کلانتری سوار
کلانتری سوار- سال 1330 در مجاورت ضلع غربی زندان قصر، آموزشگاه افسری شهربانی قرار داشت. بعدها دوره آموزشگاه سه ساله و به دانشکده تبدیل شد. ساختمان آموزشگاه بنایی آجری و سه طبقه بود که در جنوب آن اراضی واقع بود. در طبقه اول بهداری و در طبقه دوم، سال دومی ها و طبقه سوم سال…
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط
manger
دواب
دواب – در دوره قاجاریان به چهارپایانی که در اختیار قشون قرار داشت، دواب می گفتند. در پایان سال ۱۲۹۹ ش. ژاندارمری ۳۰۹۳ رأس دواب اعم از اسب، قاطر و الاغ در تملک داشت./ عاقلی، ۹۸. «دواب . [ دَ ] جمعِ دابة و عربی است. به معنی مطلق جنبندگان یعنی جانوران است ولی در…
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط
manger
قاطمه
قاطمه – کلمه ای ترکی است. معمول در دوره قاجاریه بود. به معنای موی دم یا یال اسب و استر. رشته و طنابی که از موی دم و یال اسب و استر بافند.
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط
manger
وزیر دواب
وزیر دوّاب – دواب ، یعنی جانوران است ولی در فارسی بدون تشدید باء و بیشتر به معنی ستور که سواری می دهد و بار می کشد استعمال شود. وزیر دواب یعنی مستوفی که به جمع و خرج و اسقاط و عمل و غیرهٔ شترخانه و قاطرخانه رسیدگی می کرده است.
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط
manger
اصطبل
اصطبلِ توپخانه. «اگر نایب و جلودار و عمله اصطبل براى خود مداخلى كرده و علیق اسب را نرسانده باشند…» (قانون نظام، 1277ق: ص 2 . محلِ نگهدارى چهارپایان. «طویله بزرگى براى اصطبل سربازخانه و اسب صاحبمنصبان فوج ساختم.» (نظامالسلطنه، ج 1323 – 1318 1ق: ص 153).
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط
manger
اسب
نام اسب همان نامى است كه چند هزار سال پیش نزد آریایىها وجود داشته است. در اوستا و فرس هخامنشى اسب به كار مىرفت. / لغتنامه دهخدا. اسب بعد از گرگ (سگ) دومین حیوانى است كه انسان اهلى كرده است و این امر نخستین بار در منطقه شمالى جغرافیاى ایران كنونى اتفاق افتاده است. كشف…
بیشتر بخوانیدارسال شده توسط