(زادۀ 1304 همدان – درگذشتۀ 1352 فرانسه) شاعر، مترجم، نقاش، منتقد و روزنامهنگار پیشرو معاصر ایران و پدر شعر سوررئال فارسیو شعر نو عرفانی ایران و از نخستین شاعران شعر منثور ایران بود. / تاریخ تحلیلی شعر نو،جواهری گیلانی،۴ص۳۷۶.
وی از اعضای اصلی و تأثیرگذار در دوره دوم فعالیت انجمن هنری خروس جنگی است. او با کمتر از چهل شعر و چند مقاله پرچمدار تحولخواهی در شعر ایران/روزنامه اعتماد، پورمحسن، خروس جنگی بیمانند،۵.
و سرمنشاء شعر سهراب سپهری، یدالله رؤیایی، احمدرضا احمدی و جریان شعر موج نو میشود.
هوشنگ ایرانی که چون رعدی بر پهنه ادبیات معاصر ظاهر شده بود و در فاصله کوتاهی چندین مجموعه شعر به چاپ رسانده و جیغ بنفش او معروف خاص و عام گردیده بود، با برخورد سرد جامعه ادبی آن زمان و پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد ناگهان به خاموشی گرایید./ تاریخ تحلیلی شعر نو، ۲ص۲۵۵.
و در نهایت در سال ۱۳۵۲خ. بر اثر ابتلا به سرطان حنجره درگذشت./ روزنامه همشهری،آزرم، شکوه شکفتن بر تو باد .
از سال ۱۳۲۸ او با نشریاتی نظیر ماهنامه دانش، مجله موج، مجله هنر نو، مجله آپادانا و غیره همکاری داشت. ایرانی وصیت کردجسدش را بسوزانند اما عملی نشد و در بهشت زهرا به خاک سپردند. / هفتهنامه فردوسی، عباس پهلوان، دریغی دیگر: در مرگ هوشنگ ایرانی،ش.۱۱۲۹،۱۹شهریور ۱۳۵۲.
از نظر هوشنگ ایرانی شاعر و شعرش باید مدام و بیوقفه در حال تازهشدن باشند؛ از نظر او همواره در زمان حال ماندن تنها راه پیشرو بودن است. از طرفی، هوشنگ ایرانی خود را پیرو نیمانمیداند، چرا که نیما از منظر او به خاطر دیدگاههایش دچار سکون گردیده و متوقف شده است./ روزنامۀ همشهری، آزرم، شکوه شکفتن بر تو باد.
بیتردید هوشنگ ایرانی یکی از درخشانترین چهرههای ناکاممانده و نابودشدۀ شعر فارسی است./ تاریخ تحلیلی شعر نو، ۱ص۴۹۸.
او اولین شاعر شعر منثوری بود که شعرش تحت تأثیر نیما نبود.
علاوه بر شعر، هوشنگ ایرانی یکی از پیشروهای نقاشی مدرن در ایران نیز به شمار میرود. ده سال آخر عمر را در خلسهای خوابگونه گذراند.هیچکس هیچگاه او را در حالت طبیعی نمیدید. اگر کسی او را میدید! دائماً مست بود. م. آزاد به یاد میآورد آن شبی را که هوشنگ ایرانی ازکنار میدان فردوسی تهران میگذشت و با شنیدن صدای آکاردئونی، لباس کند و شروع به رقصیدن کرد؛ ساعتها رقصید./دوهفتهنامه تندیس، اسدی کیارس، تندیس هوشنگ ایرانی، ش ۱۳۳،ص۱۰.
/خروس جنگی بیمانند: درباره زندگی و هنر هوشنگ ایرانی. سیروس طاهباز، فرزان روز، ۱۳۸۰. ؛مجله بخارا،افشار، ایرج (مصاحبهشونده)، تاریخ شفاهی مطبوعات ایران. ش. ۲۱ و ۲۲ (آذر و اسفند ۱۳۸۰).