در عصر ایلخانان مغول، در زمان زمامدارى غازان خان تهران معسكر بود. پس از برقرارى آرامش نسبى در سال 674 ق. / 1275 یا 1276 م. زكریاى قزوینى درباره آن نوشته است: «روستایى است پر جمعیت و بزرگ، تابع مركز رى است. باغ و باغاتش زیاد و میوه باغات تهران بین میوهها ممتاز است و به ویژه انارش بسیار مشهور است.»
تهران به صورت پهنهاى شناخته شده در كتابهاى تاریخى و جغرافیایى آمده است چنانكه حمدالله مستوفى در نزهة القلوب گوید: «طهران قصبهاى معتبر است…»
سلسههاى كوچكى چون بادوسپانان، ایلكانیان، جلایریان، منطقه وسیع رى را در قلمرو خود داشتند تا آنكه تیمور در سه یورش خود به سالهاى 789 ق. / 1387 م.، 795 ق / 1392 یا 1393 م. و 802 ق. / 1399 یا 1400 م. پهنه رى را خیمهگاه سپاهیان خود ساخت و در تهران اقامت گزید. چنانكه در ظفرنامه آمده است: «شاهزاده بختیار و نویین نامدار در طهران رى بیست روز توقف كردند…» / مولانا شرفالدین على یزدى، ظفرنامه به اهتمام محمد عباسى تهران، امیركبیر1336 منقول از تاریخ اجتماعى، فرهنگى تهران، ص 36.
از حدود 750 سال پیش هلاكوخان مغول برادر منگوقاآن (سومین خاقان بزرگ بعد از چنگیز خان) در ایران سلسلهاى تشكیل داد كه سران ایشان به ایلخان (مطیع خان بزرگ) (651 تا 756 ق. / 631 تا 733 خ. / 1253 تا 1355م.) معروف شدند. از ایشان ارغون خان در لار قصران كوشكى مجلل ساخت (683ق.) غازانخان، پسر ارغون، دستور داد ملك فخرالدین رىاى عماراتى در رى بنا كند و خود به دفعات به رى و پهنه تهران آمد. بعد از «ابوسعید بهادرخان» نهمین ایلخان در 736 ق. سرزمین پهناور ایلخانان چند تكه شد و ولایت رى در اختیار طغاتیمورخان قرار گرفت. در 756 و در زمان ایلخانى انوشیروان (كه وى را «عادل» هم مىنامیدند)، حكومت ایشان به پایان رسید.» / نگاهى به تهران، ص 299.