الهیه
زرگنده در گذشته از جنوب پل رومی شروع میشده و تا جنوب امامزاده اسماعیل و حسنآباد کشیده میشده است و آن باریکهای متشکل از باغات و خانههایی عمدتا در حاشیه رودخانه زرگنده بوده است و خلازیر (خورآذین) و الهیه بعدی نیز جزو این آبادی بوده است.
وجه تسمیه الهیه
از اوایل سلطنت مظفرالدین شاه این اراضی به الهیه شهرت یافت.
در ارتباط با وجه تسمیه الهیه تنها دکتر منوچهر ستوده از آن یاد کرده است: «اراضی خورآذین متعلق به عزتالدوله همسر امینالدوله بود حکیم الهی آنجا را خرید و در آن آبادانی کرد آنجا را الهیه خواند. / جغرافیای تاریخی شمیران، ص20.
بلاغی الهیه را منسوب به حکیم الهی لواسانی می داند./بلاغی،44.
«میرزا جعفر حکیم الهی در 1298ق. در گذشت.» / المآثروالآثار، ص199؛ ایرانیکا؛ رجال ایران، ج1، ص235.
وی زاده 1215ق. در لواسان و از هم ولایتی های امین الدوله بود.
اینکه الهیه منسوب به حکیم الهی است درست است اما خبر صحیح در مورد نحوه خریداری زمین و مالکان قبلی آن (به لطف جناب محمدرضا بهزادی میسر شد.) در صفحه 77 «اسناد و فرمانهای تاریخی دودمان الهی»، نشر ذخایر اسلامی، 1393، گردآوری امیرسعید الهی، درج شده و موضوع روشن میشود:
«در سال 1286ق. میرزا جعفر حکیم الهی در سه نوبت شش قطعه از زمینهای خلازیر یا خورآذین را از وراث میرزا حسین تجریشی و ملامحمدعلی تجریشی خریداری میکند. بعدها این اراضی به مناسبت همین تملک الهیه نامیده میشود.»
در همان سال سه سهم از شش دانگ قنات مزرعه خلازیر و یک قطعه باغ نونهال را هم از ملا محمدعلی تجریشی می خرد.
وجود تپه در الهیه
اراضی مزرعه الهیه (قسمت شمالی باغ سفارت روسیه) مسطح بوده، اما منطقه الهیه تپه ماهور بوده است. برخی در زمانهای مختلف از تپههای الهیه و از طراف یاد کردهاند:
ممتحنالدوله از ولی خان سرتیپ (سپهسالار اعظم) که در زرگنده باغی داشت، مینویسد:
«… با ولی خان به شمیران یعنی زرگنده رفته بودیم روی چند تپه که به طرف جنوب و مغرب این قریه واقع است به من گفت: فلانی خواب دیدم … در سر یکی از این تپهها پیرمرد بسیار محترم بلند بالا و خوش اندامی ایستاده … فرمود تفضل خدا شامل حال تو است … سرو صورت مرا مسح کشید از خواب بیدار شدم (1296 ق.) …» / خاطرات ممتحنالدوله، ص 296.
«از محاذات زرگنده که میگذشتم این طرف تپه بزرگی واقع است … پیاده شده بالا رفتم. عمارتی طومانیانسها بر زبر تپه ساختهاند، جدیداً … که مشرف بر زرگنده و تهران است …» / وقایعالزمان، صص 33و36.
تقی فکری درباره حدود و مشخصات زرگنده مینویسد:
«زرگنده … از غرب به تپه الهیه محدود میشود.»
و باز همو مینویسد:
«زرگنده از غرب به تپۀ الهیه محدود میشود. کمبود آب محل از چاهی که ورثۀ خانم فخرالدوله در الهیه زدهاند تأمین میشود و ساعتی 300 ریال خریده میشود. باغ سفارت شوروی در زرگنده است.» / رساله تقی فکری که در سال 1342 ش. گردآوری شده است.
«از باغ فردوس راه میافتیم از روی تپههای الهیه و بیابانهای اطرافش میانبر میزنیم تا پل رومی میرویم و برمیگردیم…. تپههای الهیه خلوت …» / دو دنیا، گلی ترقی، انتشارات نیلوفر، 1383، ص 112.
«الهیه از دو طرف به دو تپه شرقی غربی محدود میشود.» / جغرافیای تاریخی تهران، ص357.
«معیرالممالک برای اینکه موقع نشستن در ایوان طبقه سوم به تهران بنگرد به خیال افتاد که سر تپه امانیه واقع در اراضی الهیه را بر دارد.» / نقل قول ایرج افشار، نامواره دکتر محمد افشار، 2 / 1016.
«تپه خلازیر در شمال اراضی الهیه است … معروف به تپه عرقچینک بود که بعدا تسطیح شد.» / جغرافیای تاریخی شمیران، ص220.
«تپه زرگنده یا الهیه که قسمتی از آن امانیه نامیده میشود از جنوب الهیه تا خیابان پهلوی (ولیعصر) ادامه دارد.» / همان.
در دهههای سی و چهل شمسی در ضلع جنوبی الهیه منطبق با ضلع جنوبی باغ سفارت روسیه بود که شمالیترین نقطه زرگنده هم میشد، خانههای اسفندیاری (محتشمالسلطنه) و سرهنگ پرنگ و لسانی (نماینده مجلس) و چند خانه متمکنین دیگر بود. ضلع شمالی خانههای یادشده و ضلع غربی سفارت روسیه بلندترین تپه ناحیه قرار داشت که به تپه … مشهور (سه تپه به این نام در تهران مشهور بودند.) بود. این تپه به سبب سوار نشدن آب (قبل از لوله کشی) لمیزرع و بیاستفاده بود. جایی است که امروز الهیه خوانده میشود و برجهای شمیران (متعلق به معتضدی) و برج الهیه … در آن قرار دارند که قسمت غربیاش را اتوبان مدرس بریده است. موقعیت جغرافیایی تپه الهیه بخش شمال شرقی تقاطع اتوبانهای صدر و مدرس است و مدخل تونل پای این تپه و تقریبا جنوب خانههای رجال یاد شده است. شیب اتوبان مدرس بالاتر از خیابان ظفر تا حوالی تقاطع خیابان جردن همان امتداد شیب تپه الهیه (تندتر) است.
کسانی که دهه 1340 شمسی را دیدهاند، میدانند تمام مسیر اتوبان شاهنشاهی (مدرس) و قسمتهایی از اتوبان صدر و بخش اعظم آپارتمانهای جدید الهیه، تپه ماهور بود، ولی برای جوانانی که آن دوران را ندیدهاند، باید به نقشههای اطراف تهران در گذشته مراجعه کنند یکی از آن نقشهها، نقشه ارکان حرب (1302ش.) است. گو اینکه بررسی میدانی کوچهها و خیابانهای الهیه و به طور کل شمیران تپه ماهور بودن دامنه جنوبی البرز را روشنتر خواهد ساخت.
ذکر نام الهیه در منابع:
منابع بسیاری از الهیه یاد کردهاند ولی نخستینها عبارتند از:
در سال 1304 اعتمادالسلطنه از الهیه یاد کرده است. / یادداشت آقای عبد امین.
«روز 11 صفر 1315ق. پدرم به صاحبقرانیه رفت … امینالدوله ایشان را با خودش به الهیه میبرد.» / خاطرات و خطرات، ص 104.
«(1315ق) بندگان اقدس همایون بر حسب استدعای جناب مستطاب امینالدوله تشریف فرمای الهیه باغ و منزل ییلاقی ایشان است شدند.» / افضلالتواریخ، ص141.
«جناب امینالدوله پس از عزل (1316ق.) از صدارت به منزل ییلاقی خود خورآذین (الهیه) رفت …» / همان، ص233.
«بعدها کمکم نام الهیه جایگزین خلازیر شد…پس از مدتی به تملک امین الدوله در آمد…»/اعتمادالسلطنه،345.
قدمت زرگنده و برتری آن نسبت به خلازیر و خورآذین و الهیه:
زرگنده از قرای کهنسال شمیران است. از سال 1229 ق. (سلطنت فتحعلیشاه) فرمانی (در فرمان شاه تهماسب صفوی که در باب موقوفات حضرت عبدالعظیم به سال 961 ق. صادر شده) در کتاب آستانه ری ضبط است که آمده: «… قریه زرگنده، و اسکله و بالغآباد و چهار هرز (چالهرز) متعلق به قریه مذکوره که واقع است در بلوک شمیران دارالخلافه تهران …» / آستانه ری، ص 109؛ ری باستان، ص 506.
«زرگنده و اسلکه و بالغآباد و چهارهرز وقف بر آستانۀ متبرکه حضرت عبدالعظیم (ع) است: حکم والا شد آنکه چون قریۀ زرگنده و اسلکه و بالغآباد و چهارهرز متعلق به قریۀ مذکوره که واقع است در بلوک شمیران دارالخلافه تهران وقف آستانۀ مقدسۀ عرش درجه و مزار کثیرالانوار ملایک آشیان متبرکۀ امامزاده واجبالتعظیم و لازمالتکریم حضرت عبدالعظیم علیهالتحیة و التسلیم بود … محرم 1229» / آستانه ری مقابل، ص 108.
خلازیر، خورآذین، خرازین و خلازیل:
«منطقه الهیه در سابق خلازیر یا خورآذین نام داشته و ده مستقلی نبوده بلکه جزیی از زرگنده شمرده میشده است.» / جغرافیای تاریخی تهران، ص357.
«… خورآذین جزو زرگنده است.» / فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 1، ص 104؛ کتاب اسامی دهات کشور، ج 1، ص 259.
اعتمادالسلطنه در 19 رمضان 1301ق و در 22 شعبان 1304ق خلازیر را به کار برده است. / روزنامه خاطرات، صص 345 و 566 (نقل در جغرافیای تاریخی شمیران، 362.)
اعتمادالسلطنه در صفحه 585 خاطرات از کلمه خرازین استفاده کرده است. / همان، 362.
«کارخانه کبریتسازی در خورآذین ایجاد شد …» / گنج شایگان، سید محمد علی جمال زاده، 94.
در فرهنگ جغرافیایی ایران، رزم آرا، جلد اول، خلازیل درج شده است.
در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه صفحات 308، 320، 381، 503، 515 خلازیر یاد شده است. / جغرافیای تاریخی تهران، 357.
«8 ذیقعده 1311ق خلازیر در خاطرات ناصرالدین شاه یاد شده است.» / یادداشت آقای عبدامین.
افضلالملک در سال 1315ق. خورآذین رادو بار به کار برده است. / افضل التواریخ، 141و 233.
خلازیر کجا و چه بوده:
خلازیر یا خورآذین ده مستقلی نبوده …. / جغرافیای تاریخی تهران، 356.
الهیه نزدیک خورآذین جزو قراء و متنزهات بلوک شمیران است. / افضل التواریخ، 141.
تعلق مزرعه الهیه به زرگنده:
«مزرعه الهیه جزو این آبادی است که به ورثۀ خانم فخرالدوله تعلق دارد و پارهای از مذاکرات نفت در الهیه انجام یافت. امامزادهای قدیمی در این دهکده به نام امامزاده اسماعیل است. جمعیت زرگنده سه هزار نفر است که در تابستانها بالغ بر هزار تن بر این تعداد افزوده میشود.» / فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 1، ص 104؛ کتاب اسامی دهات کشور، ج 1، ص 259.
حسین کریمان مینویسد:
«در آبادی زرگنده الهیه (کبریتسازی در آنجاست)، درویش و حسنآباد به دهکده زرگنده تعلق دارد.
«مزرعه الهیه جزو زرگنده بوده …» / تاریخ قسمت شمالی تهران، 1 / 50 و 142.
تعلق باغ سفارت روسیه که مجاور مزرعه الهیه بوده به زرگنده:
«محمدشاه طی حکمی زرگنده را به وزیر مختار روس بخشید. الملک لله تعالی حکم همایون شد، آن که چون قریه زرگنده شمیران در دست عالیجناب میرزا سید علی متولیباشی حضرت شاهزاده عبدالعظیم بوده و مداخل کلی از آنجا میبرد و نظر به این که قریه مزبوره محل ییلاق وزیر مختار روس بود، قریه مزبور را واگذار به وزیر مختار روس فرمودیم … ربیعالثانی سنه 1260.» / آستانه ری، مقابل ص 112.
«حاجی میرزا آغاسی را در این وقت مجال اقامت محال افتاد و … شتافتن گرفت و از قضا وزیر مختار از قریۀ زرگنده به نزدیک او سرعت میکرد تا …» / ناسخالتواریخ، ج 3، ص 428.
حسین کریمان مینویسد:
«زرگنده در داخل محدودۀ پنج ساله در سوی شمال واقع است و متصل به تیغستان است و عمارت ییلاقی سفارت روس آنجاست.»
«ساختمان ییلاقی سفارت شوروی در این قصبه است.» (بلاغی، 1386: 142)
«از زرگنده قدری بالاتر برویم به الهیه میرسیم باغ سفارت روس دارای دو رشته قنات جداگانه و ملکی است.» / تاریخ قسمت شمالی تهران، ج 1، ص 51.
حسین کریمان مینویسد:
«در آبادی زرگنده … الهیه (کبریتسازی در آنجاست)، درویش و حسنآباد به دهکده زرگنده تعلق دارد.»
حجت بلاغی دربارۀ زرگنده مینویسد:
«زرگنده متصل به تیغستان است و عمارت تابستانی سفارت روس در آنجاست. روسها هم تا مدتی مانند انگلیسها در زرگنده امتیازاتی داشتند که اکنون هیچیک از آنها باقی نیست.» . / تاریخ قسمت شمالی تهران، ج 1، ص 50.
«… ولی اختیار حکومت آن قراء در دست سفرای مزبور است. احدی نمیتواند بدون اجازه سفارتخانه بخرد یا کرایه کند. هرگاه میان سکنه این دهات نزاعی واقع شود باید سفرای مزبور حکم آن را بنمایند مثل این که در خود مملکت روس و انگلیس باشند.» / همان، ص 164.
«جناب جلالتمآب وزیرمختار دولت بهّیۀ روس بنا داشتند … و چند روز است که عمارتنشمین ایشان را در زرگندۀ شمیران دارند به جهت ورودشان تعمیر میکنند.» / اولینها، ص 133.
در روزنامه وقایعاتفاقیه سنه 1267 ق. نمره سی و ششم آمده:
«شب پنجشنبه هفته گذشته وزیر مختار دولت بهیه روس در قریه زرگنده شمیران در عمارت خود مهمانی با اسباب و آراستگی تمام کردند …»
دکتر بروگش سفیر پروس گوید:
«… سفارت روس در زرگنده، باغ وسیعتر (نسبت به انگلیس در قلهک) و ساختمانهای بهتری دارد …» / سفری به دربار سلطان صاحبقران، ص 193.
دکتر پولاک پزشک ناصرالدین شاه در اینباره مینویسد:
«سفارتهای روس و انگلیس از سالها پیش دوده (زرگنده و قلهک) را با التمام برای اقامتگاه ییلاقی خود در اختیار گرفتهاند، در حالی که وزرای مختار دیگر دولتها برای خود خانههای بزرگی اجاره میکنند …» / سفرنامه پولاک، ص 78.
دعوت مسیوانچکوف شارژدافر دولت روسیه در زرگنده: روز جمعۀ یازدهم شوالالمکرم 1270 ق. که عید مولود اعلیحضرت امپراتور ممالک روسیه بود، جناب مسیو انچکوف، شارژ دافر دولت روسیه در قریۀ زرگنده که محل ییلاق سفارت روس است … / روزنامۀ وقایعاتفاقیه، ش 180.
سموئل گرین سفیر امریکا در ایران مینویسد:
«فرنگیهای تهران، فصل تابستان را در شمیران، در قرای تجریش و قلهک و زرگنده به سر میبرند. این دو مکان آخری را، اعلیحضرت شاه (محمدشاه قاجار) به سفارتهای روس و انگلیس بخشیده است.» / ایران و ایرانیان، ص 158.
همو در صفحات دیگر کتاب خود مینویسد:
«چند سال قبل، دولت ایران دهات قلهک و زرگنده را به سفارتهای انگلیس و روس عطا فرموده و آنها ابنیۀ نیمهفرنگی برای سفرا و نایبهای سفارت بنا کردهاند و در دور آن باغات انبوه احداث نمودهاند. در فصل تابستان فرنگیهای زیادی به این دهات ییلاق میروند. همچنین بعضی ایرانیها در آنجا خانۀ ملکی دارند یا منزل کرایه میکنند. ولی اختیار حکومت آن قراء در دست سفرای مزبور است. احدی نمیتواند بدون اجازۀ سفارتخانه بخرد یا کرایه کند.» / همان، ص 164.
مادام کارلاسرنا دربارۀ محل ییلاقی سفیر روسیه مینویسد:
«اقامتگاه ییلاقی سفیر روسیه در زرگنده است.» / آدمها و آیینها در ایران، ص 201.
جمعه 18 شوال سال 1310 ق. امروز بندگان همایون (ناصرالدین شاه) به زرگنده تشریف بردند و مهمان نصرالسلطنه بودند. / روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 998.
«روزنامه «اکو دو پرس» (صدای ایران) به سرپرستی اعتمادالسلطنه نوشت؛ زرگنده تحت حمایت دولت روس است اما اعتمادالسلطنه آن را حک کرد. چون سفیر روس باخبر شد به شاه شکایت کرد. شاه هم اعتمادالسلطنه را مواخذه کرد.» / جغرافیای تاریخی تهران، ص381.
«در سال 1325 ق. هنگامی که مأمورین وزارت دادگستری ملکالتجار را که تقصیرش ثابت شده و گناهش آشکار بود از شمیران به تهران میآوردند، در زرگنده به مأمورین سفارت روس برمیخورند و آنان متهم را از ایشان به زور میگیرند.» / روزنامه جملالمتین، نقل در رجال ایران، ج 3، ص 144.
«محمدعلی شاه که از مشروطهخواهان شکست میخورد از ترس ناگزیر میشود در روز جمعه 28 تیر ماه 1288 ش. / 28 جمادیالاخری 1327 ق. از سلطنتآباد همراه با امیربهادر جنگاش و 500 سرباز و همراه به زرگنده و سفارت روس پناهنده شود و از سلطنت خلع میشود.» / همان، ص 441.
«روز 27 جمادیالاخری 1327 ق. محمدعلی شاه با جماعتی از اصحاب به زرگنده رفته در سفارت روس تحصن میجوید و تخت و تاج را از لوث وجود خود پاک میکند. لعنالله اللجاج. روس و انگلیس بیرق بالای سر او زدند.» / گزارش ایران، ص 238.
«شاه از باغشاه به شمیران رفت و عدهای سیلاخوری و قزاق برای حفظ خویش به دور خویش جمع کرده بود.» / شرح زندگانی من، ج 2، ص 280.
«ماندن محمدعلی شاه در باغ زرگنده زیر بیرق سفارتین روس و انگلیس … از این کشور مهاجرت نماید.» / همان، ص 289.
«پس از پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روس در زرگنده … جلسۀ فوقالعادۀ کنکاش ملی … در تهران … تشکیل یافت. برکناری محمدعلی شاه از تخت و تاج سلطنت رسماً اعلام شد و فرزند خردسال او احمد میرزا ولیعهد به پادشاهی انتخاب گردید.» / رجال ایران، ج 2، ص 442.
«بالاخره روزنامۀ عصر روسکواسلوو رسید و به موجب خبر رویتر … محمدعلی میرزا … به باغ سفارت روس در زرگنده رفته است.» / همان، ص 285.
«روز 27 جمادیالاخری 28 تیرماه 1327 ق.، محمدعلی شاه با جماعتی از اصحاب به زرگنده رفته، در سفارت روس تحصن میجوید و تخت و تاج را از لوث وجود خود پاک میکند. لعنالله اللجاج. روس و انگلیس بیرق بالای سر او زدند.» / گزارش ایران، ص 238.
«پس از پناهنده شدن محمد علی شاه به سفارت روس در زرگنده …» / رجال ایران، ج 2، ص 442.
حجت بلاغی مینویسد:
«محمدعلی شاه قاجار پس از ورود مجاهدین به تهران از عمارت سلطنتی سلطنتآباد به زرگنده آمد و در سفارت روس متحصن شد.»
«پس از پناهندگی محمدعلی شاه به زرگنده حاج سید ابوالقاسم امام جمعه تهران … از ترس به زرگنده سفارت روس پناهنده شد و شخص امپراتور روس او را به تبعیت روس پذیرفت.» / رجال ایران، ج 1، ص 56.
«در تهران گروهی از هواخواهان محمدعلی شاه بر آن شدند که به سفارت روسیه در زرگنده حمله برند و شاه را به تخت سلطنت باز گردانند …» / رهبران مشروطه، ج 1، ص 272.
پناهندگان سفارت روس در زرگنده در سال 1329 ق.: دوستعلی خان معیرالممالک مینویسد:
«سعدالملک، برهانالدوله، مجیرالسلطنه، موفقالملک که اینها همگی در زرگنده میباشند و بینواهای بیتقصیر جرأت خروج ندارند.» / وقایعالزمان، ص 46.
«صدرالاسلام که نیز از پناهندگان زرگنده میباشد با میرزا اسدالله خان از دور پیدا شده آمدند (در رجب سال 1329 ق.) .» / همان، ص 45.
«روز سیزدهم رجب 1327 حاجی سید ابوالقاسم با وحشت زیادی که او را گرفته بود از قلعۀ امامیه با شتاب هرچه تمامتر خود را به سفارت روس در زرگنده رسانیده و در آنجا متحصن شد.» / رجال ایران، ج 1، صص 57 – 56.
«23 شعبان شاه از زرگنده حرکت کرد.» / گزارش ایران، ص 240.
زرگنده در غره شعبان 1329 ق.: دوستعلی خان معیرالممالک مینویسد:
«… این روزها زرگنده حکم لانۀ حشرات را پیدا کرده است که روی هم در خانهها چیدهاند. سیر در آنجا عالمی دارد.» / وقایعالزمان، ص 52.
«احمد شاه را به مشایعت عدهای قزاق روس و سوار هندی و قزاق ایرانی از زرگنده به سلطنتآباد آوردند و از تحت حمایت بیرون آمد و بر تخت سلطنت قرار گرفت.» / گزارش ایران، ص 242.
«6 ژوئن 1915 م. سفارت روس اجازه خواسته است دویست و پنجاه نفر سالدات برای امنیت خود وارد زرگنده نماید.» / ایران در جنگ بزرگ، ص 178.
«(1916 م.) خبر تصرف کرمانشاه به دست عساکر عثمانی موجب نگرانی وزرا شده امروز جلسه فوقالعاده در منزل شخصی سپهسالار اعظم واقع در زرگنده تشکیل یافت.» / همان، ص 358.
«روسها در زرگنده امتیازاتی داشتند که در 1922 م. از آن صرفنظر کردند و انگلیسیها هم با ناراحتی در سال 1929 م. از این امتیازات چشم پوشیدند.» / تاریخچه بستنشینی، ص 101.
امروز 29 جمادیالاخری 1327 ق. عضدالملک و … از طرف ملت رفتند به زرگنده در سفارتخانه روس که ولیعهد احمدمیرزا را از پدرش گرفته ببرند به سلطنتآباد.
«من سپهدار را که رئیسالوزراست میپسندم که مردانه است و بعضی صفات رذل را ندارد. او هم عجالتاً در زرگنده، گوشۀ باغ خود (الهیه) خزیده است و خارج نمیشود.» / وقایعالزمان، ص 36.
«سپهدار اعظم که چند روزی است که از گیلان ورود کرده، در باغات زرگنده خود میباشند و به شهر نرفته و نمیروند.» همان، ص 33.
«… بعد با اخوی به زرگنده رفته منزل برهانالدوله؛ قدری نشستیم … رو به زرگنده و خانۀ حشمتالدوله راهی گردیدیم. این روزها، زرگنده حکم لانۀ حشرات را پیدا کرده است که روی هم در خانهها چپیدهاند. سیر در آنجا عالمی دارد … در ابتدای خیابان درختی که میرود برای سرپل سفارت (روس) … عصر با اسب به زرگنده رفتم. در منزل مجدالدوله، اجماعی را دیده که نشستهاند، از قبیل: حضرت ابوی، علاءالدوله، حاجی خسروخان سردار ظفر، حشمتالدوله و بعضیهای دیگر. بنده هم ورود کرده، سردار ظفر حکایت میکرد از کشته شدن رشیدالسلطان که به چه وضع بوده است … به صحرای زرگنده رفته که همه قسم جمعیت پراکنده است … صدرالامام که نیز از پناهندگان زرگنده میباشند، با میرزا اسدالله خان از دور پیدا شده، آمدند … بنده با میرزا اسدالله خان داخل ده زرگنده رفتیم …» / همان، ص 45.
سلیمان بهبودی در اینباره مینویسد:
«قبل از کودتا حکومت قلهک با سفارت انگلیس و حکومت زرگنده با سفارت روس بود و مأمورین دولت حق مداخله نداشتند. به این معنی که یکی از مستخدمین سفارت انگلیس در قلهک در داخل سفارت دفتر داشت هرکس از اهالی قلهک گرفتاری داشت یا هرگاه بین دو نفر نزاعی درمیگرفت باید بروند سفارت انگلیس نزد آن مستخدم که به نام کدخدا بود عرض حال خود را بدهد و او رسیدگی کند. همینطور بود در زرگنده که مأمورین دولتی مداخله نداشتند به همین مناسبت مأمور دولتی به قلهک و زرگنده نمیآمد. / خاطرات، صص 11 – 10و 17.
حسین کریمان مینویسد:
«زرگنده در داخل محدودۀ پنج ساله در سوی شمال واقع است و متصل به تیغستان است و عمارت ییلاقی سفارت روس آنجاست.»
«زرگنده متصل به تیغستان است و عمارت تابستانی سفارت روس در آنجاست. روسها هم مدتی مثل انگلیسها در زرگنده امتیازاتی داشتند که اکنون هیچ یک از آنها باقی نیست و تنها عمارت تابستانی سفارت شوروری در آن قصبه است.» / بلاغی، 1386: 143.
«اعلام به جای تحصن نبودن سفارتخانۀ انگلیس در قلهک و سفارتخانۀ روس در زرگنده (سکنۀ این دو قریه هم تحتالحمایۀ آن دو سفارت نیستند، زیرا کاپیتولاسیون ملغی شده) .» / تاریخ قسمت شمالی تهران، 1 / 1، 279.
«قبل از کودتا، حکومت قلهک با سفارت انگلیس و حکومت زرگنده با سفارت روس بود و مأمورین دولت در این مناطق حق مداخله نداشتند … همینطور بود در زرگنده که مأمورین دولتی حق مداخله نداشتند. در نتیجه مأمور دولتی به قلهک و زرگنده نمیآمد. چندی قبل از کودتا، نظمیه به فکر افتاد پاسگاهی در قلهک ایجاد کند و به کار مردم رسیدگی کند.» / خاطرات بهبودی، ص 17.
«ساختمان ییلاقی سفارت شوروی در زرگنده است. مزرعه الهیه جزو این قصبه است.» / تاریخ قسمت شمالی تهران، 1 / 50.
تقسیم اراضی الهیه و عاقبت آن
در اواخر حکومت قاجاریه قسمت اصلی الهیه به امینالدوله تعلق داشت. فرزندان او پس از حفر چاه و لوله کشی آب و قطعهبندی آن از سال 1335ق. به بعد آنجا را قسمت بندی کردند و برخی از قسمتها را فروختند.
«کمبود آب محل از چاهی که ورثۀ خانم فخرالدوله در الهیه زدهاند تأمین میشود و ساعتی 300 ریال خریده میشود. / رساله تقی فکری که در سال 1342 ش. گردآوری شده است.
«امینالدوله در سال 1308 ق. كارخانه كبریتسازى با سرمایه بیست هزار لیره توسط كمپانى روس در آنجا ایجاد كرد كه چون نتوانست با كبریت اتریش و سوئد رقابت كند، بسته شد.» / سفرنامه امینالدوله، ص 10.
این آبادى از مناطق بسیار خوش آب و هواى شمیران بوده است. تا حدود سى سال پیش باغهاى وسیعى از درختان گیلاس كه از بهترین نوع این میوه در ایران بود، این ناحیه را پوشانده بود كه اكنون ساختمانهاى بلند مرتبه جاى آن درختان را گرفته است و این روند همچنان ادامه دارد.
تا دهههاى سى و چهل هنوز الهیه پر بود از باغهاى گیلاس كه محصولشان از بهترینها بود.
اراضى خوش آب و هواى الهیه سرانجام توسط ورثه خانم فخرالدوله، دختر مظفرالدینشاه و عروس حاج علیخان امینالدوله مالك اولیه آنجا، قطعه قطعه شد و به فروش رسید و تنها خانه بزرگى از آن آبادى كه باقى ماند، متعلق به دكتر على امینى فرزند خانم فخرالدوله، نخست وزیر محمد رضا پهلوى (1332 خ.) بود.
«اراضى خورآذین متعلق به عزتالدوله، همسر امینالدوله بوده است. پس از اینكه میرزا جعفر حكیم الهى این اراضى را خرید و در آن آبادانى كرد، آن را الهیه خواندند.» / جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 20.
عبدالله مستوفى دلیل بسته شدن كارخانه كبریتسازى الهیه را چنین مىنویسد: «كبریت روسى در دست آخر بیشتر از هر قوطى یك شاهى قیمت نداشت، این ارزانى عمدى براى بستن كارخانه كبریتسازى الهیه بود.» / شرح زندگانى من، ج 2، ص 58.
باغ سفارت آلمان در الهیه، ویپرت بلوشر راجع به این باغ گوید:
«چون قرار بود به محل تابستانى سفارت كه بسیار زیباتر بود برویم… از جاده عریض شوسهاى كه از تهران مستقیماً به طرف شمال امتداد یافته بود و به شمیران دلنواز مىانجامید… شمیران بدون تردید یكى از زیباترین نقاط در سراسر جهان است… پر آب است و در آن درختان شكوهمند كهنسال فراوانى وجود دارد.
هنگامى كه اتومبیل پیشتاز قافله ما از دروازه باغ بزرگى كه داراى درختان سر به فلك كشیده بود… چون هنوز از برق خبرى نبود اتاقها را به چراغ تورى روشن كرده بودند… باغ پنج هكتار وسعت داشت…» / سفرنامه بلوشر، ص 233.
و باز هم او مىنویسد: «تاگور شاعر هندى در سال 1934 م. به تهران آمد و یك روز مهمان من در شمیران (الهیه) بود.»
در حدود پنجاه و اندى سال پیش در اراضى الهیه سه باغ بزرگ وجود داشت كه یكى از آن سه باغ هنوز به همان وضع گذشته باقى مانده و باغ سفارت كبراى شوروى (روسیه فعلى) مىباشد كه در جنوب الهیه قرار دارد. باغ دوم متعلق به امینالدوله، پدر بزرگ دكتر امینى بود، كه بین اخلافش تقسیم گردید و بین قسمتها دیوار كشیده شد. باغ سوم متعلق به امین دفتر بود كه بعد از فوتش چون وارثى نداشت به فاطمه خانم، همسرش رسید. فاطمه خانم دختر آصفالدوله والى خراسان است. این باغ تا نزدیك پل رومى رودخانه زرگنده ادامه داشت و در زمان حیات فاطمه خانم به قطعات كوچك و بزرگ تقسیم شد و به فروش رفت ومحل سكونت فاطمه خانم همین عمارت ییلاقى شركت ملى نفت بود.
شركت سابق نفت در سال 1303 خ. برابر با 1343 ق. (1924م.) این باغ را به وسیله نماینده مدیر عامل شركت سابق نفت در تهران به نام «فرلى« به قیمت 7500 تومان (یكهزار و پانصد لیره) از فاطمه خانم خرید كه از آن موقع تا زمان خلع ید از شركت سابق نفت، محل سكونت مدیران شركت بود.
قیمت تقریبى باغ در سال 1350 خ. سیصدهزار تومان بود. / تاریخ قسمت شمالى تهران، ص 51؛ جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 27.
کاربری اولیه
کاربری اولیه این اراضی کشاورزی، صیفی و باغ میوه بود که از جنبش مشروطه به بعد اندک اندک تغییر کرد.
باغ های الهیه
باغهای سفارت خانههای آلمان، ترکیه در پل رومی(مربوط به 1300ق.) و روسیه(مربوط به دوره سلطنت محمدشاه قاجار)، باغ بیمارستان آمریکایی.
باغهای کبریت سازی، از باغ های امین الدوله امین دفتر، امینالدوله، سپهدار، تیغستان، باغ باشگاه شرکت نفت
باغ شریف نفیسی متعلق به خانم معصومه امینی بود ( مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران فعلی)
باغ دیبا در شمال پل رومی(باغ برادر ناتنی دکتر مصدق)
بخش اعظم تیغستان(خیابان خزر) در گذشته متعلق به بصیرالدوله و سپهدار تنکابنی بود. از جنگ جهانی دوم به بعد تیغستان با درختان انبوه و فضای دلنشین و سرسبز، از گردشگاه های راه شمیران به شمار می رفت.