از فرانسه آسفالت[1]، به یونانی آسفالتس[2]، به معنی خاك قیردار آید كه جهت پوشش جاده و خیابانها به كار رود. / لغت نامه دهخدا.
شن و ماسه با درجهبندیهای مختلف را با قیر در شرایطی خاص و حرارتی حدود 160 درجه پخته و مخلوط كنند و سطح خیابان ها، پشت بامها و جاهای دیگر را بپوشانند كه آن را آسفالت گرم گویند و گاه روی مخلوطی از شن در سطح خیابان پس از كوبیدن، قیر حرارت دیده را بر آن میپاشند و این را آسفالت سرد گویند.
گذرگاههای تهران تا اواخر عصر قاجار، متشكل بود از كوچه باغها و معابر تنگ و نامنظم با سطحی خاكی كه هیچگونه پوشش خاصی نداشتند.
نخستین بار بر اساس اعلان روزنامه وقایع اتفاقیه، شماره 36، به سال 1267 ق. و در دوران صدارت میرزا تقیخان امیركبیر برخی از كوچههای ارگ تسطیح و سنگفرش شد. بعدها در دهههای پایانی سلطنت طولانی ناصرالدین شاه شوسه كه طریقی بود برای آمادهسازی سطح معابر جهت عبور راحتتر كالسكه، درشكه، گاری و… وارد عرصه راهسازی پایتخت شد. اما هنوز خبری از آسفالت نبود.
تا اینكه سال 1310 خ فرا رسید. در این سال پیش از ورود ملك فیصل پادشاه عربستان به تهران، بلدیه پایتخت به تكاپو افتاد و برای نخستین بار آسفالت را كه پدیده جدیدی در صنعت راهسازی به شمار میرفت، وارد صحنه خیابانهای تهران كرد. خیابان كوتاه الماسیه (باب همایون(، میدان توپخانه و اوایل خیابان لالهزار را آسفالت نمود. بعدها خیابان باغ شاه (امام خمینی) و خیابان پهلوی (ولی عصر) البته تا حدود كافه بلدیه (تئاتر شهر امروز) و دیگر خیابانها آسفالت شد و بدین ترتیب رفته رفته آسفالت نهتنها وارد خیابانها و معابر تهران كه به تمام شهرها و جادههای كشور كشیده شد. سلیمان بهبودی خاطرهای از آسفالت خیابانها در اوایل عصر پهلوی نقل كرده كه وضع اقتصادی و اجتماعی تهران آن روز را بر ما نمایان میكند. بهبودی در كتاب خاطراتش مینویسد:
«روزی در جلسه وزیران، در كاخ مرمر، رضاشاه میگوید: ‘… من میدانم در خیابان یا شهری كه میخواهند آسفالت كنند، اول باید كابل برق و كابل تلفن حتی مجرای فاضلاب بسازند، بعد آسفالت كنند. ولی چه باید كرد كه ما پول نداریم و از عهده این قبیل كارها فعلاً برنمیآییم. ولی به دلیل اینكه از عهده برنمیآییم، نباید خیابانها را در زمستان با گل و لای و تابستانها با خاك باقی بگذاریم. آخر دنیا، به ما چه میگوید. ما نباید منتظر شویم تا پول كابلكشی پیدا كنیم، خیر خیابانها را امروز كه میتوانیم آسفالت كنیم. آسفالت میكنیم وقتی پول پیدا كردیم، آسفالت را میكَنیم كابل تلفن میكشیم. باز آسفالت میكُنیم. بعد وقتی پول پیدا كردیم آسفالت را میكنیم و كابل برق میكشیم و باز آسفالت میكُنیم، باز هم خراب میكُنیم مجرای فاضلاب میكشیم، چیزی كه هست جوانها جمع میشوند میگویند فلانی اروپا را ندیده كه بداند، وقتی میخواهند خیابانی را آسفالت كنند قبلاً باید چه كارهایی را انجام دهند، بعد آسفالت كنند. بگذارید این حرفها را به من بگویند، من قبول میكنم به شرط آنكه شما آسفالت خیابانها را شروع كنید، عیبی ندارد به من بد بگویند نه به شماها… .»
با این توضیحات آشكار میگردد كه عمر آسفالت در تهران به عمر كشف نفت به روش جدید و وارد شدن اتومبیل به این شهر بوده كه نیاز به خیابانهای مسطح یعنی آسفالته داشته است. در اوایل دوران پهلوی برای نخستین بار در میدان توپخانه سطح خیابان آسفالت گردید و بعدها در دوران رضاخان، یكی از اقدامات مهم بلدیه تهران تعریض و تسطیح خیابانها و آسفالت آنها بوده است و بدین ترتیب گسترش كاربرد آسفالت در تهران به دوره پهلوی اول برمیگردد. اما تا اواخر دوره پهلوی اول آسفالت هنوز به جادههای خارج شهر نرسیده بود.
عبدالله مستوفی در صفحه 336 كتاب شرح زندگانی من مینویسد:
«… در سالهای 1307 تا 1313 ش. در محله دروازه قزوین بهقدری در خیابانها و معابر جدید آسفالت كاری زیاد است كه…»
یادآوری این نكته ضروری است كه چند سالی پیش از آسفالت كردن خیابانها، برخی از معابر را در تهران قیرپاشی كردند تا از برخاستن گرد و غبار جلوگیری شود.
پس از بیان مختصر از تاریخچه آسفالت در تهران و ایران بجاست اشارهای به راهسازی در دوران هخامنشیان و پیشینه ایرانیان در این زمینه شود. داریوش كبیر در 2493 سال پیش دستور داد شاهراهی از شوش تا سارد (نزدیك مدیترانه) ساختند این راه ارابه رو به طول 2700 كیلومتر كشف شده است كه در بسیاری از بخشهایش به نوعی آسفالته بود.
/ همشهری، ش 3739.