شورش افغان‌‌ها به سبب ظلم و تعدى ژرژ یا گرگین یكى از امراى جدیدالاسلام گرجستانى كه از سوى شاه سلطان‌‌حسین بر قندهار[1] حكومت مى‌‌كرد، پدید آمد. البته علت دیگرى كه در این ارتباط مى‌‌توان برشمرد، سستى و ضعف حكومت صفویه در دوران پادشاهى سلطان‌‌حسین بود، به همین سبب در نقاط دیگر كشور نیز شاهد بروز چنین حوادثى بوده‌‌ایم.

 به هر حال افغان‌‌هاى ابدالى و غلیجایى پس از شورش، هرات و مشهد را تسخیر كردند و به سمت مركز ایران هجوم آوردند و سرانجام با تصرف اصفهان حكومت صفویان را منقرض كردند.

پس از سقوط اصفهان به دست محمودافغان در ۱۱۳۵ق، تهماسب میرزا، ولیعهد شاه سلطان حسین در قزوین بر تخت سلطنت نشست.(جهانگشای نادری، ج۱، ۱۵، ۱۳۴۱ش.) در این زمان اوضاع آشفته ایران سبب شد تا دولت‌های روسیه تزاری و عثمانی بخش‌هایی از خاک ایران را در نواحی شمال غربی و غرب کشور به تصرف درآورند. شاه طهماسب دوم درصدد مقابله برآمد و به اردبیل رفت، اما پس از سقوط تبریز به دست عثمانیان، برای سرکـوب افاغنه با نیرو‌های خود از اردبیل عازم تهران شد. اشرف افغان به سرعت خود را از اصفهان به تهران رساند. شاه طهماسب به‌سختی شکست خورد و به استراباد رفت و تهران به دست اشرف افغان افتاد.(جهانگشای نادری، ج۱، ۱۹، ۱۳۴۱ش.؛ حزین، محمدعلی، تاریخ، ج۱، ۷۷، ۱۳۳۲ش.؛ Hanway، J، ج۲، ۲۲۴-۲۲۵، ۱۷۵۳.)

 

 بعدها طهماسب‌‌میرزا پس از مرگ شاه سلطان‌‌حسین داعیه پادشاهى داشت كه آن هم جز نامى چیز دیگرى نبود و حضور او را باید مقدمه آغاز پادشاهى نادرشاه افشار دانست. / مرآت‌‌البلدان، ج 1، ص 513.

 افاغنه در سال 1135 ق. به اصفهان رسیدند و اشرف افغان سال 1137 ق. تهران را نیز مسخر كرد. / مجله كاوه، ش 2، ص 10.

 گویند شاه سلطان حسین كه از نالایق‌‌ترین پادشاهان ایران است، به هنگام مواجه شدن با محمود افغان پس از شكست از ایشان بدو گفت: «فرزند، قضاى آسمانى تا كنون مرا سلطان ایران خواسته بود و اكنون این قرعه را به نام تو كشیده است.» و بدین ترتیب خلع خویش را از سلطنت با چنین ذلتى اعلام مى‌‌دارد و كمى بعد به دست هم او به قتل مى‌‌رسد.

 محمدعلى جمالزاده گوید: «افغان‌‌ها پس از ورود به تهران خرابى‌‌هاى عمده‌‌اى بدان وارد گردانیدند. در آن سال‌‌ها چیزى نمانده بود كه ایران میان روسیه و عثمانى و افغان‌‌ها تقسیم شود. / مجله كاوه، ش 2، ص 10.

 افاغنه در تهران در عمارات حكومتى مسكن گزیدند و حصار ارگ را جدا كردند و دروازه‌‌اى در شمال مدخل باب همایون براى فرار از شورش احتمالى مردم تهران احداث كردند كه به «دروازه ارگ» شهرت یافت، بعدها دروازه دولت یا «الماسیه» نیز خوانده شد. / جهانگشاى ناصرى، ص 100.

 پیش از ورود افغان‌‌ها به تهران، ارگ همان صورت چهار باغ عباسى را داشت و معروف است كه ایشان چنارهاى فراوان آن‌‌جا را از بین بردند و خرابى‌‌هاى بسیار كردند. از دوران استقرار افاغنه در تهران گزارش دقیقى در دست نیست، اما آنچه به یقین مى‌‌توان گفت این‌‌كه این دوره بیش از شش سال نبوده؛ یعنى از استیلاى محمود بر اصفهان در 1135 ق. (انقراض صفویه) تا بازگشت شاه طهماسب به یارى نادر به اصفهان و فرارى شدن اشرف به شیراز؛ یعنى ظهور نادرشاه افشار به سال 1140 ق.

 

اشرف تهران را به صورت پایگاه عملیات نظامی خود در نواحی شمالی ایران و دژی برای مقابله با مخالفانش در مازندران، زنجان و آذربایجان درآورد. افغان‌ها ۵ سال تهران را در تصرف داشتند و در این مدت بناهایی در این شهر ساختند. قسمت‌هایی از بناهای ارگ سلطنتی تهران و دیوار گرداگرد آن، و دروازه اسدالدوله (دروازه دولت) از آن جمله‌اند.( جهانگشای نادری، ج۱، ۱۰۰؛ مرآة البلدان، ج۱، ۸۲۸؛ تهران در گذشته و حال، ج۱، ۱۷۹، ۱۳۵۵ش.) دیوار ارگ که تا اواسط سلطنت قاجارها برپا بود، از سمت جنوب با دروازه‌ای به بازار راه داشت و از سمت شمال در محل کنونی میدان توپخانه با دروازه و تخته پل رو به بیابان باز می‌شد. دروازه شمالی تا دوره محمدشاه قاجار به نام «دروازه اسدالدوله» خوانده می‌شد و در دوره ناصرالدین شاه، «دروازه دولت» نام گرفت.( جغرافیای تاریخی تهران، ج۱، ۴۶-۴۷) رسم افغان‌ها این بود که بر هر جا که دست می‌یافتند، ارگی در آن‌جا می‌ساختند که یک ضلع آن حتماً در سمت صحرا قرار داشت، تا اگر مورد حمله واقع شدند و ارگ سقوط کرد، بتوانند از آن سمت به صحرا بگریزند.( مرآة البلدان، ج۱، ۸۲۸)

در ۱۱۴۲ق./۱۷۳۰م. اشرف افغان پس از شکست از نادرقلی افشار (نادرشاه آینده) در نبرد مهماندوستِ دامغان به سرعت به سوی ورامین عقب نشست و از اسلام‌خان افغان، حاکم وقت تهران درخواست نیروی کمکی کرد. اسلام‌خان با ۵ هزار تن سپاهی از تهران به یاری او شتافت. اشرف در گذرگاهی کوهستانی، تنگ و سخت گذر، موسوم به «سردره خوار» بر سر راه نیروهای نادرقلی به کمین نشست؛ اما نادر مواضع اشرف را درهم شکست و افغان‌ها دوباره شکست خوردند و به شتاب روانه اصفهان شدند. افغان‌ها پیش از تخلیه تهران، اموال مردم را غارت کردند و مردان معتبر شهر را در ارگ گرد آوردند و به قتل رساندند. پس از فرار افغان‌ها از تهران، اوباش و اشرار شهر به ارگ ریختند و آنچه از افغان‌ها برجای مانده بود، چپاول کردند و هنگام غروب با مشعل افروخته، به قصد غارت به انبار اسلحه رفتند؛ ناگهان شعله مشعل به مخزن باروت افتاد و بر اثر انفجاری مهیب، بیش از ۸۰ تن کشته شدند./ جهانگشای نادری، ج۱، ۹۶-۱۰۱؛ Hanway، ج۲، ۲۹، London، ۱۷۵۳.

 

 نباید از یاد برد كه در دوره سلطنت نادرشاه یكى از چند قبیله‌‌اى كه در سپاه نادر خدمت مى‌‌كردند، افاغنه به سردارى احمدخان ابدالى بودند.

 قتل عام افاغنه در تهران، كریم خان، افاغنه ساكن ایران را خطر بزرگى براى امنیت داخلى كشور مى‌‌دانست. در تهران تشریفات جشن نوروزى سال 1172 ق. دستاویز پیش ساخته‌‌اى به وجود آورد و ضمن مراسم سان و رژه‌‌اى كه در حضور كریم خان برگزار شد، همه افغان‌‌هاى مقیم تهران گرفتار شدند و به قتل رسیدند. / تهران به روایت تاریخ، ج 1، ص 156، به نقل از نامى اصفهانى، تاریخ گیتى‌‌گشا.

 شایان توجه است كه اوایل سال 1249 ق. یاغیان افغان باز هم به هرات هجوم آوردند و عباس‌‌میرزا نایب‌‌السلطنه و پسر فتحعلى شاه جهت دفع ایشان به آن‌‌جا عزیمت كردند و غائله را خواباندند.

اکنون افغانستان مطابق قانون اساسی بر همه اقوام پشتون، ازبک، هزاره، تاجیک و… اطلاق می شود در دوران ساسانی ابگان، اپگان و … به کار می رفت و آنها جزو سپاه شاهپور اول در جنگ با روم همراه بوده­اند در کتب حدود العالم و آثار ابن بطوطه و ابوریحان گاهی شمال و گاهی جنوب جغرافیایی کنونی محل آنها را آورده­اند.

 


1. قندهار در آن روزگار جزو خاک ایران و افاغنه نیز ایرانی بودند.