انجمن امرا كه به انجمن خدمت و اكابر نیز معروف بود به وسیله بیش از چهل نفر از سرداران، اعیان، مالكان و شاهزادگان در شعبان 1325ق تأسیس شد. از جمله آنان، مىتوان به جلالالدوله، آصفالدوله، امیربهادر، ظفرالسلطنه، اقبالالدوله امیراعظم، سردار منصور، وزیر افخم، علاءالدوله و نصرالسلطنه اشاره كرد. محل تشكیل انجمن نیز در عمارت خورشید و ریاست آن با امیراعظم بود. ظهور این انجمن بحثهاى فراوانى در محافل سیاسى آن روزگار، چه انقلابى و چه استبدادى پدید آورد. طرفداران مشروطه هیچگاه نسبت به اهدافى كه از سوى اعضاى این انجمن اعلام مىشد و سوگندهائى كه براى همراهى با مشروطه در مجلس یاد مىكردند خوشبین نبودند و این تظاهرات را از سوى آنها، حربهاى از سوى استبدادطلبان و دربار براى رخنه در صفوف انقلابیون میدانستند. (حیایت یحیى، ج 2، ص 149). دربار نیز ظاهراً دل خوشى از این انجمن نداشت زیرا امرا در نخستین اقدام خود شاه را تهدید نمودند كه اگر با مشروطه همراهى نكند، وى را در صحنه سیاست تنها رها خواهند كرد. (مذاكرات مجلس، 1325ق ص 329). از سوى دیگر انجمن با كامران میرزا وزیر جنگ وقت در افتاد و خواستار استعفاى وى شد. این امر بر شاه بسیار گران آمده بود زیرا كامران میرزا علاوه بر اینكه وزیر جنگ و نائبالسلطنه محسوب مىشد، عمو و پدر زن شاه نیز بود و از بازوان قدرتمند دربار در مقابله با مشروطهخواهان به شمار مىرفت.
براساس عقیده بسیارى از صاحب نظران اقدام سرداران و رجال دربارى در تأسیس انجمن در نتیجه خوف و هراسى بودكه پس از قتل اتابك بر جماعت مرتجع و طرفداران استبداد چیره شده بود. / انقلاب مشروطیت ایران، زینودیف ص 218.
ولى مجدالاسلام معتقد بودكه این اقدام امرا و سرداران در نتیجه رفتار و عملكرد انجمنهاى ملى در قبال آنان بود، زیرا انجمنهاى ملى به هر بهانهاى دست به اخاذى از این جماعت مىزدند و متعرض، صاحبان ثروت مىشدند، لذا، آنان راه نجات خویش را در تشكیل انجمنى براى خویش دیدند. و همین امر باعث سوءظن پادشاه شد، چون تمام قواى دولتى از سوار و سرباز و توپخانه و قورخانه و… در اختیار اعضاى این انجمن قرار داشت. / تاریخ انحطاط مجس، ص 264.