اوشان كه در افواه اوشون گفته مى‌‌شود، از آبادى‌‌هاى مشهور و خوش آب و هواى اطراف تهران است. اوشان جزو رودبار قصران و بر سر راه تهران به شمشك واقع است.

 وجه تسمیه آن در صفحه 439 كتاب قصران چنین آمده است: «چون این آبادى داراى آب بسیار زیادى مى‌‌باشد، نام آن را آب افشان نهاده‌‌اند كه با تخفیف و بر اثر مرور زمان اوشان شده است.»

 جمعیتش در فرهنگ جغرافیایى ایران 492 تن و در فرهنگ آبادى‌‌هاى كشور 658 تن ذكر شده است. چشمه‌‌هاى آب گوارا دارد. دو رودخانه فشم و آهار در آن‌‌جا به هم مى‌‌پیوندند و رود جاجرود همان است. مظفر الدین شاه در این دیه قصرى زیبا طرح افكند كه اكنون مدرسه آن‌‌جاست. دو مهمانخانه و چندین دكان و صندوق پست و درمانگاه دارد. قریب 500 گوسفند در آن‌‌جا نگهدارى مى‌‌شود. وسعت باغ‌‌هایش بیش از 150 هكتار است كه تقریباً همه سیب و گیلاس است و آلو و هلو و آلبالو نیز در آن‌‌جا نیكو به عمل مى‌‌آید. / فرهنگ جغرافیایى ایران، ج 1 آبادى‌‌ها ص 25؛ فرهنگ آبادى‌‌هاى كشور، ج 13، ص 18؛ كتاب اسامى دهات كشور، ج 1، ص 265؛ فرهنگ آبادى‌‌هاى ایران، ص 42؛ كراسه المعى، ج 1، ص 590.

 در سوى جنوب آن در سینه كوه تلهرز جنگل شیر خشتى است كه نوع آن از بهترین انواع است، در جغرافیاى دره رودبار كه به سال 1296 ق. فراهم گردیده، در باب اوشان مطالبى درج شده است از جمله این‌‌كه این قریه در سمت شمال آخورین به مسافت خمس فرسنگ در دامنه كوه تلهرز كنار رود جاجرود واقع است و قریب یكصد خانوار جمعیت دارد و شامل باغ‌‌هاى خوب است. این دیه اكنون از نقاط خوب ییلاقى تهران است. در تابستان و در ایام تعطیل ضمن سال جمعى انبوه براى هواخورى بدان‌‌جا مى‌‌روند. در این دیه بوته انار وحشى قدیمى در دامن كوه شمالى وجود دارد كه مردم محل مقدسش مى‌‌شمارند، ذكر آن در بحث از مذهب قصران خواهد آمد.

 اعتمادالسلطنة (صنیع‌‌الدوله) به همراه ناصرالدین شاه در تابستان 1301 و 1302ق. به اوشان آمد. در صفر سال 1301 هواى اوشان را خوب دانسته و تعریف كرده است، اما در سفر سال بعد گفته اوشان از ییلاق‌‌هاى بسیار بد است، روزش گرم و شبش سرد است. / روزنامه خاطرات، ص 348.

 در صفحات 40 و 41 كتاب جغرافیاى دره رودبار، آمده كه این آبادى را به سبب آب زیادى كه دارد آب افشان نام داده‌‌اند كه به تخفیف اوشان است، لیكن گویا ظاهراً «ان« در آخر آن پسوند مكان است، و «اوش« نیز نام برخى از جاها و از جمله رود اوش و شهر اوش مذكور در حدود العالم (ص 113 42) است در ماوراءالنهر. نیز، احسن التقاسیم، ص 341، نخبة الدهر، ص 221، س 8؛ معجم البلدان: ج 1، ص 404، س 21؛ سرزمین‌‌هاى خلافت شرقى، ص 509، س 13. تواند بود كه بوش در آمل و بیرجند و یوشانلو در خوى و میانه نیز از این باب باشد (فرهنگ آبادى‌‌هاى ایران، ص 504)، و چشمه اوش نام دیهى است در سبزوار (مرآت البلدان، ج 4، ص 230) / نقل از قصران، ص 439.

 در سال 1292 ناصرالدین شاه در سفر به مازندران به اوشان رفته و اعتمادالسلطنه در این باره مى‌‌نویسد: «موكب فرخنده كوكب همایون، عزیمت خیریت اثر مازندران فرموده، روز بیست و چهارم شعبان از اقدسیه به قریه اوشان تشریف فرما شدند.» / المآثر و الآثار، ص 134؛ مرآت البلدان، ج 3، ص 204.