به شرح زیر نام‌گذاری‌ شده است.

 /  تاراج میراث ملی، ج 2، مقدمه، ص 17.

 ذكاءالملك فروغی‌ (وزیر وقت امورخارجه) در مورد حفریات در شهر»ری‌» توسط اشخاص غیر صلاحیتدار، در خواست اطلاعات كرده و می‌‌نویسد كه:

 «در چند روز گذشته در حفریات محلّ مزبور، اشیایی‌ به دست آمده كه دارای‌ اهمیت علمی‌ می‌‌باشند، لذا در خواست می‌‌شود كه براساس قراردادهای‌ منعقد از این‌گونه اقدامات جلوگیری‌ به عمل آید.»

 وزیر مختار فرانسه در تهران به وزارت خارجه ایران اعتراض كرده می‌‌نویسد:

 «به موجب قراردادها،حق دائم حفریات در تمام خاك ایران به فرانسه اختصاص داشته و كلیه اشیای‌ مكشوفه غیر از طلا و نقره باید به طور مساوی‌ بین دولت ایران و فرانسه تقسیم شود.

 امّا حاضربه قبول اقداماتی‌ ازسوی‌ دولت ایران مبنی‌ برلغوقراردادها بدون توافق با دولت فرانسه، نمی‌‌باشد.»

 سرانجام دولت فرانسه به شرط اینكه دولت ایران كتابخانه و موزه‌ای‌ در تهران تأسیس و ریاست آن را به مدّت پنج سال، به یك نفر فرانسوی‌ واگذار كند و متعهد شود كه حداقل قرارداد وی‌ تا سه نوبت تمدید و یا فرانسوی‌ دیگری‌ را به همین منظور استخدام كند، با الغای‌ قراردادهای‌ حفّاری‌ موافقت كرد. /  تاراج میراث ملی، ج 2، مقدمه صفحات مختلف.

 روس‌ها نیز در این یغما بی‌‌نصیب نماندند. از جمله آنچه از دستبرد روس‌های‌ تزاری‌ از مقبره شیخ صفی‌‌الدین در اردبیل مصون مانده بود، اشیایی جمع‌آوری‌ و به روسیه فرستاده شده بود.

 باشهرت یافتن و شناخته شدن آثار تاریخی‌ و نفیس ایران در سرتاسر جهان، بین مؤسّساتی‌ كه دست اندر كار باستان شناسی‌ و حفاری‌ بودند، برای‌ به دست آوردن امتیاز حفریات كشمكش به وجود آمد. پروفسور آرتور پوپ، مشاور صنایع مستظرفه اسلامی‌ مؤسسّه «صنایع مستظرفه شیكاگو» در اوایل به سلطنت رسیدن «رضا شاه» به عنوان مشاور افتخاری‌ صنایع مستظرفه دولت ایران، برگزیده شد.

 قبل از تصویب قانون حفظ آثار ملی‌ در آبان 1309خ. هیئت‌های‌ فرانسوی‌ براساس قرارداد 1900م. كلیه آثار كشف شود را به پاریس منتقل می‌‌كردند… .

 ثروت ملی‌ این كشور را با قول و قرار و دستخط تضمینی‌ برای‌ مدّت محدودی‌ جهت مطالعه خطوط آنها، به فرانسه و انگلستان بردند، امّا از زمان سلطنت ناصرالدّین شاه تاكنون كسی‌ به فكر بازگرداندن آنها نیفتاده و خود دولت‌های‌ به امانت برنده نیز موضوع را شامل مرورزمان دانسته و آن را فراموش شده تلقّی‌ كرده‌اند. در این میان بر عهده «سازمان میراث فرهنگی‌ كشور» و اداره حقوقی‌ وزارت امور خارجه است كه تلاش همه جانبه‌ای‌ را برای‌ بازگردانیدن آنها كه تعدادشان بیش از پنج هزار قطعه بزرگ و كوچك است، آغاز و این عمل را به عنوان یك اقدام ملی‌ محسوب كند.

 سنگ‌های‌ حجاری‌ شده وغیره را ابتدا موسیو گدار، مدیر فنی‌ باستان‌شناسی‌، مشاهده می‌‌كند و هر كدام را اجازه دهد، جوازحمل به خارج از كشور برای‌ آن صادر می‌‌شود. با وجود این، تجّار عتیقه فروش یهودی‌ به طرق مختلف، آثارعتیقه را از مرزها خارج می‌‌كنند، لذا جهت جلوگیری‌ از این امر، اقدامات لازم به عمل می‌‌آید و از وزارت مالّیه نیز درخواست می‌‌شود به گمرگات دستور اكید صادر كنند تا از خروج اشیای‌ عتیقه جلوگیری‌ نمایند.

 این سال‌ها مصادف با حكومت دیكتاتوری‌ رضاخان بود كه جهت تحكیم پایه‌های‌ سلطنت خود مخالفانش را قلع و قمع می‌‌كرد و كسی‌ در فكر حفظ و حراست از میراث ملّی‌ نبود، لذا تجّار یهودی‌ كه به ارزش این‌گونه آثار پی‌ برده بودند، از شوش، تخت جمشید، شمال و غرب ایران و از هر نقطه‌ای‌ كه می‌‌توانستند، اشیای‌ تاریخی‌ را به صورت قاچاق از مرزها خارج می‌‌كردند و به قیمت گزاف به موزه‌های‌ اروپا و آمریكا می‌‌فروختند.

 پروفسور «ارنست هرتسفلد» آلمانی‌ و استاد دانشگاه برلن،از دانشمندان وشرق شناسان مشهور قرن گذشته، از سال 1309ش،از سوی‌ «مؤسسه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو» برای‌ كاوش و خاك برداری‌ از ویرانه‌های‌ تخت جمشید، به ریاست هیئت اعزامی‌ انتخاب می‌‌شود.

 نامبرده كه با اهدای‌ هدیه گرانبهایی‌ به ولیعهد سوئد،خود رابه وی‌ نزدیك كرده بود، با اجازه او از همدان، جزوهمراهانش عازم قصرشیرین می‌‌شود و وسایل خود را كه مقدار زیادی‌ اشیای‌ عتیقه در میان آنها بود، جزو بارهای‌ ولیعهد كه دارای‌ مصونیت سیاسی‌ بودند به استكهلم می‌‌فرستند.

 پس از خروج هرتسفلد از ایران در اواخر سال 1313ش. و موضوع قاچاق اشیای‌ عتیقه توسط وی‌، سفارت آلمان درتهران طی‌ یادداشتی‌ به وزارت امور خارجه اطّلاع می‌‌دهد كه شانزده صندوق اشیای‌ متعلّق به هرتسفلد در تخت جمشید قرار دارند و برای‌ خروج آنها از محلّ درخواست صدور مجوّز می‌‌شود.

 شانزده صندوق از اشیای‌ متعلق به هرتسفلد كه بنا به تقاضای‌ سفارت آلمان برای‌ رسیدگی‌ و قیمت گذاری‌ جهت صدور مجوّز آنها از تخت جمشید، به آن وزارتخانه ارسال شده بود مورد رسیدگی‌ قرار گرفت.

 معلوم نیست در طول چهار سالی‌ كه نامبرده در تخت جمشید كار می‌‌كرد، هر بار كه از ایران خارج می‌‌شد، چند صندوق از اشیا را به طور اشتباهی‌ همراه خود از كشور خارج می‌‌كرد، به ویژه درسال‌های‌ اولیه، كه خاكبرداری‌ و كشفیات وی‌، او را بلندآوازه و شهره آفاق كرده بود.

 پس از فرانسویان، انگلیسی‌‌ها، و آلمانی‌‌ها، نوبت هیئت‌های‌ آمریكایی‌ بود كه از سوی‌ موزه‌ها و دانشگاه‌های‌ گوناگون ظاهراً برای‌ تحقیقات علمی‌ و به منظور كشف مبدا تمدن انسان به ایران بیایند، ولی‌ در حقیقت ورود آن‌ها برای‌ دستیابی‌ به گنجینه‌های‌ گرانبهایی‌ بود كه آنها را به این سو جذب می‌‌كرد.

 در بیستم اكتبر 1930م. برابر با 1309/7/28ش. روزنامه «هرالد تریبون» چاپ آمریكا، خبر تشكیل مؤسسه جدید برای‌ اكتشافات در ایران كهن را با تأسیس یك مؤسسه آمریكایی‌ برای‌ صنایع و عتیقه ایران منتشر نمود كه نظر به اهمیت موضوع در 1309/9/6 ش. وزارت امور خارجه موضوع را طّی‌ نامه شماره 24158به اطّلاع وزارت معارف رساند و از سفارت ایران در واشنگتن نیز درخواست كرد كه در این مورد تحقیق شود. در همان سال، راكفلر ثروتمند شهیر آمریكایی‌ مبلغ نه میلیون دلار برای‌ كاوش‌های‌ مصر و ایران در اختیار پروفسور «جیمز بریستد» رئیس بنگاه شرقی‌ و استاد دانشگاه شیكاگو، بگذارد.

 در 1312/2/29ش. شخصی‌ به نام علی‌ اكبر كاشف از ایرانیان مقیم آمریكا می‌‌نویسد كه طبق اطّلاعاتی‌ كه به دست آورده است، تعداد زیادی‌ از مجسمه‌های‌ تخت جمشید به آمریكاآورده شده ونظر به اینكه مجسمه‌های‌ مزبور، چهار هزار سال قدمت دارند. دو نفر به اسامی‌ كلكیان و گوركیان، تعداد زیادی‌ از آنها را (خروج آنها بایستی‌ ممنوع باشد.) خریداری‌ نموده و به آمریكا آورده و در حال فروختن آنها به موزه‌ها هستند.

 وزیر خارجه دستور پیگیری‌ موضوع مجسمه‌های‌ سرقت شده را می‌‌دهد. اما موضوع سرقت مجسمه‌های‌ تخت جمشید كه بی‌‌شك توسط عوامل صهیونیست‌ها انجام گرفته بود، به جایی‌ نمی‌‌رسد.

 در 1312/1/9ش. سفارت ایران در پاریس، در گزارشی‌ به وزارت امور خارجه می‌‌نویسد:

 یكی‌ از عتیقه‌فروشان مقداری‌ از سنگ‌های‌ نقش‌دار تخت جمشید را از گمرك بوشهر خارج ساخته، و آنها را در پاریس به فروش رسانده و از وجوه حاصله آن در ایران، زمین خریداری‌ كرده است. این موضوع هم پیگیری‌ نشد.

 به هر حال از سال 1309ش. پای‌ آمریكایی‌‌ها به تخت جمشید باز شد و با كمك‌های‌ مالی‌ راكفلر و خانم جوانی‌ موزه‌ها و دانشگاه ها، هیئت‌های‌ زیادی‌ را روانه ایران نمودند.

 پس از انقلاب اسلامی‌ دو لوح از موزه باستان سرقت شد. این دو لوح سرقت شده در شهریور 1312ش. هنگام حفاری‌ كه در داخل جعبه‌ای‌ قرار داده شده بودند، كشف شدند. الواح مزبور هر دو دارای‌ یك متن هستند و به سه زبان فارسی‌ باستان، عیلامی‌ و بابلی‌ نوشته شده‌اند و ترجمه آنها چنین است:

 داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ویشتاسب هخامنشی‌، داریوش شاه می‌‌گوید، این كشوری‌ است كه من دارم، از سگستان كه آن سوی‌ سفراست، تا كوشا وحبشه، از هند و سارد، اهورامزدا كه بزرگ‌ترین خدایان است به من بخشیده، اهورامزدا مرا و خاندانم را حفظ كند.»

 در 19/2/1312 ش. دكتر اریك اشمیت، رئیس هیئت اعزامی‌ از سوی‌ موزه پنسیلوانیا و فیلادلفیا، طی‌ نامه‌ای‌ به محمد علی‌ فروغی‌ وزیر وقت امور خارجه، در خواست صدور مجوزّ حفّاری‌ در تپه‌های‌ اطراف شهر ری‌ را می‌‌نماید و اعلام می‌‌كند از نظر مالی‌ نیز برای‌ یك كاوش درازمدت در اطراف شهر ری‌، به اندازه كافی‌ تأمین بوده و از این بابت هیچ مشكلی‌ ندارند وچون بر اساس مطالعاتی‌ كه از تپه‌های‌ اطراف حضرت عبدالعظیم (ع) به عمل آورده است احتمال زیاد می‌‌رود كه به تدریج كلّیه تمدن ایرانی‌ را كشف كند. لذا امیدوار است كه لطف حضرت اشرف شامل وی‌ نیز بگردد. نقشه نقاط حفاری‌ در اطراف شهر ری‌ نیز ضمیمه این نامه بود.

 دكتر اریك اشمیت كه از اوایل سال 1312ش. با یك قرارداد پنج ساله قابل تمدید موفّق شد مجوّز حفّاری‌ در تپّه چشمه علی‌ شهر ری‌ و تخت جمشید را از دولت ایران اخذ كند و با خروج هرتسفلد، جانشین وی‌ شود، در سال 1314ش. موافقت رضاخان را برای‌ پرواز با هواپیمای‌ خود كه آن را «دوست ایران» می‌‌نامید، گرفت.

 آن‌ها توانستند هزاران متر مكعب از خاك‌های‌ 24 قرن گذشته را كه از زمان آتش سوزی‌ اسكندر، روی‌ هم انباشته شده بود، بردارند و با برنامه منظمی‌ آثار گوناگونی‌ را از زیر خاك بیرون آورند.

 پس از جنگ جهانی‌ در 1940 – 1949، از سوی‌ مؤسسه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو، هیئت‌های‌ دیگری‌ نیز به ایران آمدند كه عبارتند از:

 هیئت دونالد مك‌كان: این هیئت در 1327ش. / 1948م. برای‌ بررسی‌ آثار باستانی‌ خوزستان، وارد ایران شد و دشت جنوب اهواز، تا ناحیه خلیج فارس، دشت رامهرمز و ناحیه آغاجاری‌، تا دره رود زیدون را، مورد مطالعه قرارداد.

 هیئت بررسی‌ دكتر «روبرت آدامز»: هیئت مزبور در سال‌های‌ 1340 – 1341 ش. / 1960- 1961 م. از طرف مؤسسه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو وارد ایران شد.

 هیئت پروفسور دلوگاز و پروفسور كنتور: هیئت مزبور، از سوی‌ مؤسسه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو، برای‌ حفّاری‌ در تپّه چغامیش، به ایران اعزام شد.

 هیئت پروفسور فرانك هول: هیئت مزبور در 1326ش. / 1961م. از سوی‌ دانشگاه رایس تگزاس برای‌ بررسی‌ مناطق غربی‌ خوزستان، به این منطقه اعزام شد.

 هیئت حفّاری‌ پروفسور هانس نیسان: این هیئت نیز از سوی‌ مؤسسه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو، درسال 1349ش. / 1970. برای‌ بررسی‌ دشت بهبهان به ایران اعزام گردید.

 هیئت گریگوری‌ جانسن: این هیئت بین سال‌های‌ 1353 – 1354، از سوی‌ كالج هانتر نیویورك به ایران اعزام گردید.

 نوشته جراید دنیا در مورد حفریات در ایران:

 از ابتدای‌ كشف آثار باستانی‌ در ایران، آوازه آن‌ها در جهان پیچیده و روزنامه‌های‌ گوناگون جهان در این مورد، مقالات و اخبار زیادی‌ را به چاپ رساندند. در این بخش نمونه‌هایی‌ از این‌گونه جراید، مورد بررسی‌ قرار می‌‌گیرد.

 اخبار مصوّر لندن در شماره 4767 مورخ 10 اگوست 1930م. یك مقاله مفصّل علمی‌، راجع به صنایع و فن معماری‌ ایران، به قلم آرتور پوپ درج كرد وی‌ در این مقاله درباره حفریات اریك اشمیت در شهر ری‌ می‌‌نویسد:

 «به رغم گرمای‌ شدید، عملیات حفّاری‌ در شهر ری‌ ادامه دارد امّا تعداد كارگران از سیصد نفر به 150 صدوپنجاه نفر كاهش یافته است و چون امتیاز استخراج آثار شهر ری‌ از سوی‌ دولت ایران به مدّت پنج سال به اشمیت اعطا شده است، بنابراین وی‌ عملیات حفّاری‌ را درطول سال و بدون تعطیلی‌ ادامه می‌‌دهد.»

 در مقاله همچنین آمده بود كه شهر ری‌ در تاریخ پیش از اسلام و بعد از اسلام دارای‌ اهمیت زیادی‌ بوده و تاكنون آثار و نفایس گرانبهایی‌ از زیر خاك به دست آمده است كه صفحه‌ای‌ از صفحات تاریخ این شهر قدیمی‌ را برای‌ مردم جهان آشكار می‌‌سازد.

 در سال 1850م. به یك هیئت انگلیسی‌ به ریاست ویلیام كنت لوفتوس مأموریت داده می‌‌شود كه با رئیس هیئت كلنل ویلیام فنویك ویلیامز فرمانده نیروهای‌ ترك درجنگ كریمه و هنری‌ ادریان چرچیل به شوش بروند، و آثار باستانی‌ آن منطقه را مورد تحقیق و بررسی‌ قرار دهند، اما به علّت مخالفت مردم اطراف شوش و دزفول با حضور آن‌ها در منطقه، تنها توانستند چهار تل آن‌جا را شناسایی‌ كنند و مراجعت نماید.

 پس از عقد قرارداد «اعطای‌ امتیاز حفریات» به فرانسویان، یك انگلیسی‌ به نام هاری‌ چارتر قرارداد 25 ساله‌ای‌ مبنی‌ بر «اعطای‌ امتیاز استخراج طلا وحفریات در تمامی‌ خاك ایران» از شاه ایران  مظفرالدین شاه اخذ می‌‌كند. پس ازعقد قرارداد مزبور، فرانسویان با دعوت مظفرالدین شاه به پاریس در 1318ق. / 1900م.، حق «امتیاز انحصاری‌ حفریات و اكتشافات در تمامی‌ خاك ایران» را از وی‌ اخذ كردند كه تا سال 1927م. / مهر 1306ش. كه به «امتیاز حفریات در شوش» تغییر یافت، معتبر بود.

 اشیایی‌ راكه وزیر مختار انگلیس در بند سومّ بی‌‌ارزش قلمداد كرده است در بند هفتم می‌‌نویسد: «اشیایی‌ كه در نتیجه حفریات در دره بمپور به دست آمده حاكی‌ از این است كه یك تمدن باستانی‌، چندین هزار سال قبل از دوره تاریخ مسیح در بلوچستان و مكران وجود داشته است.» لذا اشیای‌ به دست آمده با قدمت چندین هزار سال نمی‌‌تواند بی‌ ارزش باشد.»

او همچنین می‌‌نویسد كه اورل اشتین، اجازه كشفیات آثار عتیقه را كسب نموده و مجازاست اشیای‌ به دست آمده را همراه خود از ایران خارج نماید.

 دراواخرسال 1937م./ بهمن ماه 1315 ش. كه گویا مأموریت جاسوسی‌ و سرقتی‌ اورل اشتین در ایران، به پایان رسیده بود، بدون سروصدا با تعدادی‌ از صندوق‌های‌ محتوی‌ اشیای‌ عتیقه مكشوفه، از ایران خارج می‌‌شود.

 متأسفانه جریان تاراج میراث ملی‌ تا این تاریخ ادامه دارد و اگر در آن ایام بیگانگان دست به این كار می‌‌زدند اكنون آشنایان دست آن‌ها را از پشت بسته‌اند و روزی‌ نیست كه در جراید خبری‌ از سرقت اشیای‌ عتیقه نباشد. / تاریخ میراث ملی، ج 4، صفحات متعدد.

 تأثیرات باستان شناسی‌: آنچه از هزاران سال پیش به عنوان كاوش و جستجوی‌ زمین رایج بوده است باآنچه كه امروز موضوع یا علم باستان شناسی‌ است و قدمتی‌ حدود یك قرن دارد كاملاً متفاوت و با هدفی‌ مغایر بوده است. در دوره معاصر علم باستان‌شناسی‌ به مدد فناوری‌ مطلوب به دنبال روشن كردن تاریخ فرهنگ و تمدن، كشف ناشناخته‌های‌ زندگی‌ ملل و انسان‌ها وپدیدار كردن روابط اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و فرهنگی‌ جوامع گذشته بوده است. دراین رهگذر سهم زمانی‌ ایران در باستان شناسی‌ – به شیوه نوین آن – به یك سده نمی‌‌رسد و شروع آن تا مدت‌ها تنها توسط خارجیانی‌ انجام گرفته است كه به دلایل گوناگون به سرزمین ایران آمدند وشاید همین به تنهایی‌ انگیزه‌ای‌ كافی‌ برای‌ پژوهش مورد نظر یعنی‌ معماری‌ این دوره باشد.

 باستان‌شناسی‌ معاصرغرب: درقرون هجدهم و نوزدهم میلادی‌ تب باستان شناسی‌ در اروپا و آمریكا با چاپ كتاب‌های‌ متعدد ازویرانه‌های‌ قدیمی‌ دررم و یونان باستان، تهیه نقشه‌های‌ متنوع، سفرهای‌ تحقیقی‌ وعلمی‌ به این سرزمین‌ها، حفاری‌ و كاوش‌های‌ باستان‌شناسی‌، ایجاد مراكز مطالعاتی‌ وآكادمی‌‌های‌ باستان شناسی‌ و نیز تأسیس موزه‌ها به بالاترین درجه خود رسید.

 سال 1876 م. را مخصوصاً باید به عنوان مبدأ تاریخ باستان شناسی‌ یونان به خاطر سپرد.

 دانشمندان و باستان‌شناسان غرب در دوره معاصر و به طور همزمان تمدن فراعنه را در مصر،تمدن سغدی‌ را در شمال وآسیای‌ میانه، تمدن فنیقی‌ را در سوریه و لبنان و شمال آفریقا، تمدن آشور و بابل را در عراق،تمدن هلنی‌ را در تركیه و آسیای‌ صغیر و بالاخره تمدن ماد و عیلام و هخامنشی‌ و میتراییسم را در ایران مورد پژوهش و كاوش همه جانبه قرار می‌‌دهند.
/ جریان شناسی تاریخ نگاری‌‌ها در ایران معاصر، ص 67.

 باستان شناسی‌ معاصر ایران: ما مطالعه خود را تا حدود جغرافیای كنونی‌ ایران محدود می‌‌كنیم و آنچه را كه «ایران خارجی‌» نامیده شده كنار گذاشته‌ایم. از نظر قدمت، كارما شامل قرن‌هایی‌ است كه از آثار ایجاد تمدن درایران تا هجوم عرب واقع شده و به این طریق از دوران‌های‌ پیش از تاریخ، عیلامی‌، هخامنشی‌، سلوكی‌، اشكانی‌ و ساسانی‌ صحبت خواهیم كرد. / باستان شناسی ایران باستان.

 دوره معاصر ایران مواجه است با تعداد زیادی‌ از مسافران، جهانگردان خارجی‌، وابستگان نظامی‌ و اقتصادی‌ و نیز مستشرقینی‌ كه اطلاعات و آگاهی‌‌های‌ قابل توجهی‌ از میراث غنی‌ و عظیم سرزمین ایران به دنیا شناسانده‌اند.

 به طور خلاصه آمار فعالیت‌های‌ باستان‌شناسی‌ ازآغاز قرن نوزدهم درایران حاكی‌ از انجام روزافزون آن است. بر طبق این آمار كمیت آن‌ها عبارت است از:

 1. از آغاز تا 1900م. / 1279ش. 56 مورد.

 2. از 1901 تا1910م. / 1280 تا 1289ش. 37 مورد.

 3. از 1911 تا 1920م. / 1290 تا 1299ش. 16 مورد.

 4. از 1921 تا 1930م. / 1300 تا 1309ش. 32 مورد.

 5. از 1931 تا 1941م. / 1310 تا 1320ش. 97 مورد.

 تمامی‌ این حفاری‌‌ها و پژوهش‌ها توسط باستان‌شناسان خارجی‌ یا به سرپرستی‌ آن‌ها انجام گرفته است. / مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران، عزتالله نگهبان. صص 481 تا 505.

 عیسی‌ صدیق در خاطرات خود در مورد میراث تاراج رفته ایران چنین می‌‌نویسد:

 «روزی‌ كه به خانه راكفلر رفتم پس از صرف شام تالار ایرانی‌ خود را به من نشان داد و گفت كه آن را مخصوص آثار و مصنوعات كشور من ساخته است. سقف تالار در حدود پنج شش متر ارتفاع داشت و یك تخته قالی‌ ممتاز شاه عباسی‌ دیوار را از سقف تا كف تالار می‌‌پوشاند و به قراری‌ كه بعد شنیدم یكصد هزار دلار بهای‌ آن زمان قالی‌ بود. در قفسه‌های‌ عالی‌ ظروف قدیمی‌ ایران را از هر قبیل چیده بودند. زری‌ و مخمل و كاشی‌ و شال و ترمه و قلمكار اصفهان و مینیاتورهای‌ عالی‌ دیوارهای‌ تالار را مزین می‌‌ساخت. روی‌ میز بزرگ مرصع دستخط قاب شده ناصرالدین شاه كه به راكفلر اول نوشته بود و دستخط مظفرالدین شاه با تمثال امضا شده و نشان شیروخورشید و فرمان آن قرار داشت. / یادگار عمر، ج 1، ص 8.

در سال 1930 م./ 1309ش. سرمایه‌دار بزرگ آمریكایی‌ راكفلر بنا به تشویق انجمن آمریكایی‌ صنایع عتیقه ایران[3] كه ریاست آن با پروفسور ویلیام جكسون بود و پروفسور پوپ مدیریت آن را به عهده داشت حاضر شد مبلغ نُه میلیون دلار برای‌ كاوش‌های‌ مصروایران دراختیار جیمز برستد[4] رئیس بنگاه شرقی‌ دانشگاه شیكاگو بگذارد و او بود كه هیئتی‌ را به ریاست هرتسفلد برای‌ كاوش به تخت جمشید فرستاد. در ازای‌ این سرمایه‌گذاری‌ اندك، اشیای‌ گرانقیمتی‌ كه قابل قیمت‌گذاری‌ نبودند از ایران به سرقت بردند.

 بازدید رضاشاه: این سؤال پیش می‌‌آید كه چگونه در دوره رضاشاه و تنها در همین دوره بیست ساله، گردش فكری‌ نسبت به دوره اسلامی‌ و یا چرخش بینشی‌ به قبل از اسلام حاصل شد و چرا سیاست‌های‌ نگرش به هنر و معماری‌ و به ویژه باستان شناسی‌ با برداشتی‌ خاص و حساب شده همراه بود. یكی‌ از نقش‌های‌ داخلی‌ در تأثیر باستان شناسی‌ این دوره را باید در شخص رضاشاه جستجو كرد. تأثیرپذیری‌ رضاشاه از گذشته باستانی‌ ایران را علاوه بر تلقینات اردشیرجی‌ كه روحیه باستان‌گرایی‌ و اسلام ستیزی‌ را در او ایجاد نمود، باید در سفرهایی‌ دانست كه سبب شد بازدیدی‌ از آثارباستانی‌ و قدیمی‌ ایران داشته باشد. اولین بازدید سردار سپه از آثار كهن ایران در سال 1301 اتفاق افتاد، زمانی‌ كه وی‌ وزیر جنگ بود و به قصد استقبال از احمدشاه قاجار عازم جنوب شد و از یادگارهای‌ اصفهان و شیراز به ویژه تخت جمشید دیدن كرد. او گفته بود: «امیدوارم پس از ترمیم خرابی‌‌های‌ اساسی‌ مملكت كه از آثار آن مردمان بی‌ علاقه است [قاجار] به تعمیر و احیای‌ جاودانی‌ آثار لایزال پیشینیان نیز بپردازم، خاصه قبر فردوسی‌ كه دیر زمانی‌ است آرزوی‌ عمارت آن را در دل دارم.»
/ پاسداری از آثارباستانی در عصر پهلوی، ص 57.

 دومین سفر وی‌ در طول صدارتش و ایام ریاست الوزرایی‌ و به منظور رفع غائله خوزستان بود كه از اصفهان، فارس، خوزستان، عراق كنونی‌ و در بازگشت از كرمانشاه دیدن كرد. او با یادی‌ از ایوان مدائن گفته بود:

 متأسفانه راه ما از طرف دجله نیست كه طاق خسروانوشیروان را ببینیم و یكی‌ از آثار باشكوه و افتخار عهد ساسانیان یا آینه عبرت را تماشا كنیم.» / همان منبع.

 انجمن آثار ملی‌: تمامی‌ اتفاقات گفته شده، زمینه تأسیس، فعالیت و سیاست‌گذاری‌ انجمن آثار ملی‌ را ایجاب كرد. انجمن آثار ملی‌ در سال1304ش. و تحت ریاست رضاشاه تأسیس و فعالیت خود را تا سال 1313 ادامه داد. هیئت مؤسس انجمن پانزده نفر بودند كه در واقع بنیان‌گذاران آن محسوب می‌‌شدند. / تلاش در راه خدمت به آثار ملی و امید به آینده، ص 386؛ نقل در معماری دوره پهلوی اول (كیانی). صص 48 تا 58. انجمن آثار ملی.

 ری‌ خود به تنهایی‌ گنجینه‌ای‌ عظیمی‌ است از آثار باستانی‌ در گستره تهران: ایزیدور خاراكسی‌ یونانی‌ در قرن نخستین میلادی‌ ری‌ را از تمامی‌ شهرهای‌ ماد بزرگتر دانسته است. / ایران باستان، ج 3، ص 2645.

  … ری‌ شهری‌ است عظیم و آبادان…
/ حدودالعالم، ص 142.

  … ری‌ شهری‌ است معظم نعمت‌ها آید از آنجا نیكو… / جهاننامه، ص 39.

 كرپرتر سیاح انگلیسی‌ می‌‌نویسد:

  … شهری‌ در مقام شهرت و عظمت دارای‌ پایه رفیعی‌ بوده كه اكنون به صورت ویرانه‌ای‌ درآمده است. / سفرنامه كرپرتر، ج 1، ص 358.

 در بسیاری‌ از كتب قدیمی‌ نظیر مختصرالبلدان، احسن‌التقاسیم، جهان‌نامه، معجم‌البلدان، هفت اقلیم، مجالس المؤمنین و… از ری‌ به عنوان عروس دنیا یاد شده است. در سخن از پیشینه ری‌ باید گفت كه در تورات و بسیاری‌ دیگر از كتاب‌های‌ قدیم نام این شهر درج آمده است.

 گیرشمن در «تاریخ ایران» می‌‌نویسد:

 «… آشوریان جمعی‌ از یهودیان را در ری‌ نزدیك تهران مسكن دادند…»

  … شهر ری‌ را، پیش از اسلام مركز دینی‌ و پایگاه بزرگ مغان و زردشتیان دانسته‌اند… / اناهیتا، ص 223.

 زرتشت در ری‌ زاییده شد… / آینه آیین مزدیسنی، ص 5.

 ری‌ پس از اسلام نیز از اهمیت فراوانی‌ برخوردار بود، تا این كه پس از حمله مغول به ویرانه‌ای‌ تبدیل شد و گو این كه دو سه قرن پس از این هجوم هم حیات نیمه‌جان خود را ادامه داد اما دیگر از صورت شهر خارج و به دیهی‌ خرد تنزل كرد.

 ری‌ از هزاران سال پیش دارای‌ آثار باستانی‌ بسیاری‌ است نظیر تپه مرتضی‌ كرد، تپه چال ترخان، زندان هارون‌الرشید، طبرك، چشمه علی‌، برج طغرل و قلعه، حصار و… كه هر یك را به جای‌ خود شرحی می‌‌آوریم.


1. James Henry Breasted

1. Richard. N. Frye

1. American Institute for Persian Artand Archeology

2. J. H. Breasted