۱۴ آبان ۱۴۰۳ | کد خبر : 3073
داریوش شهبازی در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی انجمن مطرح کرد:
نصب مجسمه مفاخر در شهرها، عاملی برای پیوند مردم با فرهنگ ایرانی
داریوش شهبازی تهران شناس برجسته و نامداری است که از اواسط دهه 1360 که مطالعه و تحقیق در زندگی میرزا تقیخان امیرکبیر و تالیف «تاریخ سکه» را به پایان رساند، تاکنون در پی تالیف و تدوین مجموعهای بیست جلدی با نام «فرهنگ تاریخ تهران» است. کتاب چند جلدی «برگهایی از تاریخ تهران» که حاوی مقالات و مطالبی است، که اینجا و آنجا گفته شده و یا به چاپ رسیده، بر گرفته از آن مجموعه است.
•
•
•
•
به بهانه نصب مجسمه مولانا به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در میدان محمدیه تهران، در گفت و گو با این محقق و پژوهشگر تهران شناسی، فرهنگ و تاریخ ایران مروری داریم بر اهمیت حضور تندیس ها و یادمان های مفاخر در فضاهای شهری از جمله در شهر تهران که در ادامه آن را می خوانید.
شهبازی در ابتدا با اشاره به جایگاه و اهمیت مولانا گفت: حضرت مولانا از جمله استوانه ها و قله های متقن و مستحکم فرهنگ و تمدن ایران عزیز است. او سخنی دارد که به نظر من برای تمام قرون و اعصار، برای ما ایرانی ها که فارسی زبان هستیم و البته برای همه جوامع بشری راه گشاست؛ او می گوید:
در مقابل مشکلات و مسائل، همیشه تعداد راه حل ها، بیش از مسائل و مشکلات است. چون اگر غیر از این می بود، کائنات نمی توانست دوام پیدا کند. به نظر من، این کلیدی ترین توصیه جناب مولانا است.
او در بخش دیگری از این گفت و گو، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را نهادی مهم و تأثیرگذار دانست و اظهارکرد: یکی از فعالیت های بسیار ارزشمندی که می تواند درجامعه ما جریان داشته باشد؛ تشکیل و گسترش فعالیت های انجمن ها، از جمله انجمن آثار و مفاخر فرهنگی است که می تواند هسته بزرگان و مفاخر را با انرژی زایدالوصفی، در یکجا متمرکز کند. مطمئنا انرژی و دانش این بزرگان به جامعه ساطع می شود و جنبه زاینده نیز دارد.
او در ادامه با قدردانی از مدیریت و دست اندرکاران انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که در چندسال اخیر به حوزه ساخت و نصب مجسمه مفاخر ایران در فضاهای شهری روی آورده اند و امسال نیز به کوشش این نهاد، یادمان مولانا در میدان محمدیه تهران جایابی و نصب شده است، گفت: در هزاره های بسیار دور، برای اینکه انسان ها را به مکان ها متصل کنند، خانواده ها، مردگان خود را در منزل و خانه های خودشان دفن می کردند. چون در آن دوران به این ترتیب می خواستند سند آن خانه را متعلق به خاندان خود کنند. چرا که انسان ها باید با مکان زندگی خود ارتباط داشته باشند.
مولف مجموعه بیست جلدی«فرهنگ تاریخ تهران» اضافه کرد: متأسفانه سرعت مهاجرت به تهران ظرف دویست سال گذشته باعث شده است که مساحت این شهر از 4/4 کیلومتر به هشت صد کیلومتر و جمعیت آن از شش – هفت هزار نفر به حدود چهارده میلیون نفر برسد. بنابراین شهروندانی که الان در تهران ساکن هستند احساس ارتباط با این مکان ندارند.
اوتأکید کرد:کار مهم انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پاسداشت بزرگانی نظیر مولانا، سعدی ، فردوسی و ساخت و نصب مجسمه ایشان در میدان ها و معابر شهری، رابطه مردم را با فرهنگ و محل زندگی آنها به بهترین شکل ممکن برقرار می کند تا از آسیبی که بیان کردم مصون باشند و خود را به تمامی، متعلق به این شهر بزرگ و فرهنگ و تمدن عظیم ایرانی بدانند.
شهبازی اضافه کرد: حضور مجسمه مفاخر در شهرها باعث می شود که لاقل مردم و شهروندان لحظه ای توقف، درنگ و تأمل کنند و در فرهنگ موطن خود بیندیشند و در نهایت خود را متعلق به شهر محل سکونتشان- مانند شهر تهران یا هریک از شهرهای ایران، بدانند.
استاد و پژوهشگر تاریخ و تهران شناسی در پایان تصریح کرد: با توجه به اقدام انجمن در نصب مجسمه حکیم نظامی در گذشته در میدان ونک تهران و هم اکنون مجسمه مولانا در میدان محمدیه تهران، ضروری است که رسانه ها بیش از پیش به این کار مهم بپردازند و مسئولان امر نیز به صورت منظم این فعالیت را اطلاع رسانی کنند و شرایطی را فراهم آورند که رهگذران و شهروندان به بهانه بازدید از مجسمه مولانا و سایر بزرگان، با راهنمایی کارشناسان حاضر در محل، با اندیشه و زندگی این چهره ها آشنا شوند و به نحوی به مقام شامخ این بزرگان نیز ادای احترام نمایند.