بهمن میرزا
استوری تاریخ تولد او را حدود سال ۱۲۲۵ق/۱۸۱۰م آورده است. /
Storey، C A، Persian Literature، London، ۱۹۷۲.
حکومت بر اردبیل، مشکین و طالش در سالهای ۱۲۴۷-۱۲۴۹ق بوده است./ گلچین معانی. ۳۳۲-۳۳۳ و 338. ۱۳۴۸ش.
وی تا ۱۲۵۰ق در اردبیل به سر برد. در همین سال از جانب محمدشاه به حکمرانی تهران رسید ./ اکسیر التواریخ، ج۱، ۴۲۶. ۱۳۷۰ش؛ هدایت،ج۱۰، ۱۴۶. ۱۳۳۹ش؛ بامداد. ج۱، ۱۹۵. ۱۳۵۷ش.
و در ۱۲۵۱ق به حکومت بروجرد و سلاخور منصوب شد./ منتظم ناصری، ج۳، ۱۶۳۳. ۱۳۶۷ش.
اکسیر التواریخ، ج۱، ۴۴۱.
در ۱۲۵۲ق بار دیگر حاکم تهران شد و پس از آن حکومت همدان به او واگذار گردید./ خورموجی. ۱۳۴۴ش؛ گلچین معانی.ج۱، ۳۳۸.
بهمن میرزا در ۱۲۵۷ق/۱۸۴۱م در پی درگذشت برادرش، قهرمان میرزا به حکومت آذربایجان منصوب شد و به تبریز رفت
نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷. ۱۳۷۳ش.؛.بامداد. ج۱، ۱۹۵. ۱۳۵۷ش.
تا ۱۲۶۳ق در این منصب باقی بود./ منتظم ناصری، ج۳، ۱۶۸۴ .۱۳۶۷ش.؛نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷.
محمدشاه 1260حالش وخامت رفت درباریان سه دسته شدن عده ای طالب سلطنت ناصرالدین میرزا دسته ای طالب بهمن میرزا و سوم طالب سلطنت الله قلی خان ایلخانی چون محمدشاه بهبود یافت بهمن میرزا به سفارت روسیه پناهند شد و الله قلی را هم به حکومت بروجرد فرستاد/ ناسخ التواریخ. 845
بیماری محمدشاه و اوضاع آشفته کشور در ۱۲۶۱ق زمینه بروز شورشها و آشفتگیهایی را در سراسر ایران فراهم آورد… و بهمنمیرزا را به سودای تاج و تخت فریفتند و به همداستانی در فتح دارالخلافه تهران برانگیختند./ نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷؛هدایت، ج۱۰، ۲۹۱، ۳۱۹-۳۲۰؛ هروی. ۱۳۷۲ش؛منتظم ناصری، ج۳، ۱۶۷۵.
صدر اعظم وقت خسروخان گرجی را برای سرکوب روانه کرد. بهمنمیرزا به حضور شاه رفت و با آنکه شاه از او دلجویی کرد و به وی امان داد، از بیم جان و مال به سفارت روسیه پناه برد./ هدایت. ج۱۰، ۳۴۲-۳۴۵؛ سپهر. ج۳، ۱۱۸-۱۲۳؛جهانگیر میرزا. ۳۰۶-۳۰۸. ۱۳۲۷ش.
نادر میرزا، پسرخاله بهمنمیرزا همراهی و شرکت بهمنمیرزا را در این آشوب اتهامی بیاساس میشمارد و پناهندگی وی به سفارت روس را معلول این اتهام میداند و چنین اظهارنظر میکند که این اتهام نتیجه دشمنی و سعایت صدراعظم، و ساخته و پرداخته تاریخنویسان است./ نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷-۲۴۸.
بهمنمیرزا سرانجام به همراه خانواده و بخشی از ثروت خود راهی تفلیس شد و پس از ۳ سال به قراباغ نقل مکان کرد و همانجا اقامت گزید./ نادرمیرزاقاجار. ج۱، ص۲۴۸؛ سپهر. ج۳، ۱۲۳.
وی در مدت اقامت در روسیه مقرری قابل توجهی نیز از امپراتوری روس دریافت میکرد و در رفاه کامل روزگار میگذراند./ نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷-۲۴۸.
به گفته گوبینو، وزیرمختار فرانسه در تهران، پس از مرگ محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه ( ۱۲۶۴-۱۳۱۳ق/۱۸۴۸-۱۸۹۶م) دولت روسیه تلاش میکرد تا بهمنمیرزا را به ایران بازگرداند و بر تخت سلطنت بنشاند./ بامداد. ج۱، ۱۹۷.
انگلیس میکوشید تا اللهیارخان آصفالدوله را از بغداد به ایران آورد و به قدرت رساند. سرانجام، روس و انگلیس بر سرانتخاب بهمن میرزا به عنوان نایبالسلطنه به توافق رسیدند، اما امیرکبیر در برابر هر دو تلاش ایستاد و با هردو درخواست مخالفت کرد./ امیرکبیر و ایران، ج۱، ۲۰۱و235و677. ۱۳۵۵ش.
و شورشهایی که گفته میشد به تحریک بهمنمیرزا در تهران صورت گرفته است، از جمله شورش نظامی ۱۲۶۵ق/۱۸۴۹م./ امیرکبیر و ایران، ج۱، ۲۰۰، ۱۳۵۵ش.
نیز نفوذ و وجاهت بهمنمیرزا در آذربایجان در ایستادگی و مخالفت امیرکبیر مؤثر بوده است./ واتسن. ج۱، ۲۵۶-.۱۳۴۰ش.
دولتهای روس و انگلیس که وجود امیرکبیر را مانعی جدی برسر راه خود میدیدند، اینبار به اندیشه صدارت بهمنمیرزا افتادند./ امیرکبیر و ایران، ج۱، ۲۰۱-۲۰۲، ۱۳۵۵ش.
که این تلاش نیز به ثمر نرسید؛ به خصوص که ناصرالدین شاه نسبت به بهمنمیرزا بدبین بود و در او به چشم دشمن مینگریست و به همین سبب در روزنامه خاطرات خود با لحنی بسیار توهینآمیز از او یاد کرده است./ روزنامه خاطرات در سفر اول فرنگستان، ج۱، ۳۶۹-۳۷۱. ۱۳۷۷ش.
به گفته نادرمیرزا، از بهمن میرزا بیش از ۱۰۰ فرزند و نواده به جا ماند. برخی از پسران او در دولت روسیه صاحب منصب و دارای مشاغل مهم نظامی بودند ./ همان ج۱، ۵۳؛نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۸.
و ظاهراً اخلالهایی از سوی برخی از اعضای خانواده او تا اوایل سلطنت احمدشاه (سل ۱۳۲۷-۱۳۴۴ق) ایجاد شد که به جایی نرسید./ سعادت نوری. ج۱، ۶۹. ۱۳۶۴ش.
بهمنمیرزا سرانجام در شوشی، از شهرهای قرهباغ در ۷۶ سالگی درگذشت./ بامداد. ج۱، ۱۹۸. ۱۳۵۷ش.
بهمنمیرزا را شاهزادهای کدخدامنش، حاکمی عادل (نادرمیرزاقاجار. ج۱، ۲۴۷-۲۴۸.) و ادیبی دانشپرور معرفی کردهاند که کتابهای نفیسی در زبان فارسی به نام او و به تشویق او تألیف و ترجمه شد./ یادگار. ۱۳۲۵ش، س۳، شم ۴، ۸؛ حسینی شیرازی خاوری. ج۱، ۸۷. ۱۳۷۹ش.
اقدامات ارزنده سفارش ترجمه الف لیلة و لیلة (هزارو یک شب) به استاد خود، عبداللطیف طسوجی تبریزی است. وی این کتاب را از عربی به فارسی شیوا و روان ترجمه کرد./ بهار. ج۳، ۳۶۹. ۱۳۳۷ش؛ یادگار. ۱۳۲۷ش، س۵، ش ۱-۲، ۱۰۲-۱۰۳،
بهمنمیرزا در ۱۲۴۷ق پیش از جلوس محمدشاه و به دستور وی به تألیف تذکرهای پرداخت و آن را به نام محمدشاه، تذکره محمدشاهی نامید. این تذکره در ۳ رشته (باب) نوشته شده است: رشته نخست در ذکر متقدمین، شامل شرح حال ۱۳۳ شاعر تا پایان سده ۱۲ق که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است./ روزنامه خاطرات در سفر اول فرنگستان. ۱۳۷۷ش.