خیابان ولیعصر
یکی باغ ماننده آسمان / خیابان آن چون ره کهکشان / انجمن آرای ناصری
سخن گفتن از پیشینه خیابانی که با تاریخ شهرش در آمیخته است، بسیار دشوار است و زمانی این دشواری از کنج پنهان اندیشه و متون تاریخی رخ مینماید که بخواهیم به اختصار از این پیشینه سخن بگوییم.
گو این که، تهران فقط در حدود دویست سال است، که با انتخاب پایتختی به جمع شهرهای ایران و جهان پیوسته، اما این شهر در گسترهای پا به جهان نهاده که در آن از کهنترین آثار تمدنی ماقبل تاریخی بشر تا عروس شهرهای جهان ری باستان و … نشانهها دارد.
کلمه «خیابان» را در متون کهن به شهادت لغتنامه دهخدا، ناظمالاطباء، آنندراج، انجمن آرای ناصری، برهان قاطع و … راه و گذرگاهی معنا کردهاند که میان گلها و درختان باغ احداث کرده باشند و یا راهی که از میان باغها میگذرد، یعنی کوچه باغها و از آن جا که «باغ ایرانی» با طراحی و ویژگیهایش پیشینهای دست کم برابر با عمر سکونت آریاییان در این سرزمین را دارد. این معنای خیابان بسیار قدیمی و پر سابقه است، لیکن در نظام شکل گیری فضاهای عمومی شهر تهران خیابان به عنوان عنصری از عناصر طراحی و معماری تشکیل دهنده شهر بسیار جدید و در فرهنگ شهر سازی این شهر کلمهای جوان است.
در بررسی و مطالعه نقشههای قاجاری شهر تهران نکتهای مهم از تاریخچه خیابان در تهران آشکار میشود. در نقشه برزین روسی که به اواخر دوران محمد شاه 1258قمری و نقشه موسیو کرشش که به اوایل دوران ناصری 1275 قمری، تعلق دارد، هرگز کلمه خیابان در میان نام معابر و گذرگاهها نظیر:
کوچه، گذر، راسته، بازارچه و … دیده نمیشود بلکه نخستین بار این کلمه را در نقشه نجمالدوله 1309 قمری میبینم نقشهای که مربوط است، به اواخر عهد ناصرالدین شاه. در این نقشه تغییرات و توسعه شهر در زمان احداث حصار ناصری 1286 قمری، خود نمایی میکند. نجمالدوله برای نخستین بار «خیابان» را در نقشهاش بکار برده است. نام خیابانهایی نظیر:
جلو قبرستان (مولوی)، باغ معیرالممالک (مولوی) و باغ قوامالدوله (= شاهپور = وحدت اسلامی) و امیریه (ولیعصر) امیریه (سپه = امام خمینی) و باغ جنت (ولیعصر) و …
اگر چه این خیابانها به لحاظ شکلی و ابعاد گوناگون با خیابانهای امروزی تهران بسیار فاصله داشتند اما بنیاد و شالوده خیابانهای امروزی را تشکیل دادهاند. از میان آنها که تعدادشان زیاد هم نیست، چند تکه خیابان در امتداد هم، بنیاد خیابان پهلوی سابق و ولیعصر امروز را پی افکندهاند.
در غرب تهران آن روز و در میان باغها و مزارع شاهزادگان و درباریان قاجاری چند تکه خیابان در امتداد هم پدید آمد، که بعدها تولد مهمترین خیابان تهران بلکه ایران را موجب شد، این خیابانها عبارت بودند از خیابان باغ جنت از پل امیر بهادر تا میدان منیریه فعلی و خیابان امیریه از میدان منیریه تا میدان سردر سنگی یعنی کاخ مرمر و خیابان باغ انگوری از کاخ مرمر تا جنوب چهار راه شاه (خیابان جمهوری) و خیابان جدید جناب وزیر که در میان اراضی بایر و بیابانی وزیر از جنوب چهارراه شاه فعلی تا مجاورت ضلع شمالی حصار ناصری، یعنی جایی که بعدها کافه بلدیه (چهار راه پهلوی = چهارراه انقلاب) یعنی محل کنونی تاتر شهر ساخته شد، کشیده شده بود.
در اواخر عصر قاجار این امتداد خیابان به ویژه در حوزه مرکزی و جنوبیاش که با بر خورد به باغ جنت گلشن که به احتشامالدوله تعلق داشت بن بست میشد. اهمیت زیادی به دست آورد و با وجود درختان نارون و زبان گنجشک و چنار کنار نهرهای دو طرفش از زیبایی خاصی برخوردار شده بود. به طوری که تکه میانیاش یعنی خیابان امیریه به گردشگاه شاهزادگان قجر تبدیل شد گردید، سطح خیابان جولانگاه کالسکهها و درشکههای زیبا ی ساخت فرنگ ایشان و عصرها پیاده رواش محل نمایش و رخکشی لباسهای فرنگی آن شاهزادهها و رجال بود.
در آن عصر اطراف این خیابان را باغهای نامداران قجری احاطه کرده بود. باغ فرمانفرما (کاخ مرمر) باغ امیریه کامران میرزا امیرکبیر پسر ناصرالدین شاه (دانشکده افسری) باغ اقبالالدوله (بیمارستان نجات) باغ منیرالسلطنه مادر کامران میرزا، باغ مستوفی، سبزیکاری فرمانفرما و …
با خاتمه کار قاجاریان در صحنه سیاست ایران و به قدرت رسیدن رضا خان، وضع این خیابان به سرعت دگرگون شد، در همان اوان به دستور شاه، بلدیه تهران، باغ جنت گلشن را در سر پل امیر بهادر خراب کرد و خیابان باغ جنت را به سمت جنوب تا حصار ناصری (خیابان شوش فعلی) امتداد داد و بعدها با احداث ایستگاه راه آهن در اراضی مشهور به سبزی کاری وزیر، میدان راه آهن متنهیالیه جنوبی این خیابان شد.
در این ایام سرتیپ بوذرجمهری که بسیار مورد وثوق رضاشاه بود، ریاست شهرداری تهران یعنی بلدیه آن روز را به عهده داشت، با اختیار تام و قدرت کامل و چاشنی نظامی گری به تخریب باقیماندههای حصار ناصری و خانهها و باغها و ایجاد خیابانهای جدید پرداخت که از آن جمله است؛ این خیابان که از ضلع شمالی (خیابان شاه رضا = انقلاب فعلی) تا ضلع جنوبی حصار (خیابان شوش) کشیده شده بود و در آن زمان به جای چند نام (باغ جنت، امیریه، باغ انگوری و جناب وزیر) فقط با نام «پهلوی» خوانده شد. بدین ترتیب خیابان پهلوی از چهار راه انقلاب (کافه بلدیه = تأتر شهر) تا میدان راه آهن تولد یافت.
این خیابان مهمترین خیابان پایتخت شد. در سال 1307خورشیدی سرتیپ بوذرجمهری برای نخستین بار ضوابطی را جهت احداث بنا در دو سوی این خیابان اعلان و اجرا نمود. این آییننامه تا حدودی نمای ساختمان و نوع مصالح و تعداد طبقات و شیوه کار را به لحاظ معماری و ساخت تعیین میکرد. مقرراتی که بعدها شالوده ضوابط شهرداری تهران و دیگر شهرها برای صدور پروانه ساخت و ایجاد بنا شد.
سلیمان بهبودی رییس دفتر رضاشاه درباره خیابان پهلوی در کتاب «خاطرات» خود در باره ادامه این خیابان به سوی شمال مینویسد:
«… آن روز شاه دستور بازکردن آن قسمت از خندق را که در امتداد خیابان پهلوی بود به خارج شهر صادر کردند و فرمودند اینجا را آباد و گردشگاه خواهیم کرد ...»
رضاشاه پس از تملک اراضی فرمانفرما در مجاورت خیابان پهلوی، کاخ مرمر را برای سکونت خود و کاخهای دیگری برای دیگر اعضای خاندان خود در آن اراضی ساخت و بدین ترتیب آن محله به منطقه اعیان نشین و گرانقیمت آن روز تهران تبدیل شد.
خیابان پهلوی بالا وسیله بلدیه تهران سنگفرش شد و سپس با ورود آسفالت به صحنه خیابانسازی شهرها در سال 1309 خورشیدی نخستین بار این خیابان قیر ریزی. در سال 1310 خورشیدی پیش از ورود ملک فیصل پادشاه عربستان به تهران، خیابان الماسیه (باب همایون) و میدان توپخانه و اوایل خیابان لالهزار برای اولین بار آسفالت شد و یک سال بعد یعنی در سال 1311 خورشیدی، خیابان پهلوی نیز آسفالت شد.
در سال 1311 خورشیدی، هتل بلدیه (کافه بلدیه یا بلدی) را در جنوب شرقی چهارراه پهلوی جایی که امروز پارک دانشجو و تأتر شهر قرار دارد ساختند.
پس از ساخته شدن کاخ سعدآباد و انتقال سکونت شاه از کاخ مرمر به این کاخ در سال 1318 خورشیدی، به فرمان او جاده قدیم شمیران از باغ سفارت انگلیس در قلهک تا میدان تجریش و جاده جدید شمیران (= پهلوی = ولیعصر) از چهارراه پهلوی (کافه بلدیه) تا سر پل تجریش کشیده شد.
دو طرف جاده جدید را چنار کاشتند و برای آبیاری آنها در سه راه زعفرانیه دو حلقه چاه حفر کردند و بعدها با احداث پارک ملت، آب دریاچه آن را هم از همین چاه تأمین کردند. باید از یاد نبریم، که چنار با آب و هوای تهران بسیار سازگار است و وجود چنارهای امامزاده صالح و امامزاده یحیی و پا چنار و هفت چنار و … همگی شاهدی بر این ادعا ست.
پیترو دلاواله ایتالیایی که همراه شاه عباس به تهران آمده، از فراوانی چنار در این شهر، تهران را چنارستان یا شهر چنارها خوانده است. وجود چنارهای خیابان پهلوی که دسترنج حدود هفت دهه فرزندان این سرزمین است، چنان زیبایی دلپذیری به این خیابان داده، که بیشک آن را جزو زیباترین خیابانهای شهرهای جهان در آورده است. این چنارها که اکنون جزو میراث ملی به شمار میآید، خاطرات دل انگیز چندین نسل از تهرانیها را در حافظه تاریخیاشان دارند. بدین سبب حفظ و نگهداری آنها از وظایف ملی تهرانیان بلکه ایرانیان است.
پیادهرو در طراحی شهری و اصول علمی شهر سازی، دارای اهمیت فراوان است که در این مقام، مجال پرداختن بدان نیست، فقط اشاره شود که به موازات اهمیت و ضرورت نقش خیابان در شهرها پیاده رو نیز در ایجاد آرامش روانی برای عابرین و به لحاظ ابعاد گوناگون دیگر از ضروریات فضاهای عمومی شهری به شمار میآید و خوشبختانه خیابان ولیعصر جزو معدود خیابانهایی است که در سطح تهران از موهبت این ضرورت برخوردار است.
این خیابان در عصر پهلوی از مهمترین خیابانها بود که در مجاورت و یا حوزه آن بسیاری از بناهای مهم دولتی و عمومی و حتی عمارات رجال آن دوره و کاخهای سلطنتی قرار گرفته بود. ابنیه مشهوری نظیر باغ فردوس (قاجاری)؛ باغ وحش، پارک ملت، پارک ساعی، سازمان صدا و سیما، سفارتخانهها، کاخ مرمر، کاخ سعدآباد، ایستگاه راه آهن، تأتر شهر، دانشکده افسری، بیمارستانها، رستورانها، هتلها، ادارات دولتی و …
پس از پیروزی انقلاب اسلامی این خیابان نخست به «دکتر مصدق» و سپس به «ولیعصر» تغییر نام یافت. در این دوران نیز این خیابان شاهد حوادث مهمی از تظاهرات مردمی بود، که از اواخر عصر پهلوی شروع شده بود. امروز هم خیابان ولیعصر مهمترین خیابان پایتخت در کشور عزیزمان ایران به شمار میآید. / مولف.