آب انبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، بركه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آببندی شده و غالباً ساخته شده در پایینتر از سطح زمین است كه به منظور ذخیره آب آشامیدنی برای ایام كمآبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره شدن و گاه به منظور استفاده از آب خنك در تابستان، در شهرها، روستاها، دژها، مسیر راههای كاروانرو (در رباطها و كاروانسراها) و در دل كوهها ساخته شده است. این نوع مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران آب انبار نام دارد. / دانشنامه ایران و اسلام.
در برخی نقاط چون بیرجند انبار حوض، بركه و در دیگر شهرهای ایران با نامهایی چون مُرغِی و مُرغِك (در ساوه) و هوْد، احتمالاً صورتی دیگر از حوض (در خندق و بیابانك) خوانده میشود. در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز به وجود این نوع مخازن با نامهای مختلف برمیخوریم.
تاریخچه: انبارهای ذخیره آب در آغاز گودالهایی بود كه خود به خود از آب باران و سیلابها پر میشد. به تدریج بشر خود به انبار كردن آب در این گودالها پرداخت و سرانجام به ایجاد انبارهای آب در جاهای مورد نیاز خویش دست یازید. با پیشرفت تمدن روشهای ذخیره آب نیز تكامل یافت. در تمدنهای ایران، مصر و بینالنهرین آب را در آب انبارهای سرپوشیده غیرقابل نفوذی كه از تبخیر شدن آب و آلودگی آن جلوگیری میكرد، ذخیره میكردند. در كشورهای یونان و روم نیز از این شیوه برای ذخیره آب استفاده میشد. تاریخ ایجاد برخی آبانبارها در فلسطین به دوران نَبَطیان بازمیگردد. / الموسوعه الفلسطینیه، صص 341 تا 342.
در ایران از روزگاران كهن به علت كمبود آب در بخش عمدهای از این سرزمین، ارزش و اعتباری بسیار برای آب قائل بودند و ستایشگاههای بزرگی برای نیایش ایزد نگهبان آب، آناهیتا (ناهید)، برپا داشته بودند و آب انبار یكی از ساختمانهایی بود كه از زمانهای بسیار دور برای تأمین و نگهداری آب به ویژه در مناطقی كه به آب دائمی (چشمه و قنات) یا فصلی (باران) متكی بود ابداع شد و توسعه یافت.
یكی از كهنترین نمونههای آب انبار در ایران در كنار محوطه چُغازَنبیل، مربوط به هزاره دوم قم و دوران شكوفایی تمدن ایلام، به دست آمده است. ولی این اندازه اطلاعات و مدارك برای بررسی دقیق مصالح، ابزارها، سبك و روشهای معماری آبانبارها در این روزگاران كافی نیست؛ با این حال با اتكا بر این آثار و رواج احداث قنوات، سدها و بندها در دوره اشكانیان و ساسانیان كه میتواند بیانگر پیشرفت عمدهای در تكنیكهای ساختمانی باشد / ایرانیكا.
و با عنایت به این نكته كه معماری این نوع ساختمان جدا از اصول و روشهای ساختمانی دیگر بناها نبوده است، همچنین با توجه به این نكته مهم كه عناصر و اصول به كار گرفته شده در معماری روزگاران نزدیك به عصر ما، حتی در عصر ما، میراثی از سنتهای كهن معماری این سرزمین است میتوان با احتیاط حدسهایی زد. ماكسیم سیرو احتمال میدهد كه آبانبارهای استوانهای و ستوندار از نواحی مجاور مدیترانه از طریق اسیران جنگی كه در زمان ساسانیان به دست پادشاهان ایران اسیر میگردیدند، اقتباس شده باشد. در دوران حكومت اسلامی تأكید بر مسائل مربوط به بهداشت و طهارت باعث گردید كه ساختن مخازن آب (حوض، آب انبار، خزینه حمامها) به عنوان یك عنصر اساسی در زندگی مسلمانان در مساجد یا در كنار و نزدیك آنها بیش از پیش متداول گردد و با تكامل و توسعه كشاورزی و تجارت در این دوران ساختن آب انبارها در روستاها و در مسیر جادههای كاروانرو گسترش یابد. همزمان با توسعه اسلام در كشورهای مختلف و گسترش مبادلات فرهنگی به بركت دین و حكومت مركزی واحد، فنون ساختمانی تكامل بسیار یافت.
نقش حیاتی آبانبارها در بافت شهرها… چنان چشمگیر است كه میتوان آبانبارها را… در بسیاری جاها بزرگترین و چشمگیرترین واحد معماری بهشمار آورد، زیرا دیگر بناهای همگانی این نقاط در برابر آنها نمودی ندارد.
یكی از كهنترین نمونههای آبانبارهای طاقدار، حوض عضدی است كه به فرمان عضدالدوله دیلمی (332 – 379ق / 944 – 989م) در اصطخر فارس ساخته شد. از این تاریخ تا دوره صفویان (1135ق. – 907ق. / 1723م – 1501م) و پس از آنكه ساختن آبانبار به عنوان كاری پسندیده توسط شاهان و فرمانروایان و نیكوكاران متداول میگردد، به نمونههایی چند از آبانبارها كه تاریخ بنای آنها مشخص است برمیخوریم.
انواع: آبانبارها را میتوان بر اساس شكل و طرز ساختمان مخازن و نوع پوشش آنها، عناصر به كار گرفته شده برای تهویه و تبرید آب، نوع دسترسی به مخازن و فضاهای ارتباط دهنده، نحوه آبرسانی به مخازن و همچنین از نظر تزیینات به كار رفته در آنها از یكدیگر متمایز ساخت. از این گذشته آبانبارها بر حسب خصوصیات منطقهای و سلیقه سازندگان محلی سبكهای مشخصی دارند كه میتوان آنها را از نظر گونهشناسی و سبكشناسی نیز بررسی كرد.
آبانبارهای خصوصی: آبانبارهای خصوصی (در خانههای شهری یا روستایی) عموماً در زیر ساختمان یا در زیر سطح حیاط ساخته میشوند. مخازن این آبانبارها معمولاً مكعب یا مكعب مستطیلاند و سقفی مسطح یا گهوارهای دارند. در این نوع آبانبارها اگر مخزن در زیر حیاط خانه ساخته شده باشد برداشت آب از آنها با دلو و از راه دریچهای كه در سقف یا نزدیك به سقف تعبیه گردیده یا به وسیله تلمبه دستی انجام میگیرد… . گنجایش برخی از این آبانبارها برای تأمین آب مصرفی سه یا چهار سال یك خانه كافی است.
آبانبارهای عمومی: آبانبارهای عمومی در بیشتر جاها بناهای چشمگیر و بزرگیاند و سازندگان آنها پادشاهان، حكام، والیان یا مردان نیكوكار محلی بودهاند.
آبانبارهای شهری: معمولاً در مراكز محلههای شهرها، در كنار اماكن مذهبی، آموزشی، رفاهی و تجاری ساخته میشدند. نمونههای بازمانده این آبانبارها نشان میدهند كه اینها نسبت به انواع دیگر دارای ظرفیت بیشتری بوده و میتوانستهاند نیاز اهالی محلات پرجمعیت شهری را برای ماهها تأمین كنند. از جمله معروفترین آبانبارها در تهران: آبانبار میدان سیداسماعیل، معیر، صاحب دیوان، بابانوذر، یوزباشی، سیدولی، امامزاده یحیی، رضاقلی خان، چهل تن و كوچه غریبان است.
آبانبارهای روستایی: عموماً در میدانهای مركزی روستاها ساخته میشدند با معماری بسیار ساده و مصالح موجود در محل و بیشتر فاقد تزیینات و پیرایهها. طرح مخازن این آبانبارها بیشتر استوانهای است.
آبانبارهای قلعهای: بسیار ساده و اغلب به صورت حوضهای سرپوشیدهاند. مخزن آنها نسبتاً كوچك و عمیق است… معماری آبانبارهای داخل كاروانسراها را میتوان تأثیر گرفته از آبانبارهای قلعهای دانست و در این گروه مطالعه كرد. اینها معمولاً به صورت حوضهایی سرپوشیده، در میان حیاط و بر روی محورهای اصلی كاروانسرا ساخته شدهاند با مخازنی نسبتاً كوچك و كمعمق. روی طاق این مخازن كاملاً مسطح است كه از آن برای بارگیری كاروانها استفاده میشده است.
آبانبارهای میانراهی: غالباً در مسیر جادههای كاروانرو، در كنار كاروانسراها ساخته شدهاند. مخازنی استوانهای و پوششی گنبدی دارند… .
آبانبارهای بیابانی، عموماً در میان بیابانهای خشك به منظور سیراب كردن دامها ساخته شدهاند.
شیوه ساختمان و مصالح: مخازن آبانبارها با توجه به بزرگی و كوچكی آنها به دو صورت ستوندار و بیستون و با مقاطع مربع، مربع مستطیل، هشت ضلعی و دایره ساخته شدهاند. ظرفیت متوسط آبانبارهای موجود در حدود 1، 500 – 3 و قطر دهانه آنها در حدود 15 متر است.
گنجایش آبانبارهای ستوندار گاه بالغ بر 3، 5000 -3 و گاه بیشتر میشود. مخازن آبانبارهای كوهستانی را با قلم و چكش در دل سنگ كنده و سقف آنها را با طاق ضربی پوشاندهاند. گاهی نیز قسمتی از طاق، سنگ طبیعی كوه است كه زیر آن را هلالی با قلم تراشیده و بقیه را با آجر سقف زده و به یكدیگر متصل كردهاند، مانند آبانبارهای عظیم گرد كوه دامغان. اما برای گودبرداری و ساختن مخازنی كه در زمین نرم و در دشتها ساخته شده در ایران از دو روش استفاده گردیده است. شیوه رایج، گودبرداری كامل و روش دیگر كه نسبتاً سادهتر و كمخرجتر است ریختهای نام دارد.
آبانبارهای عمومی را غالباً با طاق و گنبد میپوشانند و عموماً پوشش آبانبارهای بزرگ نیم كره و در برخی مناطق تخممرغی، مخروطی یا نزدیك به مخروط است و شیوه معمول طاقزنی به صورت دورچین. با این روش میتوان دهانههای تا حدود بیست متر و كمی بیشتر را پوشاند. گاه دهانه مخزن آنقدر بزرگ بوده كه زدن گنبد بر آن غیرممكن میشده مانند بركه كل (كچل) در كَراشِ لار كه دو سه بار گنبدی كه بر آن ساختند فرو ریخت و هنوز بیگنبد و كل برجای است.
انواع آبانبارها از نظر نوع عملكرد و اركان:
1. آبانبارهای خصوصی: این آبانبارها در خانههای شهری و یا روستایی، عموما در زیر ساختمان یا در زیر سطح حیاط ساخته میشدند. مخازن این آبانبارها معمولا مكعب مستطیل بودند و سقفی مسطح یا گهوارهای داشتند.برداشت آب از آنها با دلو و از راه دریچهای كه در سقف یا نزدیك به سقف بود، به وسیله تلمبه دستی انجام می شد.
2.آبانبارهای عمومی: بناهای بزرگ و چشمگیری بودند. سازندگان آنها حكام و اعیان یا مردان نیكوكار محلی بودند كه هزینه ساخت آنها را از بیتالمال یا از اموال خویش میپرداختند.
الف) آبانبارهای شهری: معمولا در مراكز محلهها و در كنار امكان مذهبی، آموزشی، رفاهی و تجاری ساخته میشدند. نمونههای بازمانده از این آبانبارها نشان میدهد كه آنها نسبت به انواع دیگر دارای ظرفیت بیشتری بوده و می توانستند، نیاز اهالی محلات پرجمعیت شهری را برای ماهها تامین كنند.
اهمیت حیاتی این بناها موجب میشد كه در انتخاب نوع مصالح و كیفیت ساختمان آنها شود و افزودن بر بخشها و اجزای ضروری، جلوخانهایی بزرگ، سردر و هشتی، پلههای پهن، بادگیرهای بلند و همچنین تزیینات گوناگون در آنها به كار رود. معروفترین این آبانبارها در تهران عبارتند از: سید اسماعیل، صاحب ایوان، بابا نوذر، یوزباشی، سید ولی، امامزاده یحیی، رضا قلی خان، چهل تن و كوچه غریبان.
ب) آبانبارهای روستایی: عموما در میدانهای مركزی روستاها ساخته میشدند. این آبانبارها معماری بسیار سادهای داشتند و از مصالح موجود در محل و بیشتر بدون تزیینات و پیرایهها، شكل میگرفتند.
ج) آبانبارهای قلعهای: این آبانبارها بسیار ساده و اغلب به صورت حوضهای سرپوشیدهاند. مخزن آنها نسبتا كوچك وعمیق است و به شكل چاهی سریع در قسمت مركزی آبانبار ساخته میشدند. برخی از آنها به نحوی با مجموعه بناهای قلعه تركیب شده كه بتوانند آب باران كه روی بامها و صحن قلعه روان میشود، جمع آوری و ذخیره كنند.
معماری آبانبارهای داخل كاروانسراها را میتوان تاثیر گرفته از این نوع آبانبارها دانست و در این گروه مطالعه كرد. این بناها معمولا به صورت حوضهایی سرپوشیده در میان حیاط و روی محورهای اصلی كاروانسرا ساخته میشدند.
د) آبانبارهای میانراهی: این آبانبارها معمولا در مسیر جادههای كاروانرو و در كنار كاروانسراها شكل میگرفتند. آنها مخازن استوانهای و پوشش گنبدی دارند و برخی نیز اطاق و كلاهفرنگیهایی برای استراحت مسافران و خواندن نماز دارند.
از نمونه آبانبارهای میانراهی میتوان به آبانبارهای حوض بلند وزیر بر سر راه یزد به مشهد و آبانبار حاج حسین معمار در جاده یزد به تهران، اشاره كرد.
ه) آبانبارهای بیابانی: معمولا در بیابانهای خشك و به منظور سیراب كردن دامها ساخته میشدند. مخازن این آبانبارها معمولا چهارگوش ساخته میشد و دیوارهایشان حدود دو متر بالاتر از سطح زمین بودند.
آبرسانی: آبانبارهایی كه در مناطق كوهستانی، كوهپایهها و دشتها نزدیك به چشمهها یا مظهر قناتها ساخته شدهاند یا به وسیله مجرایی كه از مظهر قنات یا چشمه به مخازن میپیوندد پر میشوند.
در بیشتر جاها كوشش میشود آب از طریق مجراهای زیرزمینی یا تنبوشهای به مخازن هدایت گردد. گاهی طول مسیر تنبوشهگذاری شده به چندین كیلومتر میرسد، مثلاً آبانبارهای عظیم گرد كوه دامغان از آب چشمه پیخار كه در دو فرسنگی قلعه واقع بود پر میشد. آبرسانی معمولاً در زمستان و پیش از جاری شدن سیل انجام میشود و حجم آب به وسیله دریچهای ویژه كه در مسیر جریان آب قرار میگیرد، تعیین میگردد.
آببرداری: برخی از آبانبارهای خصوصی و بیشتر آبانبارهای عمومی دارای پاشیراند. آبانبارهای عمومی بزرگ گاه بیش از یك پاشیر و چند چاله فاضلاب دارند. پاشیر به وسیله پلكانهای آجری یا سنگی به سطح زمین مرتبط میشود. بلندی و درازا و پهنای هر پله و شیب و بلندی سقف پلكانها و همچنین نوع سقف آنها (جناغی یا گهوارهای) در آبانبارها متفاوت است. اندازه پلهها گاه حتی در یك آبانبار یك اندازه نیست.
مدخل پله پاشیر در برخی از آبانبارها بسیار زیبا ساخته شده است، تا آنجا كه عامل اصلی زیبایی مجموعه بناهای اطراف خود میگردد، مانند مدخل زیبای آب انبار میدان حسینیه در افوشته از دیههای نطنز، كه در وضع فعلی مؤثرترین عامل تزیینی میدان است.
برخی از آبانبارهای عمومی (بیتوجه به بهداشت) فاقد پاشیرند و پلكانی در داخل مخزن آب، از سطح زمین تا كف آن، ساخته شده است و مستقیماً میتوان از مخزن آب برداشت. به تدریج با مصرف آب و پایین رفتن سطح آن، پلههای بیشتری از زیر آب آشكار میگردد، مانند آبانبارهای حسینیههای زواره و كَراش و دهكدههای آن؛ داخل مخازن بركهای این ناحیه نیز پلكان چهارگوشه كوچك تا كف بركه ساخته شده كه در محل به آنها پاكُنه میگویند. نوعی دیگر از آبانبارهای عمومی كه معمولاً گنجایش كمی دارند، فاقد هرگونه پلهاند و از طریق دریچهای، مانند دهانه چاه، كه مستقیماً به مخزن متصل است با دلو از آنها آب برمیدارند. اینگونه مخازن در طبس و محمدیه نایین و برخی شهرهای كویری دیده میشود. بادگیرها: برای سالم و خنك نگهداشتن آب در آبانبارها تدابیرِ معماری چندی اعمال میگردد: 1. مخازن پایینتر از سطح زمین ساخته میشود. 2. دیوارهای آنها را قطور میسازند. 3. بادگیرهایی بر حاشیه طاق و روی دیوارها تعبیه میكنند. این بادگیرها كه در نواحی كویری و جنوب ایران بسیار بلند، بزرگ، گاه با شكوه و به شكل استوانه، مكعب، منشورهای هشت ضلعی یا خرطومی ساخته میشوند، نقش اصلی خنك كردن مخازن آب و نیز منازل را به عهده دارند. قسمت بالای بادگیرها پنجرههایی به شكلهای گوناگون دارد و در سراسر داخل این پنجرهها از بالا به پایین تیغههای نازكی فضای داخلی بادگیر را به بخشهای متعدد عمودی تقسیم میكند. بدینسان كمترین نسیمی از هر سوی بوزد به وسیله این تیغهها به پایین و به سطح آب مخزن راه مییابد و پس از برخورد با آب، هوای گرم شده زیر سقف را از راه بادگیرهای دیگر یا دریچه بالای گنبد (هواكش) به بیرون از مخزن میراند. افزون بر این، تهویه بادگیرها زمینه تجزیه مواد ارگانیك را توسط برخی از میكروارگانیسمها فراهم میسازد. انداختن ماهیهایی در آب مخزن نیز به از میان برداشتن تخم آفات كمك میكند. ارتفاع و تعداد بادگیر به بزرگی و كوچكی و اهمیت آبانبارها بستگی دارد. آبانبارهای مهم معمولاً دو بادگیر دارند.
آب انبار (امبار) در سراسر راههای ایران و در شهرهای این سرزمین به تعداد بسیار دیده میشود و بعضی از آنها كه در شهرهای خشك و كم آب ساخته شدهاند خود آثاری بسیار زیبا و از لحاظ معماری شایان توجه هستند.
سابقه ساخت آب انبارها به چند هزار سال قبل برمیگردد. قدیمی ترین اثر مكشوفه در این ارتباط مخزن آب شهر دوراونتاش عیلامی در نزدیكی معبد چغازنبیل است. كه قدمت آن به قرن 13 ق.م بر میگردد. قدیمیترین آب انبار كتیبه دار، آب انبار جنگ یزد، مورخ 878 ق.، است.
نقشه، معماری و تزیینات آب انبارها با توجه به منطقه جغرافیایی، شیوه برداشت آب، ابعاد، وضعیت قرار گرفتن آن در بافت شهری و… متفاوت است. اما نوع معمول و متداول آن مشتمل بر سردر ورودی، راهپله، پاشیر، مخزنی استوانهای یا چهار گوش و… شكل با بادگیر و پوشش گنبدی است.
آب انبارها بیشتر در محلهای پر رفت و آمد و در مجاورت مسجد، حسینیه، زیارتگاه و بازار تعبیه میشدند. آب انبارهای میان راهی اغلب در نزدیكی كاروانسراها ساخته میشدند
آب مخازن آب انبارها را از قنات، رودخانه، چشمه، آب باران و سیلابهای فصلی تأمین میكردند.
برای خنك نگهداشتن آب وتهویه فضای مخزن اغلب بادگیرها و هواكشها را در گنبد آب انبارها میساختند. بادگیرها با طرح چهار، شش و هشت ضلعی ساخته میشد. درآب انبارهایی كه بادگیر نداشتند هواكشهایی در سقف تعبیه میشد. / دانشنامه بناهای تاریخی ایران.
آب انبار از قسمتهای مختلفی تشكیل شده است:
نخست، تنوره یا خزینه كه برای مسائل ایستایی (جلوگیری از فشارهایی كه آب بر بدنه میآورد) در داخل زمین قرار میگیرد؛ دوم، راهی برای وارد شدن به آب انبار در قسمتی كه شیر داشته است (پاشیر(؛ سوم، بادگیر یا خیشخان.
برای آب انداختن آب انبارها، معمولاً آب را از كوهستان و از راههای دور میآوردند و آن را توسط حوضچههای شنی تصفیه و به مخزن هدایت میكردند. همچنین خیلی دقت داشتند كه خزانه پاك باشد. مخزن، زیر آبی جهت تخلیه لجنها داشته است و انجام آن كار خیلی مشكل بوده و معمولاً از چند نفر پهلوان كمك میگرفتند. آنها برای تمیز كردن و وارد شدن به مخزن لباس كركی میپوشیدند و لجنها را با طناب و چرخ چاه از یكی از روزنهای تعبیه شده، تخلیه میكردند.
برای اینكه آب داخل مخزن نگندد، چند بار آهك و نمك داخل آن میریختند. بدین ترتیب روی آن لایهای بسته و اگر پرده روی آن پاره میشد آب میگندید و غیر قابل استفاده میشد.
البته درهمه جا شكل آب انبار به این صورت نیست. مثلاً در تایباد و جام در شرق خراسان آب انبارها به صورت دیگری ساخته شدهاند، اولاً راهرو و راه پله خارجی ندارند و آب را در مخزنی پله پله ریخته و از كنار آن، از روی پلهها آب برمیداشتند. به طور قطع این تجربه برای محل مناسب بوده است.
خزانه بعضی از آب انبارها بسیار بزرگ است، مثل آب انبار حاج آقا علی در كرمان كه زیر كاروانسرای آن تماماً خالی است و خزانه آب انبار قرار دارد.
نیارش آب انبار یكی دیگر از مسائل مهم آب انبارهامی باشد. برای ایجاد فشار یكنواخت بر بدنه آب انبار، معمولاً شكل تنوره یا منبع آب به صورت استوانهای ساخته شده است. برای مقاوم نمودن كف آب انبار و جلوگیری از تغییرشكل دركف آن لایهای از سرب میریختند. سربهای كف حمام علی مردان خان در میدان گنجعلی خان كرمان را آقا محمد خان قاجار بیرون آورده و با آن گلوله ساخت.
در ساخت آب انبار دو نوع آجر به كار میرفته و از ملاتهای شفته و ساروج استفاده میكردهاند كه در مجموع چیز محكمی را میساخته است. آجر خام و پخته و این ملات برای قسمت پشت بدنه بوده و برای بدنه آب انبار آجر خاصی به رنگ لیمویی به نام آجرآب انباری داشتهاند كه فقط مخصوص آب انبار بوده است.
علاوه بر انتخاب شكل دایره برای منبع آب انبار، نوع مربع و مستطیل آن را نیز داریم. آب انبارِ گنجعلی خان كرمان چهار ستون دارد. مخزن آب انبار سید اسماعیل تهران، فضایی خیلی بزرگ یا چهل ستونی است.
علاوه بر آب انبارهای درون شهری، آب انبارهای برون شهری نیز ساخته شدهاند. این آب انبارها در لنگرگاهها یا منزلگاهها قرارداشته و ساختمان آن شامل مخزنی گود و پله پله بوده كه روی آن پوشیده شده و آب آن از آب باران تهیه میشده است. نمونههای مختلف آن در ناحیه خراسان ساخته شدهاند.
آب انبارهای معروف عبارتاند از آب انبار خواجه و ریگ در یزد قبل از صفویه،آب انبار سردار قزوین صفویه، آب انبار رنگرزها و میرزا مقیم در كاشان /آشنایی با معماری اسلامی ایران، صص 213 تا 215.
آب انبارها را میتوان دو دسته كرد:
الف) آب انبارهای دشتی: این گونه آب انبارها در دشت ساخته میشدند و بسیار ساده بودند. ریخت برخی از آنها همانند آب انبارهای شهری است، ولی بیشتر آنها مانند یك استخر سر پوشیده ساده هستند. یك سوی آنها پلكانی دارد كه به درون آب میرود تا هر چه آب پایین برود بتوان از آن برداشت كرد. آب را با ظرف از خزانه برمیداشتند و این آب انبار، شیر و پاشیر نداشته است. تنها خزانهای در یك گودی ساخته میشده و آب باران خود به خود در آن گرد میآمده است. در تایباد و جام، در شرق خراسان آب انبارها پلكان ندارند و آب را درخزانه پله پله ریخته و از كنار آن، از روی پلهها آب برمیدارند.
گاه برای پر كردن آب انبارهای دشتی از جایی بسیار دور جوی آبی تا آب انبار ساخته میشده تا آب به آن برسد مانند آب انبار عینالرشید یا دیرگچین كه میان سیاهكوه و كركسكوه نزدیك حسن آباد كهریزك، در كنار جاده كهن ]تهران به قم[ قرار داشته است كه از راه دور آب را به آنجا میرساندهاند. البته آب آنجا كمی شور بوده است. نمونههای چنین آب انبارهایی را میتوان بر سر راه یزد به نایین، به ویژه در اردكان در كنار جاده یافت كه هنوز هم پابر جاست.
ب) آب انبارهای شهری و روستایی: اینها آب انبارهایی هستند كه در محلات مختلف شهرها و روستاها ساخته میشدند. این آب انبارها یك تنوره یا خزانه دارند و با یك پلكان و پاشیرمی توان به آب آن دست یافت. برای خنك كردن آب هم چند بادگیر دارند. ساختمان این آب انبارها از این اندامها درست شده است:
1. تنوره یا خزینه، برای پیشگیری از فشاری كه آب بر دیوارها وارد میآورد خزانه در درون زمین ساخته میشود. خزانه برخی آب انبارها دارای آسمانه تخت مسطح است. مانند آب انبار سید اسماعیل در تهران و آب انبار علی آقا در كرمان كه زیر همه كاروانسرای آن خزانه آب انبار است. نیز آب انبار وزیر میرزا مقیم در دروازه اصفهان – كاشان،كه همه زیر مسجد آن آب انبار است.گرچه بهتر است كه آسمانه خزانه گنبدی باشد چون گرما از گنبد بسیار كمتر از آسمانه تخت به درون نفوذ میكند.
خزانه آب انبارها گنجایش آب بسیاری داشته است و ستبرای (قطر) استوانه برخی از آنها نزدیك به ده تا دوازده متر است. خزانه آب انبارها را در گذشته هنگام سرما و زمستان كه كمتر به آب برای كشاورزی نیاز بوده آبگیری میكردند. این آب از كوهستان یا از كاریزها به دست میآمده و از گذرگاه كاریز یا جویها میگذشته و به استخر آب انبار میرسیده است. برای پالایش آب از آلودگی، نزدیك خزانه سه یا چهار استخر كوچك بوده كه آب به درون آنها میریخته و با گذر از لایههای شنی، گل و لای آن گرفته میشده است. پیش از روان كردن آب به استخرآن را از آلودگی پاك میكردهاند. انجام آن كار دشواری بوده و از چندتن پهلوان یاری گرفته میشده است. آنها برای رفتن درون خزانه و پاك كردن آن رخت كركی میپوشیدند و لجنها را با طناب و چرخ چاه از یكی از روزنهای آسمانه بیرون میبردند. خزانه، زیرآبی نیز برای بیرون بردن لجن داشته است. استخرها چشمه یا روزنی به درون خزانه داشتهاند كه از آنجا آبگیری میشده است. بسته به گنجایش خزانه گاه آبگیری آن چهار تا پنج شبانه روز به درازا میكشیده است. پس از پركردن آن چند بار درون آن نمك و آهك میریختند تا از گندیدن آب پیشگیری شود. پس از گذشت زمانی لایهای روی آب را میپوشانده كه اگر یك چیزی یا جانوری در آب میافتاده و لایه پاره میشده آب آلوده میشده است. هر چه از آب برداشت میشده این لایه پایینتر میرفته تا نزدیك به سوراخ شیر رسیده و دیگر از شیر آب نمیگذشته است. این زمان، هنگام پایان گرما و تابستان بوده كه كمتر به آب خنك نیازبوده است. آنگاه زیراب آب انباررا میكشیدند و لجنها را بیرون میآوردند و خزانه را برای آبگیری دوباره تمیز میكردند.
2. راچینه: پلكان دسترسی به پاشیر بوده است. آب انبارخواجه یا آب انبار ریگ از آب انبارهای بزرگ یزد هستند كه ژرفای بسیاری دارند و دارای شصت پله بلند تا پایین پاشیر میباشند، این پلهها از پلههای امروزی بلندتر هستند، به گونهای كه به دشواری میتوان از آنها بالا رفت. شیب پلكان بسیارتند بوده و درمیانه پلكان یك یا دو پاگرد داشته كه میشده كمی در آنها خستگی دركرد.گاه در پاگرد،جاهایی مانند شربت خانه یا قهوه خانه نیز وجود داشته و چون جای خنكی بوده به كارمردم میآمده است. در جهرم آب انباری بوده كه چند پاگرد داشته و در پاگردها شربت خوری، بستنی فروشی و قهوه خانه جای داشتند.
آب انبار خواجه یزد دو پلكان، یكی به میدان خان و دیگری به بازار داشته است.
3. پاشیر: جایگاه دسترسی به آب آب انبار، پلكان در پایان به پاشیر میرسیده است. پاشیر اتاقكی است ]كه در كنار خزانه آب انبار جای دارد[ و یك چاه هرزآب زیر آن است. چون هر بار كه كسی شیر آب را باز میكرده، بستن آن دشوار بوده و آب به زمین میریخته است. نیز برای پاك كردن سالانه لجن ته خزانه، آب آن را درون چاه رها میكردند. در پاشیرگاه یك تا سه شیر آب وجود داشت. شیرها بسیار بزرگ بودند.
4. بادگیر یا خیشخان: برای خنك نگه داشتن آب، شمارآن از یك تا شش بادگیر در تغییر بوده است. برخی جاها بادگیرنداشته و به جای آن خیشخان دارد. نمونهای از آن در شهرزواره و در نزدیكی مسجدپامنار دیده میشود. گاه با بهره گیری از بادگیر، آب خزانه به اندازهای خنك میشود كه تحمل سردی آن برای دندان دشوار است.
بسته به جایگاه آب انبار و بادهای محلی، چنانكه در بالا نیز به آن اشاره شد، یك تاشش بادگیر در آن میساختند. در یزد آب انباری با شش بادگیر هست كه بسیار زیباست. گرچه بیشتر آب انبارهای شهری چهار بادگیر و آب انبارهای كنار راههای میان شهری دو یا سه بادگیر داشته اند. آب انبار یك بادگیره هم بوده است.
روش ساخت: برای یكنواخت كردن فشار برتنه آب انبار، شكل تنوره یا خزانه بیشتر به گونه استوانه ساخته میشود. در ساخت آب انبار دو گونه آجر به كار میرفته و از ملاتهای شفته و ساروج بهرهگیری میشده كه بسیار پایدار بوده است. برای تنه آب انبار آجر ویژهای به رنگ لیمویی به نام آجر آب انباری به كارمی رفته است و برای پوششها آجرهای معمول روز.
افزون بر شكل استوانه برای خزانه آب انبار، شكل چهارگوشه و دراز آن نیز ساخته شده است. برای نمونه آب انبارگنجعلی خان كرمان چهارستون دارد، یاخزانه آب انبار سید اسماعیل تهران فضایی بسیار بزرگ یا چهل ستونی دارد.
در جاهایی مانند یزد و كاشان تنورهها به گونه استوانهای در دل زمین كنده شدهاند. برای اینكه زمین زیرین بتواند فشارسنگین آب را تاب بیاورد. كف تنوره را با یك لایه سرب میپوشاندند. آنها براین باور بودند كه این لایه، آب را سردنگه میداشته؛ولی این لایه برای پخش سنگینی آب و پیشگیری از نشت آن به زمین بوده است. مانند پی رادیه كه امروزه آن را با بتن میسازند.
این كف سربی مسمومیتی پدید نمیآورده است. زیرا روی آن با یك لایه ساروج پوشانده میشده تا آب با سرب تماس نداشته باشد. در گذشته لولههای آب هم سربی بوده، زیرا نرمش بیشتری داشته است. گوشهها و كنارههای خزانه با [ملات] ماهیچه داده میشده، بدین گونه كه هم در راستای افقی وهم عمودی پخ میشده است تا آب از گوشهها نشت نكند. چون كنجها بدترین جاهایی بودند كه آب از آنها نشت میكرده است.
ساختن دیواره آب انباربه روش ویژهای انجام میشده است. دیوارها را با آجروملات ساروج میساختند. سپس پشت آن را خاك میریختند تا در برابر فشار آب ترك نخورد. این دیواره تا سطح زمین بالا میآمده و روی آن گنبدی ساخته میشده است.
آب انبارها در بسیاری از نقاط ایران یافت میشوند. در اینجا به نمونههایی از آنها اشاره میكنیم. در قزوین چهارآب انبار است. آب انبار سردار، آب انبار كنار مسجد جامع و یكی نزدیك راه رشت و نیز دارالشفا كه اكنون ویران شده است كه سردر بسیار زیبایی با كاشیكاری و كتیبهای به خط علیرضا عباسی داشته است.
در قم آب انباری در پشت حرم جای دارد. در كاشان نیز چندین آب انبار هست، مانندآب انبار خانه رنگرزها. دریزدهم آب انباری بازمانده از سده هشتم هست، نزدیك مسجد جامع، به نام جنویاجنی وجود دارد. آب انبارهای دیگردرسدههای بعدی ساخته شدهاند. مانندآب انبار ریگ، شش بادگیری و كوشك. در برخی جاها از آبانبار، هم مسلمانان و هم زرتشتیان بهرهگیری میكنند. این آب انبارها دارای دوپاشیریا دو راه پله هستند. چنین آب انبارهایی در روستاهای زرتشتی نشین یافت میشود. آب انبار باغ دولت آباد یزد دو راه پله دارد؛یكی درون باغ و دیگری بیرون باغ. پلكان درونی برای كسانی بوده كه درون باغ بودهاند. آب انباری نیز نزدیك میدان خان یزد هست كه یك پلكان آن به سوی میدان و دیگری به طرف بیرون است كه اكنون در خیابان افتاده است.
در تهران آب انبارهای بزرگی مانندآب انبار فرمانفرما در خیابان حشمت الدوله و آب انبار تكیه سید اسماعیل ساخته شدهاند.
درنایین به دلیل كمبودآب، آب انبارهای بزرگی ساخته شده بود. با این همه مردم برای به دست آوردن آب ناچار بودند با كوزه آب را از كوهستان بیاورند. برای همین در چنین سرزمینهایی كوزهها و سبدهای كمابیش بزرگی ساخته میشد.
آنچه آب انباردر دل بیابانهای گرم و داغ انجام میداده از شگفتیهاست. در نزدیكی راوند كاشان در جایی به نام قزاق كه گرمترین جای كاشان است، در هوایی بسیار گرم، یك بادگیره آب انبار آب بسیار خنكی دارد كه تحمل سردی آن برای دندان دشوار است. / معماری ایرانی، صص 36 – 46 .
تهران از آن زمان كه به پایتختی برگزیده شد وجمعیتش روبه فزونی نهاد، ازبی آبی رنج میبرد. بدین جهت كمابیش،هم مقامات حكومتی وهم مردم درصدد رفع این مشكل بودهاند كه یكی ازاین تمهیدات ایجاد آب انباربود. آب انبارهای عمومی وآب انبارهایی كه در منازل ساخته میشد، به عنوان مهمترین راه حل این معضل مدنظر قرارداشت. درآمار1269 ق. دارالخلافه، تعداد آب انبارهای عمومی تهران 72 عدد بود كه به شرح زیر ثبت شده است:
33، محله عودلاجان؛ 20، محله بازار؛ 19، محله سنگلج. افزون برآب انبارهای عمومی زیرزمین خانهها هم محل ایجاد آب انبار بود، بهطوری كه آب جوی كوچه بدان سوارشود.
آب انبارهای خانگی كه با حجمی متناسب با آب مصرفی خانواده وحقابه آن خانواده ساخته میشد، محل ذخیره آب بود. هرچند گاه یك باركه نوبت آب محلهای فرا میرسید، صاحبخانهها شب ونیمه شب باید بیدار میماندند تا سهم آب خود راازمیرآبِ محل تحویل بگیرند و آب انبارخانه خود را پرازآب كنند. آبی كه ازجویهای آلوده وارد آب انبارها میشد، دارای ناخالصیهای زیادی بود. ازجمله جانوران ریزی كه دربین عوام به نام خاكشیر و یا خاكشی معروف بود. مصرفكنندگان آب منازل برای آنكه ناخالصیها وجانوران آب انباررا درآب شرب خود وارد نكنند برسرشیرهای پاچال زیرزمین تنظیف (نوعی پارچه) میبستند، تا از آب پاكیزهتری استفاده كنند. نوع دیگر استفاده ازآب انباربیرون كشیدن آب با دلو بود و بعدها با تلمبه دستی انجام میگرفت، كه این وضع تا زمان استفاده از آب لوله كشی تهران، یعنی اواخر دهه 1330 ش. ودربعضی ازمحلات ومناطق تهران تا چندین سال پس ازآن نیزادامه داشت.
امروزه تصور اینكه چنین آب آلودهای به مصرف شرب و امور بهداشتی مردم میرسید، به شدت شگفتیآور و غیر قابل باوراست. ولی آنچه به طور مختصر اشاره شد، واقعیتی بود كه هنوز در یاد بسیاری از مردم زنده است. ضمناً درآب انبارها كه فضایی مرطوب وخنك ترازخارج داشت، طاقچههایی میساختند، كه محل نگهداری مربا، ترشی، گوشت، تخم مرغ وچیزهایی ازاین قبیل بود.
فرو نشستن گل ولای آب دركف آب انبارها از معضلات اساسی آنها به شمارمی رفت كه هر از گاهی میبایست لجنگیری میشد. لجنگیری و بهداشت آب در جای خود شرح داده میشود.
حوادثی چند درباره آب انبارهای عمومی مندرج در روزنامه وقایع اتفاقیه، به تاریخ یوم پنجشنبه بیست وچهارم ماه صفرالمظفرمطابق سال تنگوزئیل سنه 1268 نمره چهل و هشتم: سقوط در آب انبار: «… دراین اوقات، طفلی از متعلقان این سید جلیل القدر (آقا میر ابوطالب(، به سن هفت سالگی، با طفلی دیگر در پشت بامِ آبانباری بازی میكردهاند. طفل سید از سوراخ بام به میان آب انبارافتاده وآن طفلِ دیگر فریاد كرده است. مردم جمع شده، یكی را ریسمان به كمرش بستهاند، پایین رفته، طفل مزبوررا صحیح و سالم ازروی آب گرفته است و بالا كشیدهاند وبه حمدالله عیب نكرده بود.» / وقایع اتفاقیه، سنه 1268، نمره چهل و هشتم.
خرابی خانه روی آب انبار: «عالیجاه عباس قلی خان میرپنجه جهان بیگلو خانهای در پشت بام آب انبار ساخته بود. نصف شب، خانه مزبور خراب شد و از تفضلات الهی چند نفرمرد وزن كه در آنجا بودهاند، به هیچ یك آسیبی نرسیده و آبانبار هم از این خرابی عیب نكرده است.»
یكی از عادات و رسوم تهرانیان قدیم این بود كه هرچه اوراق پاره شده قرآن در مكتبخانهها و جای دیگر پیدا میشد درمحلی كه در كنار بیشتر آب انبارها معین شده بود، دفن میكردند.