ابراهیم خلیل خان جوانشیر، پسر پناه خان والى قره‌‌باغ بود كه در سال 1221 ق. در خارج قلعه شوشى كشته شد. آقامحمدخان در سال  1209 ق. پس از كشتن لطفعلى خان زند و خاتمه دادن به حكومت سلسله زندیه، امراى آذربایجان، از آن جمله ابراهیم خلیل خان حاكم قره‌‌باغ را به تهران احضار كرد. امراى مزبور آمدند و ابراهیم خلیل خان نیامد و ترسید و علتش این بود كه در سال 1207 ق. كه احضار شده بود بهانه‌‌هایى براى خود تراشیده و به تهران نیامده… آقا محمدخان هم مجبور شد براى سركوبى او متوجه قره‌‌باغ گردد. در آنجا، ابراهیم خلیل خان بیرون قلعه شوشى از سپاه آقامحمدخان شكست خورد و به درون قلعه پناه برد كه آغا محمدخان نامه‌‌اى به او نوشت و در آن این شعر را گنجانید:

 زمنجنیق فلك، سنگ فتنه مى‌‌بارد

تو ابلهانه گریزى، در آبگینه حصار

 مراد وى از آبگینه حصار، قلعه شوشى یا شیشه بوده است و ابراهیم خلیل خان در پاسخ نوشت:

 گر نگهدار من آن است كه خود مى‌‌دانم

شیشه را در بغل سنگ نگه مى‌‌دارد

 آقامحمدخان پس از مدتى چون نتوانست قلعه را بگشاید به طور شفاهى مصالحه ابراهیم خلیل خان را پذیرفت و با سپاه خود راهى گرجستان شد.

 در سال 1211 ق. آقامحمدخان دوباره عازم قره‌‌باغ شد. ابراهیم خلیل خان با صلاحدید روس‌‌ها پل رودخانه ارس را به كلى خراب كرد و آب را به اراضى قره‌‌باغ انداخت، با همه این تفاصیل آقامحمدخان از عزم خود منصرف نشد و به سختى عبور كرد و سرانجام شوشى را گرفت. ابراهیم خلیل‌‌خان به داغستان گریخت، اما آقامحمدخان پنج روز بعد در 2 ذیحجه 1211 ق. به دست گماشتگان خویش كشته شد. ابراهیم‌‌خلیل خان پس از این واقعه به شیشه (شوشى) مراجعت نمود و براى این‌‌كه صلحى دائم بین او و شاه برقرار باشد، دختر خود آغابیگم مشهور به آغاباجى را به ازدواج فتحعلى شاه درآورد.

 ابراهیم خلیل‌‌خان سرانجام در سال 1221 ق. به دست جعفر قلى خان نوه خود كه با سیصد نفر سرباز روس به شیشه حمله‌‌ور شده بودند كشته شد. / شرح رجال ایران، ج 1، ص 13.