پس از قتل ناصرالدین شاه و برچیده شدن سیطره مطلقه او بر جامعه ایرانى و پدید آمدن فضاى سیاسى متفاوت، دوران مظفرالدین شاه به سبب ضعف جسمانى و روحانى او به خصوص، و عواملى دیگر در مقایسه با سلطنت طولانى و استبداد مطلق العنان پدر و تحولات عظیمى كه پس از انقلاب صنعتى در اروپا و دیگر كشورهاى دنیا پدید آمده بود به ویژه تحولات فرهنگى كه در همسایگى ایران در كشور عثمانى رخ داده بود و دلایل متعدد دیگر، فضاى سیاسى – فرهنگى خاصى در ایران شكل گرفته بود كه در آن نخبگان، فرهنگ دوستان و شخصیتهاى سیاسى و فرهنگى جسته گریخته به تشكیل جلسات و انجمنهاى پنهان و آشكار دست یازیدند، كه انجمن معارف نیز حاصل همین تحریكات بود.
«بعد از آنكه امینالدوله به تهران فرا خوانده شد و صدراعظم ایران گردید، از حاج میرزا حسن رشدیه هم خواست كه به تهران بیاید… امینالدوله میرزا حسن را بر آن داشت كه در تهران هم مدرسه رشدیهاى دایركند. امینالدوله براى اینكار قطعه زمینى را در جوار قصر خود در اختیار او گذاشت… در روز افتتاح مدرسه، كه مظفرالدین شاه نیز در آن شركت كرد امینالدوله انجمنى به نام انجمن معارف تأسیس كرد و قرار شد كه این انجمن مخارج مدرسه رشدیه و احداث مدارس سبك جدید دیگر را تأمین كند.» / حیات یحیى، ج 1، ص 198؛ تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 1، ص 157؛ خاطرات نویسى ایرانیان، ص 145.
«نیاز اجتماعى به درسهاى جدید و آگاهى به اهمیت آن در افراد روشنفكر جامعه به تدریج رواج یافت و به همت پارهاى از فرهنگ دوستان و شخصیتهاى سیاسى با اندیشه، انجمنهایى پدید آمد كه مشهورترین آنها انجمن مكاتب ملیه ایران است كه بعدها نام انجمن معارف یافت و در تهران داراى فعالیتهاى گستردهاى شد. انجمن معارف با تدوین نظامنامهاى شامل بیست فصل و برپایى «گاردن پارتى« و جلسههاى متعدد و گردآورى اعانهها و كمكهاى گوناگون از بازرگانان و خیرخواهان جامعه تهرانى، به تأسیس مدارسى چند در پایتخت و پارهاى از شهرستانها مبادرت كرد.» / تاریخ اجتماعى تهران، ج 2، ص 157.
انجمن معارف به اهتمام امینالدوله اقدام به تأسیس مدارس ابتدایى شرف، دانش، مظفریه، علمیه و افتتاحیه در سالهاى بین 1897-1899 م. نمود و نیز نشریه معارف و همچنین روزنامه خلاصة الحوادث و نشریه فرهنگى ایران را نیز منتشر ساخت. / خاطرات نویسى ایرانیان، ص 145.
«شش ماه از عمر مدرسه (رشدیه) گذشته بود كه امینالدوله از صدارت معزول شد و اتابك به جاى وى منصوب گردید. از كارهاى اول كه صورت گرفت، انجمن امناى مدرسه رشدیه كه در محل مدرسه و تحت نظر وزیر علوم اداره مىشد، به وزارت علوم منتقل و به نام انجمن معارف نامیده شد و هسته مركزى تشكیلات معارف مملكت گردید.» / سوانح عمر، ص 41.
احتشامالسلطنه راجع به انجمن معارف مىنویسد: «پس از اینكه تعداد مدارس از پانزده باب گذشت، براى تأسیس كتابخانه ملى شروع به اقدام كردم. خانه ملكى و متعلق به خود را براى انجمن معارف و كتابخانه ملى تخصیص دادم.»
«… اقدام دیگر انجمن معارف، تشكیل مدرسه اكابر بود.» / یادداشتهاى احتشام السلطنه، ص 328.
برخى از اعضاى انجمن عبارت بودند از: میرزا یحیى دولت آبادى، حاجى شیخ مهدى كاشانى، شمس العلماء عبدالرب آبادى، ناظم الحكماء میرزا علىاكبرخان كرمانى، اسماعیل خان آجودانباشى توپخانه و برادرش ابراهیم خان و محمدباقر خان اعتمادالسلطنه و حاج سیدمحمد مجتهد معروف به روغن چراغى و میرزا على محمدخان كاشى مجیرالدوله و برادرش ادیب و سید بحرینى، میرزا حسین خان و سروش… .
تهیه محل جدید براى انجمن معارف و مؤسسات وابسته:
«محل سابق اداره پلیس در خیابان جلیل آباد را خریدارى كردم و دكاكین مقابل آن را، براى مطبعه قرار داده و قسمتى از ساختمان را مخصوص اداره نشر كتب و دارالترجمه نمودم.» / همان مرجع، ص 329.
محل انجمن معارف تا هشتم رجب 1316ق. در ابتداى خیابان علاءالدوله (فردوسى) و خانههاى امیرنظام (محمد رحیم خان پدر احتشامالسلطنه) بوده است. / همان مرجع، ص 351.
تشكیلات و مركز انجمن معارف كه در محل جدید (ابتداى خیابان جلیل آباد) تشكیل شده بود بعد از مغضوب شدن احتشامالسلطنه و دور كردن او از تهران به دست نیرالملك و وزارت علوم افتاد.
ظاهراً در سلطنت رضاخان كه شركت مطبوعات با مشاركت روزنامه اطلاعات و عباس مسعودى و دانشگاه تهران تأسیس شد، محل سابق انجمن معارف به نام شركت مطبوعات به روزنامه اطلاعات و عباس مسعودى واگذار گردید كه هنوز هم باقى است. / همان مرجع، ص 352.