باغ خواص- سند بخشش خالصات باغ خواص در ورامین به عزیز السلطان موجود است./ اینجا طهران است، انتشارات تاریخ ایران، 1377.

باغخواص درگذر زمان

درباره وجه‌تسمیه این روستا که به دوشکل «باغ خاص» و «باغخواص» نوشته می‌شود اطلاع دقیقی در دست نیست بعضی از معمرین روستا اظهارمی دارند درزمان کریم‌خان زند یک‌بار گذر این پادشاه به ورامین وقریه باغخواص می‌افتد دریکی ازچندباغ بزرگ زیبای روستا مهمان می‌شود وآنچنان به وجد می آیدکه می‌گوید این باغ «خاصه» است و از آن‌وقت این روستا به باغ خاص معروف می‌شود ولی استنباط نگارنده که البته مغایرتی باقول سالخوردگان ندارد این است که روستای باغخواص که از روستاهای قدیمی ومعتبرخالصه یاخاصه (حکومتی) بوده امثال بعضی از روستاهای دیگرخالصه دارای باغ یا باغ‌های بزرگی بوده که در آن بنای بزرگ مجلل، استخر، نهر آب روان و … داشته و معمولاً وقتی مأمورین حکومت بخصوص مأمورین بلندپایه یا حتی شاه بعد از ورود به منطقه در این باغ‌ها مستقرمی شدند و ازآنجاکه احتمالاً باغی که در روستای باغخواص احداث‌شده بود به‌تناسب بزرگی، معروفیت اعتبار روستا در بلوک ورامین و حتی ایالت تهران معروف بوده قریه باعنوان «باغ خالصه» یا «باغ خاصه» شناخته می‌شده وبمرور حرف «ه» حذف باغ خاصه به باغ خاص مشهور گشته است.

این باغ‌ها در دوره قاجاریه به دلایل نامعلوم رو به تخریب و درختان آن نیز خشک می‌شود در گزارشی که یکی ازمامورین حکومتی در اواخر سلطنت ناصرالدین‌شاه وسلطنت مظفرالدین شاه تهیه‌کرده به باغ‌های بزرگ و معروف باغخواص که در آن زمان فقط آثار آن باقی بوده اشاره‌کرده است.

ملیجک (عزیزالسلطان)

کسانی که با تاریخ معاصر ایران آشنایی دارند می‌دانند که غلامعلی خان عزیزالسلطان موردعلاقه ناصرالدین‌شاه بود و یکی از دختران خود به نام اختر الدوله را نیز به عقد او درآورد ازجمله بخشش‌های شاهانه به ملیجک قریه باغخواص ورامین بود، باغخواص را که به خاطر داشتن اراضی پهناور و قنوات پر آب وحقابه از جاجرود از جمله روستاهایی بود که به قول اعتمادالسلطنه در تمام دارالخلافه معروف بود وعین السلطنه از آن باعنوان خیلی خیلی خوب یادکرده ویادآورشده با این که نسبتاً مخروبه است و در آن آبادی نشده سالی هفت، هشت هزارتومان بیشترمی دهد.

این روستا از املاک حاج میرزا آقاسی بود که بعدازمرگ محمدشاه وکناررفتن او از قدرت به تملک ناصرالدین‌شاه درآمد و جزو املاک خالصه ثبت‌شده بود درسال ۱۳۱۲ به ملیجک بخشیده شد و قباله معتبر به نام عزیزالسلطان صادر و برای اطمینان بیشتر قباله آن را نزد علمای تهران، ولیعهد، نایب‌السلطنه، صدراعظم و سایر وزراء شاهزادگان و حتی افراد دون‌پایه فرستاد و از آن‌ها خواست که آن را مهر و امضاء کنند درسند دیگری که درهمان سال صادرشده شاه مقرر کرد که روستای مذکور را مشمول تخفیف ابدی قرار داده و به مسئولین مربوطه امر کرده که هرسال به‌ جز مبلغ ۵ تومان و ۵ خروار غله هیچ‌گونه مالیاتی از باغخواص دریافت نشود، بخشش و الطاف شاهانه به ملیجک حساسیت اطرافیان شاه بخصوص شاهزادگان قجر که خود را شریک شاه می‌دانستند برانگیخت وآنان که قدرت مخالفت علنی با اوامر سلطان قدر قدرت قاجار را نداشتند این گونه زمزمه می‌کردند که حداقل شاه، روستای باغخواص را به نام اخترالدوله (دختر شاه و همسر ملیجک) قباله می‌کرد، از این که باغخواص چه مدت در تملک تصرف ملیجک بود اطلاعی در دست نیست.

اداره روستای باغخواص از صلاحیت ملیجک نازپرورده تنعم خارج بوده و احتمالاً به همین علت شاه مجبورمی شود طی فرمانی درسال ۱۳۱۲ تخفیف عمده در مالیات روستای مذکور بدهد ولی با قتل ناصرالدین‌شاه درسال ۱۳۱۳ ستاره اقبال ملیجک هم افول کرد و بعدازمدتی اخترالدوله از او جدا شد و اموال خود ازجمله روستای باغخواص را از دست داد و به ‌نحوی ‌که درسال ۱۳۱۸ش در ۶۱ سالگی در حال فلاکت زندگی را بدرود گفت.

علاءالدوله (احمدخان)

روستای باغخواص بعد از مدتی به تصرف احمدخان علاءالدوله حاکم معروف وخشن تهران در می‌آید قرائن حاکی از آن است که علاءالدوله این روستا را احتمالاً زمانی که حاکم تهران بود (۸۵ یا ۱۲۸۴) خریده است.

باغخواص حدود ۳۰ سال دراختیاراین خانواده بود، علاءالدوله (احمد) بخشی از باغخواص (۵/۱ یا ۱ دانگ) را وقف وبقیه را تفکیک کرد.

به علت بدهی علاءالدوله (حسین امیر علائی) اموال او در قریه باغخواص توقیف و به حراج گذاشته شد. اشاره شد که علاءالدوله آن را به چند پلاک تفکیک کرد و یک دانگ آن را حاج عبدالله جواهری و یک دانگ به خانم نوشابه امیری و دو دانگ نیز به سرپنجه (سرلشگر بعدی) حسین خزاعی فروخته شد (به مبلغ ۷۶۰۰۰ تومان) همان‌ طور که قبلاً اشاره شد ساکنین روستای باغخواص از خانواده امیرعلایی (علاءالدوله) به نیکی یاد می‌کنند.

سرلشگر حسین خزاعی

حسین خزاعی از نظامیانی همراه رضاخان در کودتای سوم اسفندماه ۱۲۹۹ بود. حسین خزاعی که به رضاخان خیلی نزدیک بود از اولین نظامیانی بود که به‌ فرمان رضاخان به فرماندهی لشگر خراسان منصوب شد او معمولاً رقیب و پا به ‌پای سپهبدامیراحمدی مدتی فرمانده لشگر خراسان وسپس لشگرشمال غرب و غرب بود مدتی نیز ریاست پارک مهمات توپخانه کل قشون را به عهده داشت خزاعی نظامی خشنی بود و ازفنون نظامی اطلاعات او زیاد نبود او را درمجموع فردی مذهبی دانسته اند و گفته شده موقعی که امیرلشکرخراسان بود، رضاشاه برای بازدید به مشهد رفت خزاعی او را دعوت کرد که از قبری که برای خود تهیه ‌کرده بازدید نماید و به رضاشاه نیز پیشنهاد داد که بپذیرد برای او نیز گوری درنظرگرفته شود. البته این فکر و سخن باعث خشم رضاشاه شد و او را از فرماندهی لشگر خراسان عزل کرد، ولی بعدازمدتی به فرماندهی لشکر غرب ایران (لرستان) منصوب کرد، سرلشکرازفرماندهانی بود که بعد از قهر رضاخان و رفتن او به بومهن با ارسال تلگراف تندی به تهران، مجلس را تهدید کرد که اگر رضایت رضاخان حاصل نشود، به تهران حمله خواهیم کرد و اثری از مجلس و وکلا باقی نخواهیم گذاشت.

سرلشکر خزاعی درسال ۱۳۲۰ فوت کرد. میراث او به فرزندانش ازجمله جعفر که او نیز نظامی بود و تا درجه سرهنگی ارتقاء یافت منتقل شد، جعفر باغخواص را تا سال ۱۳۲۸ دراختیارداشت و درآن سال بر اساس اسناد موجود در اداره ثبت‌اسناد ورامین سهم‌الارث خود که سه دانگ روستا شامل (مزرعه درکین، مزرعه سیاه‌آب خماران، نصیرآباد، شش‌دانگ یک باب اندرونی و بیرونی و یک باب خانه و دو دانگ محوطه بهاربند و شش دانگ یک قطعه باغ بود.) فروخت به بانو انسیه محمدیان به مبلغ ۶۹۸۰۰۰ تومان (ششصدونود و هشت هزارتومان) ولی بخشی از اراضی روستا هنوز درتملک خانواده خزاعی بود که در حدود اواخر دهه ۴۰ (۱۳۳۷) فروخته‌ شده است.

معمرین مطلعین روستا آنچه از گذشته به یاد دارند مربوط به زمان علاءالدوله و خزاعی ها می‌شود و از زمان ملیجک چیزی به خاطر ندارند.

آنچه از گفته‌های مردم محل برمی‌آید حسین و جعفر هر دو برخلاف سپهبد امیراحمدی که در ارتش رقیب و املاکشان در ورامین نیز درنزدیکی هم بود سلوک حسنه‌ای با مردم و روستائیان داشتند ظاهراً حسین قصد داشته بنای امامزاده باغخواص (زین‌العابدین) را مرمت کند، ولی فرصت پیدا نمی‌کند و جعفر به وصیت او این کار را انجام می‌دهد و ملک الشعرای بهار که ظاهراً با آن‌ها مراوده داشته وگاه به روستای باغخواص می‌آمده ضمن ذکرخیر از خانواده خزاعی درقطعه ای به مرمت بنای امامزاده نیز اشاره‌ کرده است. جعفر به امور فرهنگی و آموزشی روستا اهمیت زیادی می داد و زمینی را به وزارت فرهنگ واگذار و در آن بنایی احداث شد که سال‌ها مدرسه شبانه‌ روزی دانشسرای تربیت‌معلم بود، خود او گاه در مدرسه حضور می یافت و در کلاس با پرسش درس از دانش آموزان برای تشویق به آن‌ها جایزه اهدا می‌کرد برای تعریض کوچه‌ها و معابر در روستا اقدام کر د و به هرکسی که زمین یا خانه‌اش به علت تعریض از تصرف او خارج می‌شد معوض می‌داد.

آب زراعی به‌ تناسب گردش آب هر هفته یا ده روز یک بار باعنوان جریبانه (غریبانه یا غربایی) برای مصرف خانه‌ها باغچه‌ها و … به‌ طور رایگان در اختیار افراد نیازمند گذاشته می‌شد و مبلغی بابت آن دریافت نمی‌شد در عکس که بعد از فروش باغخواص جعفر را در مدرسه در مراسم خداحافظی از اهالی روستا نشان می‌دهد انبوه مردم روستا دیده می‌شوند که جهت خداحافظی با مالک سابق روستا در مدرسه تجمع کرده‌اند ظاهراً جعفر خزاعی از معدود مالکانی است که بعد از فروش املاک خود به روستای سابق خود آمد و شد داشته است.

سرهنگ خزاعی درسال هایی که حزب توده در منطقه فعال بود و بعضی از فعالان آن در باغخواص مسکن داشتند تلاش زیادی درمخالفت باحزب توده کرد و حتی برای کسی که از مخفیگاه یک نفر از آن ها اطلاعی دهد جایزه‌ای نیز تعیین کرده بود. خزاعی‌ها در کمک به مستمندان روستا نیز آنچه از دستشان برمی‌آمد کوتاهی نمی‌کردند.

ازقرارشنیده ها پیشکار خزاعی‌ها که سروانی ارتشی بود برخلاف خزاعی‌ها رفتارش با مردم روستا پسندیده نبود واز آزار روستاییان و رفتار خلاف شئون اخلاق ابایی نداشت./ نوشته محمدامینی.

باغ خواص، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ورامین در استان تهران ایران و جزء دهستان بهنام وسط شمالی و مرکز این دهستان می‌باشد که در فاصله تقریبی ده کیلومتری از مرکز شهرستان واقع گردیده و از نظر طبیعی در موقعیتی دشتی و با ارتفاع ۹۱۲ متر از سطح دریا قرار گرفته است.

از لحاظ جغرافیایی نیز در ۵۱ درجه و ۳۴ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه ۲۰ دقیقه عرض شمالی واقع شده و از لحاظ جهات چهارگانه از شمال به محدوده زراعی روستای علی‌آباد فرسوده و تقی‌آباد، از جنوب به اراضی کشاورزی اقبالیه، از شرق به اراضی کشاورزی روستای حسین‌آباد جواهری و احمدآباد و از غرب به اراضی روستای حسین‌آباد دفتری منتهی می‌گردد.

عمده فعالیت و معیشت ساکنین بر مبنای کشاورزی و دامپروری بوده که عمده‌ترین محصولات کشاورزی شامل گندم، جو، پنبه، ذرت علوفه‌ای، یونجه و محصولات گلخانه‌ای می‌باشد.

ساکنین روستای باغخواص از کلیه تأسیسات زیربنایی شامل آب، برق، گاز و تلفن بهره‌مند هستند. روستا دارای یک واحد پاسگاه انتظامی، یک واحد دهیاری، یک واحد شورای حل اختلاف، یک واحد مرکز مخابرات، پایگاه بسیج، مرکز درمانی و خانه بهداشت، دو واحد مجتمع آموزشی که شامل مقاطع تحصیلی ابتدایی-راهنمایی و دبیرستان برای دختران و پسران و همچنین یک سالن ورزشی سرپوشیده می‌باشد. روستا دارای آب و هوای خشک و با زمستان‌های کوتاه خشک می‌باشد که متوسط گرمترین ماه سال ۴۰ درجه و متوسط سردترین ماه سال ۱ درجه سانتی گراد زیر صفر می‌باشد. متوسط بارندگی سالانه ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلی‌متر که بیشتر به صورت باران در اواخر پاییز و اوایل بهار بوده و بقیه مدت سال خشک می‌باشد.

این روستا در دهستان بهنام وسط شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲٬۵۸۲ نفر (۶۲۷خانوار) بوده‌است.

جمعیتی روستای باغخواص دارای تعداد ۳۰۰۰ نفر جمعیت و تعداد ۷۵۰ خانوار ساکن می‌باشد که حدود ۷۰ درصد جمعیت در محدوده سنی ۱۵ الی ۶۴ سال بوده و حدود ۹۲ درصد ساکنین دارای سواد هستند. (2477 نفر، سرشماری ۹۵)

امام زاده زین العابدین از نوادگان امام سجاد بن حسین در آن جاست./ نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار ایران؛ فرهنگ جغرافیایی ایران. ج ۱.

 

برچسب‌ها: