مظفرالدین‌شاه و تغییرات – وی از روز ۲۳ ذیحجه ۱۳۱۳ق/۵ ژوئن ۱۸۹۶م تا 1324 ق. ۱۱ سال سلطنت کرد. سراسر این دوران از یک سو متأثر از ضعف و انفعال دستگاه دولت در اعمال حاکمیت ساختار کهن استبداد سلطنتی، و از سوی دیگر شاهد فعالیت شدید قشر کوچکی از طبقه متوسط شهرنشین بود که در اندیشه اصلاحات اجتماعی و پی‌ریزی نظم نوین سیاسی بودند. مظفرالدین شاه برای تجار تعرفه بیشتری وضع کرد، مناطق مالیاتی را از مسئولان سابق پس گرفت و افزایش مالیات اراضی، کاهش مستمری‌های دربار به خصوص برای روحانیان و اعمال نظارت بر املاک موقوفه را مطرح کرد. مهم‌تر از همه دروازه‌های کشور را به روی سوداگران بیگانه گشود و دوباره درصدد استقراض خارجی برآمد: واگذاری انحصار استخراج نفت به دارسی؛ اخذ وام برای خرید اسلحه؛ بازپرداخت قروض سابق و سفر به اروپا؛( شبکه تلفن، نصب چراغ برق در خیابان‌های اصلی تهران، تبریز، رشت و مشهد، کارخانه بلورسازی ایران، ایران امروز، تهران، ۱۳۱۹ش، س ۲، شم‌ ‌۱۰.) و استخدام نوز بلژیکی برای ریاست بر گمرکات کشور. این امر هم‌زمان با کاهش شدت عمل مأموران نظمیه، افزایش آزادی عمومی مطبوعات، لغو ممنوعیت سفر و تشویق ایجاد مجامع فرهنگی و آموزشی، اعطای آزادی عمل بیش‌تر به اصناف برای ایجاد تشکل‌های صنفی و حرفه‌ای نظیر کمپانی فارس در شیراز (۱۳۱۵ق.)، شرکت اسلامی (نخستین شرکت سهامی سراسری)، کمپانی محمودیه، شرکت مسعودیه در اصفهان (۱۳۱۶ق.) و شرکت عمومی شامل ۱۷ تن از تجار در تهران (۱۳۱۸-۱۳۲۴ق.) بود.

با گمارده شدن امین‌الدوله به صدراعظمی در پایان سال ۱۳۱۴ق./ ۱۸۹۶م.، دامنه آزادی نشر افکار نو به نظام تعلیم و تربیت نیز رسید و تحولات بنیادینی در ساختار آموزشی و محتوای مواد درسی پدید آمد. مهم‌ترین گامی که در آغاز زمامداری امین‌الدوله در پیشبرد نهضت روشنگری برداشته شد، تأسیس انجمن معارف بود. این انجمن به همت شماری از رجال دوستدار آموزش جدید تشکیل گردید و نظام‌نامه‌ای در ۲۰ ماده در شرح وظایف انجمن، درباره تأسیس مدارس ملی و ایجاد وسایل تعمیم معارف نوین تدوین کرد و زمینه‌ای مساعد برای تأسیس کتابخانه ملی و تشکل‌های سیاسی روشنفکر فراهم ساخت.( تاریخچه معارف ایران، تعلیم و تربیت، ج۱، ۴۵۹-۴۶۴، تهران، ۱۳۱۳ش، س ۴، شم‌ ۷ و ۸.) مبدع نظام نوین آموزش میرزا حسن رشدیه بود. او به همراه امین‌الدوله به تهران آمد و نخستین مدرسه را که در آن روش تدریس الفبای مقطع به کار می‌رفت و آموزش حروف از روی شکل آن‌ها صورت می‌گرفت، در تهران تأسیس کرد. همچنین چند مدرسه عالی مانند مدرسه علوم سیاسی (۱۳۱۷ق./۱۸۹۹م.) توسط میرزا حسن‌خان مشیرالملک و مدرسه فلاحت مظفری به ریاست یک بلژیکی (۱۳۱۸ق./۱۹۰۰-۱۹۰۱م.) در همین دوره تأسیس شد.

در دوره مظفری دو بیمارستان دیگر در تهران گشایش یافت. نخست بیمارستان وزیری (۱۳۱۸ق./۱۸۹۹م.) در خیابان باغ انگوری (ولی‌عصر کنونی) در کوچه‌ای که هنوز هم به نام کوچه بیمارستان وزیری معروف است. دومین بیمارستان ( ۱۳۲۲ق./ ۱۹۰۴م.) توسط وجیه‌الله میرزا سپهسالار در خارج شهر در جایی دایر شد که امروزه در محل تقاطع خیابان شهید بهشتی با خیابان ولی‌عصر، مکان بیمارستان ارتش است. جز این دو، بیمارستان آمریکایی‌ها (۱۳۰۶ق./۱۸۸۹م.) نیز فعال بود. در ۱۳۲۲ق. و در جریان شیوع وبای شدید در تهران، یحیی دولت‌آبادی از مؤسسه‌ای با عنوان نخستین بلدیه تهران نام می‌برد که با گسترش تشکیلاتی ابتدایی به نام احتسابیه که پیش از این به جمع‌آوری و حمل زباله شهر می‌پرداخت، به وجود آمده بود. این نهاد به شیوه شهرداری‌های اروپا درباره وضع گورستان‌ها و دیگر امور مربوط به بهداشت عمومی مداخله و اقدام می‌کرد و نخستین رخت‌شوی‌خانه عمومی تهران را در خیابان جلیل‌آباد (خیام کنونی) ایجاد کرد. این بلدیه در ۱۳۱۷ق./۱۸۹۹م. حسن اخضر علیشاه را مأمور تعیین و ثبت ابنیه محاط خندق شهر دارالخلافه باهره نمود. در این آمارگیری شمار خانه‌های شهر ۲۷۵‘۱۶ باب، و شمار دکان‌ها ۴۲۰‘۹ باب بازگو شده است. اگرچه در این زمان میانگین شمار افراد ساکن در خانه‌های تهران به دقت معلوم نیست، ولی اگر برای آن همان میانگین آمار سال ۱۲۸۶ق، یعنی حدود ۳/۱۵ نفر در هر خانه را در نظر بگیریم، جمعیت شهر چیزی در حدود ۲۴۹ هزار نفر به دست می‌آید. ناگفته نماند که برخی محققان رقم ۳/۱۵ نفر را برای جمعیت متوسط ساکن در هر خانه غیرواقعی، و بیش از حد دانسته، و جمعیت شهر را در این دوره‌ها کمتر از ۲۰۰ هزار نفر برآورد کرده‌اند./ آمار دارالخلافه تهران، به کوشش سیروس سعدوندیان و منصوره اتحادیه، تهران، ۱۳۶۸ش.

 

برچسب‌ها: