دو لغت متفاوت با یك املاء و تلفظ در زبان فارسى كاربرد دارد. براى جلوگیرى از خلط مبحث به شرح این تفاوت مىپردازیم:
الف) اُرْس (به ضم الف و سكون را) نام درختى است بسیار مقاوم و دیرپاى كه در مناطق كوهستانى ایران از جمله رشته كوه البرز مىروید و بدان سرو كوهى نیز گویند. در گذشته پوشش انبوهترى از آن در البرز وجود داشت. به نظر مىرسد پنجرههاى كشویى ارسى از چوب آن یا دست كم بیشتر از آن مىساختند و این نام بسیار قدیمى است.
ارس کهنسال کرج – درآسارای کرج ارس در ارتفاع 2500 متری با 17 متر ارتفاع و قطر قیصر 14 متر و قدمت 2500 ساله وجود دارد در حال ثبت نام آن در فهرست آثار طبیعی ملی است.
ب) اُرُس (به ضم الف و را) یا اروس، ریشه فارسى ندارد و لفظى بود كه در گذشته به روس مىگفتند. قائم مقام فراهانى در شعرى روسیه را اروس و انگلیس را انگریز بكار برده است. قدمت آن بیش از دویست سال نیست. بدین ترتیب اسامى منسوب به روسیه نظیر كفش و قند و یا هر كالاى وارداتى از روسیه را اروسى مىگفتند.
اُرسى، پنجرههایى با مشبك چوبى كه لتههاى آن بالا مىرود و به طور معمول در فاصله دو تالار یا در نماى تالار به طرف حیاط قرار دارد و با شیشههاى رنگى و نقش و نگار منبتكارى آن را زینت مىدهند. / سرزمین قزوین، ص 488.
چنان که گفته شد پنجره ارسی از چوب ارس ساخته می شد و اصلاً ایرانی و قدیمی است و ربطی به اروس ندارد ولی برخی نویسندگان به اشتباه این پنجرهها را روسی پنداشتهاند نظیر:
«اُرسى، نام درهاى كشویى بود كه در ناودانىهاى دو طرف به طور عمود بالا و پایین مىشد. درهایى پر كار با آلت چینىهاى ممتاز و شیشههاى كوچك الوان كه طرح آن از روسیه براى بهترین اتاقهاى خانه آمده بود.» / تهران قدیم، ص 45.
كریم پیرنیا: معتقد است: پنجرههاى ارسى و اتاقهاى ارسى ارتباطى به ارس روسیه ندارد بلكه از گذشته در معمارى ایرانى بوده است.
ارسى، نقش و نگار آلت و لغد (لغت) نوعى از كارهاى تزیینى چوبى كه بیشتر در تزیین ارسىها و منبرهاى چوبى به كار مىرود.
نوعى در چوبى بزرگ هلالى مشبك با شیشههاى رنگى جلوهاى خاص داشت. این نوع پنجره عمودى بالا و پایین مىرفت و قلابى در زیرشان بود تا پس از بالا رفتن ثابت بماند.
«... از آنجا رفتیم پیش ولیعهد (ناصرالدین میرزا، سال 1260 ق) كه پشت پنجرههاى ارسى اتاق بزرگ نشسته و ما در حیاط روبهروى او چند دقیقه ایستادیم...» / تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 492، نقل از خلیل ثقفى (اعلمالدوله)، ص 115.
این پنجرهها غالباً به شكل (ارسى) و درهاى كشویى است كه بالا و پایین مىروند...» / سفرى به دربار سلطان صاحبقران، ج 1، ص 262.
پنجرههاى ارسى، مانند منبرها با نقش و نگار آلت و لغد برجسته و... تزیین مىگردید كه این روزها حكم كیمیاست. از این رو بسیارى از آن نوع پنجرهها از كشور خارج شده و زینتبخش موزههاى ممالك دیگر است.
ارسىها به سبب كار زیادى كه مىبرد نظیر گره چینى و غیره در اواخر قاجاریه بسیار گران از آب درمىآمد، به همین دلیل در عصر پهلوى منسوخ شد.
تعداد لنگه ارسىها همیشه فرد (9 7 5 3) بود و علاوه بر حجم كار زیاد نجارى، رنگ كارى آنها نیز با چربى و لاك الكل بسیار وقتگیر بود.
ارسى، بخشى از فضاى داخلى ساختمانها را ارسى مىگفتند. میرزا صالح شیرازى كه از جمله پنج دانشجویى بود كه عباس میرزا در سال 1230 ق. جهت تحصیل به اروپا فرستاده بود، راجع به ابنیه سلطنتى چنین نوشته است: «در میدان دیوانخانه ارگ قاپوقى مثل قاپوق اصفهان مىباشد و اُرسى در بالاى در دیوانخانه است كه شاه اكثر اوقات در آن مىنشیند... در عقب تالار ارسى ساختهاند، حوض مرمرى میان آن ارسى است. در چنین تالار چهار ارسى است. دو ارسى به جهت پیشخدمتان و غلام پیشخدمتان و دو ارسى دیگر نشیمن نقاشان و زرگران و میناكاران كه به جهت شاه و اندرون شاهى شب و روز كار مىكنند.» / بستان السیاحه، صص 5 و 384.
از این فضاها در كاخها به نام ارسى خانه هم یاد شده است. احمد میرزا در شرح عزادارى شاه از خبر درگذشت نایبالسلطنه مىنویسد:
«... وقت عصرى بود كه حضرت خاقان [فتحعلى شاه] به قاعده معمول در اتاق سر ارسى رو به قبله خلوت كریمخانى نشستند...» / تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 288، نقل از احمد میرزا قاجار، ص 151.
ارسى (اروسى)، (به ضم همزه و را) منسوب به اُرُس روس. كفش مردانه یا زنانه پاشنهدار را گویند. در محدوده بازار تهران نیز بازار اروسى دوزها (بازار كفاشها) مربوط به فعالیت همین صنف است.
ارسىها چند نوع بود، اما همگى از چرم به رنگهاى زرد و سرخ و سیاه دوخته مىشد (آن زمان شبرو و ورنى پدید نیامده بود.)
«... به جاى پوتین و غندره و ارسى، گیوه پیكانى و ملكى شیرازى به پا كرد...» / افضل التواریخ، ص 277، نقل از اولینهاى تهران، ص 390.
استعمال ارسى زنانه مربوط به دوره ناصرى است. / المآثر و الآثار، صص 101-129.