نام محلی بود در محله سنگلج. «… سنگلج نیزرشد كرده… ولی درعین حال بسیاری ازپاتوقها وگذرها به همان نام قبلی و قدیمی باقی مانده بود. مانند كوچه كردبچهها، دباغ خانه یا در خونگاه، یا آب پخشكن…» / رشد و توسعه تهران در دوره ناصری، صص 34 و 41 نقل در تهران به روایت تاریخ، ج 3، ص 1566.
در تهران قدیم دوچشمه كه مظهرشان داخل حصار صفوی واقع بود، برای شرب ساكنان و آبیاری باغات و بستانهای محلات شهربه كار میآمد. چشمه حاج علیرضا در محله عودلاجان كه مخصوص ساكنان شرق تهران بود و قناتی در محله سنگلج برای اهالی شرق.
آب پخش كن، مظهرقناتی بود درگوشه شمال غربی محله سنگلج و نزدیك حصار صفوی (محل پارك شهر فعلی). درآن زمان اطراف این چشمه خالی از سكنه بود و بیشتر به باغ و بستان اختصاص داشت و به همین سبب، دباغها كه كارشان نیاز مفرطی به آب دارد و فاضلابی بد بوحاصل فعالیت آنان است، درپایین دست این چشمه به كار میپرداختند. بعدها باگسترش فضای مسكونی در تهران، اراضی این محله نیز از دباغخانهها خالی شد، ولی نام دباغ خانه برآن قسمت از محله سنگلج باقی ماند. چنانكه محله آب پخش كن نیز به حوالی مظهر آن چشمه گفته میشد. مرحوم پیرنیا درباره آبپخشكن سنگلج مینویسد:
«… واژه سنگلج دگرگون شده واژه سنگره است. سنگره یك مشت سنگریزه ویژه بوده كه به اندازهای آماده و تهیه میشده است. این سنگریزهها را همچون تسبیح یا چرتكه در میآوردند و از آنها برای زمانبندی پخش آب بهره میگرفتند. هنوز هم در محله سنگلج خاطره پخشآب میان اهل محل به جا مانده و گذر پخش آب یا بازارچه پخش آب برجاست. / معماری ایرانی، ص 31.